من بالای خونه مادرشوهرم میشینم
جاریم یه وقتا که میره سرکار میاد بچه شو میده به مادرشوهرم اونم سنش بالاس حوصله نداره هی می‌فرسته خونه ما
این بچه هم اصلا حرف گوش نمیده
امروز اومده وحشتناک سرما خورده به حدیدکه چشماش قرمززز بود و صداش در نمیومد
یکم با پسرم بازی کرد بهش گفتم بوسش نکنی و اینا بعو گفتم یکم بازی کن با کیان بعد برو پایین زن عمو سرماخوردی
هی مادر شوهرم میفرسته بالا باز
پسر منم بد مریضه خدانکنه مریض بشه خیلی دیر خوب میشه
خلاصه از دست اینا نمیدونم چیکار کنم به شوهرم گفتم فعلا مرسانا بالا نیاد
همه اینا به کنار جاری بی فکرم چرا نمیگه من بچه کوچیک دارم و این کار رو میکنه دد حالی که میدونه بچش همش میاد خونه من
شما باشین چیکار میکنین
اینم بگم من دختر جاریم رو خیلی دوست دارم همش براش چیز میز درست میکنم ولی خدایی جون مریض داری رو ندارم دیگه

برو پایین ب مادرشوعرت بگو سرماخوردس لطفا نگین بیاد بالا ویروسه بچه من نگیره خدای نکرده

ب شوهرت بگو ب مادرش بگع نزارع بیاد بالا تا خوب نشده

امیدوارم بچت مریض نشه
بچه ی فامیل ۲ ۳ دقیقه پیش بچم بود از فرداش بچم تا دو هفته مریض شد وحشتنااااک

بگو. ب مادرشوهرت بگو که بچه مریضه میشه. وقتایی ک مریض نباشه با کمال میل قبولش میکنم. ولی وقتایی ک مریصه بهتره ننه‌ش نره سرکار خودش از بچه مراقبت کنه. یا بده ننه خودش نگه داره یا ننه شورهش و خونه من نفرست

والا هر چقدر هم که عزیز باشه از جون بچم که بهتر نیس من باشم اصلا راهش هم نمی دادم دکتر دوا و مریض بودن بچه که راحت نیس

واقعا حق داری منم عصبی میشم یکی بچه مریض بفرسته سمتمون