۱۴ پاسخ

شما استرس داری برای همونه بچه درک میکنه برای همون بغلت نمیمونه کافیه سخت نگیری فقط
به همسرت بگو منم بار اولمه صد شکم نمایید که بدونم چی به چیه
دوم غذای نفخ دار نخور اگ شیر خودتو میدی با آرامش بهش شیر بده
زیر سرش بلند باشه حالت شیب دار مثلا اگ یه تشک کوچیک داره ی بالشت کوچیک هم زیر تشکش بزار
بعد این که وقتی میخای بخابونی قبلش مطمئن باش که حداقل دو ساعت بیدار بوده بازی کرده خسته شده باشه بنا ب میل شما نیست که هر وقت دلتون بخاد بخابونیدش
و این که توی سر و صدا و روشنایی شبا نخابون ببر توی یک اتاق براش صدای سفید بزار و خودت با صدای ملایم بگو اووووووووووووووووووویا بگو
آآآآآآآآآآآآآآِآآآ
یا بگو شششششششششششششش
بعد از اینکه مطمئن شدی گرمش نیست سردش نیست پوشکش خشکه شکمش پره
یه تشک کوچیک بچه رو بزار روش بگیر بغلت حالت گهواره ای تکونش بده و اون صدا ها رو از خودت در بیار
یا یه روسری دورش بی‌بپیچون بعد که خابید بازش کن
قطره پدی لاکت هم بهش بده
امیدوارم به دردت خورده باشه

شوهرت غلط کرد بهت گفت بی عرضه
بده بهس بگو تو بخوابونش

صد درصد با حرفای مامان سایمون موافقم بچه من کلا ب خودم وابسته شده حتی با اینکه معلومه کلی عاشق باباجونیه ولی فقط ی تایمی باهاش حال میکنه 😂 باز نق میزنه که مامان جونی رو میخوام

با همه زود ارتباط میگیره و کلی میخنده و بازی میکنه باز نق میزنه مامان جونی رو می‌خواد
منم که کلی عشق میکنم صبح تا شب براش شعر و آواز میخونم باهاش بازی میکنم
سخته چون تقریبا دستشویی رفتنمم سخت میشه ولی واقعا حس خوبیه

امان از دست این شوهرا

عزیزم ریکوست بده من در خواستام پرههه

پسر منم تا یجا میریم یا یکی میاد که من پیشش میگم نمیخوابه تخت میخوابه😂😂😂😂

آروقش رو جتما بگیر

اگه تایم خوابش دستته قبل ازاینکه گریه هاش شروع بشه بذار رو پات اگه پستونک میخوره بذار دهنش موقع گریه کردن اصلا هول نشو.
من پسرم چندباری گریه میکرد شدید شوهرم میگفت اینطور کن اونطور کن دادم دست خودش دید نمیتونه از پسش بربیاد دیگه چیزی نمیگه توام اگه یکبار دیگه شوهرت حرفی زد بچه رو بده دستش بگو آرومش کنه دیگه ازاین حرفا نمیزنه

دیگه خسته شده رسیده خونه مادرشوهر خابیده

وقتی نمیخوابیه بزارش رو پاهات صدای سشوار بزار براش. دستهاشم بگیر تو دستات و تکونش بده اولش گریه میکنه بعد اروم میشه میخوابه.

بچه منم شبا موقع خواب اذیت میکنه بخاطره رشدشونه فک کنم طبیعیه

سعی کن ی مدت به خودت عادتش بدی . بهش زمان بده که تو بغل خودت اروم بشه . یکم طول میکشه . صدای سشوار بزار براش باهاش حرف بزن بدنشو چرب کن ماساژش بده . بزار ب خودت عادت کنه
متاسفانه وقتی به مادر شوهر عادت کنه بعدا خدایی نکرده ممکنه تو تربیتشم دخالت میکنه

والا اولین بچته تجربه نداری دیگه تا قلقش دستت بیاد
۱۰تا بچه بزرگ نکردی که تجربه داشته باشی
اهمیت نده به بقیه

بچه اینقد جیغ زده که خسته شده خابش برده شوهرمنم همینع تا یچی میشع میگ بگم مامانم بیاد ببریم پیش مامانم و هی بمن میگ ت نمیتونی نگه داری

سوال های مرتبط