چالش ........

فکر کنید فرزندتون ۲۳ ساله شده و وارد ارتباط با اولین شریک عاطفیش شده،
همسرش ازش میخواد خونه ای که در اون بزرگ شده رو به توصیف کنه
فرزند شما به یه نقطه خیره میشه و بعد از کمی سکوت میگه: خونه ای که من توش بزرگ شدم .....

دوست دارید فرزندتون چه چیزی از شما و خونه به یادش بیاد؟؟؟

گوشی حرف اول را می‌زد.
حقیقتش نمیدونم چی میگه.ولی خب فقط میدونم ما سه تا خیلی کم حرفیم.من و همسرم اصولا هیچ حرفی با هم نداریم بزنیم.خیلی کم پیش میاد در مورد موضوعی حرف بزنیم.

🥺🥺💜💚

بگه تو خونه ما رفاقت و عشق حرف اول می‌زده ما همه با هم رفیق بودیم
اعتماد متقابل بوده...
مامان و بابام برا اهدافشون حسابی تلاش می‌کردن ما یاد گرفتم تلاش کردن رو
در حد خودمون گشتیم و سفر رفتیم خوش گذراندیم ...
حال خوبم در کنار خانوادم شکل میگیره

چه چالشی منم عکس گرفتم نشون شوهرم بدم ببینم اون چی میگه

واقعا چه چالش قشنگ و خوبی تا حالا اصلا بهش فکر نکرده بودم ولی خیلی خوبه که خاطره خوبی از مادروپدرو زندگیش داشته باشه نه یک دنیا حسرت

پدرمادرم باهم رفیق بودن بعد زن شوهر..

دوست دارم شادی ها دوروهمی ها را بیاد بیاره بیان کنه

چالش خوبي بود تا حالا بهش فک نکرده بودم

پدر و مادرم به هم اعتماد کامل داشتن و توی دعواها فقط شاید یه کمی صداشون بالا میرفت ولی سعی میکردن به هم توهین نکنن...

خونه ای که بزرگ شدم بابام عاشق من وخواهرم ومادرم بود تموم تلاشش می‌کرد برامون مامانمون هم جیغ جیغو بود

پرازعشق وارامش بود پدرو مادرم باهمدیگه رفیق بودن توهمه چیز مشورت وهمکاری داشتیم

واقعابه چه چیزهایی فکرمیکنین😂😂