۸ پاسخ

من جرش میدم اینکارو کنه خودش روی سگمو میدونه عین سگ ازم میترسه

من جای تو بودم یه درسی به شوهره میدادم تا عمر داره یادش نره بلد نیستی ادبش کنی؟ مگه همچین زنای مظلوم و تو سری خور هنوز وجود دارن؟ میترسی ازش؟

خب وقتی اون داره اماده میشه بره تو جلوتر اماده بشو بعد بچه ها بزار شده تنهایی برو بازار کافه ای تا بفهمه

شوهر من تا با دوستاش میره منم با دوستام هماهنگ میکنم جمعه میگم بچه رو نگه دار منم ادمم میخوام با دوستام باشم
اولش جدی نمیگرفت ولی یه روز پاشدم حاضر شدم رفتم
توام اینکارو کن

دقیقا نباید اجازه بدی مگه مجرده هنوز باید کمک حالت باشه

من انقد باهاش حرف زدم اصلا انگار نه انگار

وای بخدا انگار تک تک کلمات از دهن من درومده

بشین باهاش صحبت کن

سوال های مرتبط