۶ پاسخ

بهش اعتماد کن گلم

اگ مشکل دار بود شمارو باخودش نمیبرد فرصت خوبی بود واسه دونفره بیرون رفتنش یاحداقل پیام وزنگ زدنش

بد ب دلت راه نده

بد به دلت راه نده، این شکم عوارض گهوارست

اگه مرد خوبیه بهت ثابت شده قطعا؛ باورش کن ذهنتو درگیرش نکن

مرد خراب ذاتش معلومه ..اگه. مرد خوبیه باورش کن

عزیزم بیا رو راست باشیم ولی مردی نیست ک اهل باشه پس بیخیال ممکنه پیش بیاد من شوهرم یه مدت میرفت اسنپ همه مدل خانومی سوار ماشینش میشد

سوال های مرتبط

مامان رادمان مامان رادمان ۳ سالگی
سلام مامانا خوبین؟ ی سوال اگ ی بچه ای بچه ی شما رو بزنه شما چیکار میکنید؟ بهش میگین تو هم بزن‌. یا میگین گناه داره عب نداره. یا میگین اجازه نده تورو بزنه و ....
من همیشه ب پسرم میگم دستشو بگیر بگو اجازه نداری منو بزنی
اما پسرم معمولا میزنه حتی شاید اولم خودش بزنه
مثلا دیشب تو پارک تو سرسره بود من نشسته بودم ی دختری زد پسرمو من صدای گریه شد شنیدم رفتم دیدم گریه میکنه میگم چیشده دختره پرو پرو میگه زدمش😬 البته ک از پسرم دو سه سال بزرگتر بود گفتم چرا زدی؟ کفت خب اون منو زد
دیگ رادمانو بغل کردم و آرومش کردم بعدش بهش گفتم وسی میخاست بزنه اجازه نده ک بزنه ی خانومی اونجا بود گفت این حرف و نگین بگین تو هم بزن ... اینجوری بچه توسری خور بار میاد و .‌.... نمیدونم تو دوراهی گیر کردم شما اینجور مواقع چ میکنید،؟ .
البته بعدش ک با رادمان حرف میزدیم تعریف می‌کرد گفتم شما ب کجاش زدی؟ گفت کمرش فک میکنم میخاسته از رو سرسره هلش بده ک سر بخوره دختره هم فک کرده زده .‌‌......
مامان آرین مامان آرین ۲ سالگی
خانوما من آرین بردم گفتار درمانی جلسه اولش بود کلا تایم کلاس ۳۵دقیقه بود که ده دقیقه اول همش سوال پرسید از من از نوع کلامش غذا خوردنش رفتاراش همرو گفتم آرین هم رفتیم تو اول ترسید بعد گفت نه من دکتر نیستم دوست مامانم نشست هی به من میگفت مامان بسه بریم دکتر گفت حرف میزنه که 😒گفتم حرف میزنه فقط جمله نمیگه.. بعد ماشین و موتور اورد گفت آرین این مال کیه مال من میخواست ببینه من میگه آرین هم هی تلاش میکرد ازش بگیره هی میگفت بگو مال کیه اینم فقط حواسش به موتور بود گفت بشین روی صندلی بدم رفت نشست باز نداد آرین دیگه کلافه شده بود هی میگفت ما کیه موتور مال من من.... بعد گفت دستمو ناز کن تا بدم آرین ناز کرد آخر نداد بچه کلافه شد شروع کرد به گریه و جیغ... گفت همیشه اینجوری بی قراره گفتم نه خب شما حالت لج بازی می کنید کلافه میشه گفت نه می میخوام دستور پذیری داشته باشه از اول که نمیشه به حرفش گوش کنم دیگه نمیشینه گوش کنه چی میگم😏 ... گفت درکل پسرت همه چیش خوبه فقط باید رو دستور پذیریشکار کنیم و جمله بندی یادش بدیم..
گفت باز چهارشنبه بیارش ولی من میخوام همون هفته ای یبار ببرم
مامان خداوند میدهد مامان خداوند میدهد ۳ سالگی
سلام مامانا
ی راهنمایی ازتون میخوام لطفا
درست ترین راه رو جلو بزارید
خانواده همسرم تبخال دارند اکثرا
دختر جاریم سنش بالاست ی پسر هم ۱۴ ساله داره
پسرمو خیلی دوست داره حدود یکماه خونه مادر شوهرم خانوادگی هستند
پسرمو مثل بچه خودش دوستش داره ولی عید تبخال لب داشت دیشب هم رسیدم تبخال بالای لب
چند وقت پیش با ی جراح صحبت کردم بهم گفت قابل انتقال تا زمانی که درمان نشه
امروز بهش محترمانه گفتم بوسش نکن
خودش گفت نمیکنم علت هم بهش گفتم
ولی دوباره گفت فقط برای ۵ دقیقه بود یواشکی پسرم مثل مادر و فرزندی که من دارم اونطوری بچه رو بوس می‌کرد
این اومدم از خونه بیرون بخاطر همین با همسرم دعوام شر
آخه چطور بگم که دیگه هم دلخوری شدید نشه هم اون متوجه بشه
خیلی از دست خودم عصبانی هستم
بهش گفتم بهش آموزش جنسی دارم میدم به پوشکش دست نزن قربون صدقه نده
در کل بچه رو خیلی می‌مالد میدونم از قصد نیست ولی این بوسیدن با تبخال روانم بهم زده
که مبادا بچم بگیره
چی بهش بگم