۷ پاسخ

چون اون اولی بیشترشبیه موتوره تااین سه تا الان بچه ها میخوان بزرگ نما خودشونا نشون بدن

چون وابستگی داره نمیتونه راحت کنار بزاره

من خودم برادرام کارگاه عروسک سازی دارن جدا از اون انواع اسباب‌بازی هم دارن
سر سیسمونی جا نبود اسباب‌بازی بزاری و بچینی بعد دخترم بین همه اونا عاشق یه عروسک که فکر کنم خر بود شده بود😁عروسک هم زشت و قدیمی اما جونش بود دیگ

قیافشو😘😍

اونارو ولش کن فقط قیافه خودش که میگه حرص بخور من همینو میخوام 😂😂😂

کهنه قشنگتره

چون این سه تا خودش پسند نکرده

سوال های مرتبط

مامان ریحانه ♥️ مامان ریحانه ♥️ ۲ سالگی
امروز دخترمو بردم پارک واقعا هر بار میبرمش افسردگی میگیرم
حالا خونه خودمون از مبل میره بالا پشتک میزنه
از تخت دیروز خورد زمین خون دماغ شد ولی میبرم پارک اصلا بازی نمیکنه
فقط بازی کردن بچه ها رو میبینه
هرچی التماس میکنم برو سرسره
بعد میره اون بالا عین بید میلرزه ک منو بیار پایین
واقعا وقتی میرم میبینم بچه های کوچیکتر از خودش برای خودشون بازی میکنن مادرشون راحت روی نیمکت نشسته
من فقط باید بیفتم دنبالش
اون یکی از دختر من کوچیکتر قشنگ شیر نیخکردبا دستش با ی دست کیکشو
حالا من از صبح دو ساعت ی کسک رو دنبال خودم آوردم بلکه خانم بخوره
آخرش هم بدون اینکه ی گاز بزنه خوردش کرد پرتش داد زمین
حالا توی جمعی میریم با همه مرد ها و خانم ها دوست بشه بای بای میکنه دست میده
ولی هیچ وقت با بچه های کوچیک نمیتونه ارتباط بگیره
اصلا بهشون محل نمیذاره
نمیدونم چرا این مدلیه
خیلی دوست دارم مستقل بشه ولی همیشه وابسته س
حتی توی خونه موقع غذا آزاد میذارمش ولی فقط کثیف کاری میکنه
اینجا هم فقط داشت بازی بقیه رو نگاه می‌کرد حالا اون بچه شیش ماه از ریحانه کوچیکتر بود برای خودش بازی میکرد
مامان آواز مامان آواز ۲ سالگی