۴ پاسخ

تا بوده همین بوده خوشحالی و بازی بچه مال بقیه س
گریه و مریضی و اذیت و پوشک عوض کردنش همیشه مال مامان بنده خداست.

دقیقا مادر شوهر منم همینه
شب رفتیم عروسی دخترمو نبردم انقد به من متلک گفت گریه م کرد اما بعدش بچه ی من ۳روز تب داشت بااینکه تو یه ساختمانیم نه یه سر بهش زد نه یه زنگ‌ زد حالشو بپرسه

ببین اره خب ادم سختش میشه ولی اونام پیر هستن شاید از خودشون میترسن که مریض نشن،باز همین که میبرنش خوبه،بچه جاری من هر موقع میره خونه مادرشوهرم اینا سریع برمیگردوننش، ۵دقیقه ای میگن ما خسته ایم برو خونتون🙂

چقد مادرشوهرمنه
حالاخوبه اون خودش ویروسی بود اومد بچمو مریض کرد اصلانم خبزی نشدع یماهه من بااین اوضاع استراحتیم دارم دیوانه میشم

سوال های مرتبط

مامان شکلات🩷تو‌دلی🩵 مامان شکلات🩷تو‌دلی🩵 هفته سی‌وسوم بارداری
دو سه شبه بخواطر مریضی دخترم خواب نداشتم نه خواب نه غذا میزاشت بخورم خیلی کلافه شده بودم خیلی تنهایی سختم بود یعنی بی خوابی داشت روانیم‌ میکرد الان دو روزه اومدم پیش مامانم دیشب تونستم بخوابم بیچاره مامانم خیلی اذیت شده این دو شب ، مادرشوهرم میدونست این بچه مریضه اون شب اول مریضی از پیش همون آوردمش باورتون نمیشه حتی یه زنگ یا پیام نداده ببین بچم خوب شد یا نه 🙁 اصلا احوالش نپرسیدن ، حتی یه تعارف که زنگ بزنه بگه حامله ای یه ساعت بده بیارتش من نگهش دارم چطوریه که تا قبل مریضی که خوش حال بود و کاری به کارتون نداشت بازی میکرد هر روز زنگ می‌زدی بیام ببرمش ، اون شب تا مریض شده و یکم نق نق کرده و اذیتش کرده سریع زنگ زد بیا ببرش و دیگه سراغشو نگرفت ، منت ندارم سر کسی ولی زورم میاد جلو فامیلاش اینقدرع تعریف می‌کنه بچم بچم می‌کنه فلان میگه ، خودشم دکتر می‌دونه دارو تجویز می‌کنه واسه بچه 😏😒 خودش و دختراش بیکارن چطور میشد یه ساعت بیان بگن میبریمش تو و مامانت استراحت کنید یکم ، دیگه اجازه نمیدم وقت خوش حالیش هم بچم پاشو خونه این زن بزارع