۲۰ پاسخ

ماشالله قشنگ مشخصه چه مامان خوبی هستی،خداقوت ممنون ازینکه تجربتو گفتی

ممنون که تجربتونو گفتین ، خدا بچه هاتونو براتون حفظ کنه

خدا حفظشون کنه
من دمپایی میپوشونم سر نمیخورن

ماشالله خدا بچه ها رو حفظ کنه براتون .ممنون ک تجربه تو گفتی

قاب قشنگ🥹
سایتون‌مستدام‌بالا سر قشنگاتون

ماشاءالله ۵ تا بچه داری

سلام ممنون که گفتی
شما هم مثل من دورت شلوغه خدا حفظشون کنه

اخی چقد قشنگه این قاب😍خسته نباشی مامان مهربون با ۵ تا بچه😍😍...پسر من متاسفانه اینقد گریه میکنه فقط ۱۰ دیقه ای درش میارم رو مخمه که اینجوری شده قبلا نبود

خیلی هم عالیه ممنون
عکستون خیلی ن
قشنگه خدا بچه‌ هات رو حفظ کنه برات گلم

خداحفظشون کنه 😍منم بچه زیاد دوس دارم اما خیلی سخته بچه داری

ماشاالله به خانواده پر جمعیتون

ای جان دلم چقدر خوبه که اینقدر قدرتمندی که میتونی ۵ تا بچه را هندل کنی خدا برات حفظشون کنه❤️😘🧿
من خیلی دلم یه بچه دیگه میخواد ولی اصلا توانشو ندارم😬🤦🏻‍♀️

ماشاالله چه خانواده پر جمعیتی 😍🧿
خدا همتونو واسه هم نگه داره 💚💚
عه چه جالب نمیدونستم 🙂

ماشالله ۵ تا بچه دارین خدا حفظشون کنه واستون سایتون بالای سرشون

چه قاب قشنگی 😍😍😍خدا حفظشون کنه💜💜💜💜

جورابی که زیرش ترمز داره یا فرق نداره؟

ماشالااا ۵تا بچه

به به خداقوت مامان

وای چ پیشنهاد خوبی😂🤌🏻مرسی عزیزم

چند تا بچه دارین

سوال های مرتبط

مامان آبان مامان آبان ۱۷ ماهگی
مامانا سلام
این پست رو برای کسایی میذارم که بچه شون از حموم می‌ترسه. پسر منم از حموم می‌ترسید و هربار از اول تا آخر گریه و جیغ و فریاد داشتیم. من دیدم اینطوری نمیشه و سعی کردم بفهمم از چی بدش میاد. اول فک کردم از تماس پاهاش با کف حموم چندشش میشه، براش دمپایی خریدم ولی بی فایده بود. بعد فک کردم از فشار زیاد آب می‌ترسه. وانش رو با فشار کم آب پر کردم ولی اینم نبود. خلاصه بعد از کلی تلاش فهمیدم مشکل بچه با دمای آبه. آبی که روش می‌ریختم و به نظر خودم اصلا داغ نبود از نظر این داغ محسوب میشد. آب رو ولرم کردم، جیغ و داد کمتر شد ولی هنوز حموم رو دوست نداشت.
چن تا کتاب حموم خریدم و یکی دوتا اسباب‌بازی کوچیک مخصوص حموم. یه سفینه کوکی که تو آب حرکت میکنه و یه اردک سوتی. یه بطری خالی میسلار هم که براش جالب بود بردم تو حموم. یه شعر حموم هم از یه کتاب دیگه پیدا کردم و حفظ کردم و موقع حموم کردن براش خوندم. الان اینطوری شده که هر روز حوله اش رو برمیداره، میره پشت در حموم و میگه اَموم :) وقتی هم میریم حموم باید به زور بیارمش بیرون