۱۱ پاسخ

سلام. عزیزم، هر بار پیام میذاری بدو بدو میام بخونم. میگم الان زایمان کردی😁😁 میام میبینم نه...
دیگه ان شاءالله قبل از اومدن آزمایش ادرارت، طاهاجون بیاد راحت شی😍😍👩🏻‍🍼👩🏻‍🍼

ایشالله برات همش خیر باشه

ای بابا باز داستان تست کرونا شروع شد؟؟؟؟

خدا بهت سلامتی بده روزای آخر فشاره ک داره میاد خیییلی زود راحت میشی عشقم طاها رو میگیری بغلت عشق میکنی فقط😍🤲🏻🤲🏻❤️

عزیزم انشالله ب سلامت طاهاکوچولورو
انقد نگرانت بودم نت نداشتم الان گرفتم اومدم ببینم فارغ شدی یا نه
ولی نگران نباش دیگ کم مونده
گل گاوزبان دم کن بخور دهانه رحمتو باز میکنه

ایشالله همیشه سالم و سلامت باشید

ای عزیزدلمممم چ دردسری شد این ویروس لعنتی
ایشالله ک خیره

انشاالله این روزها هم به سلامتی بگذره و نینی و بغل میگیری

عزیزم ایشالله بسلامت زایمان کنی به زودی . این آخرش چقدر اذیت شدی 😕

بسلامتی زایمان کنی عزیزم

ان شاءالله که همه چی به خیر بگذره و این روزای آخر به سلامتی برات بگذره عزیزم⚘️🌸

منم دارم میمیرم از این کرونای لعنتی
دیروز رفتم سونو بیوفیزیکال خداروشکر مشکلی نبود


ایشالا زودتر بهتر شیم ، قبل اومدن نی نی هامون 🤲🤕❤️

سوال های مرتبط

مامان مه چهره مامان مه چهره روزهای ابتدایی تولد
سلام به همگی اومدم اینجا براتون از تجربه زایمان طبیعی بگم 😄
من پنج شنبه شب بعد از خوردن شام عید خونه بابام درد شدید اومد سراغم رفتیم بیمارستان معاینه شدم بهم گفتن یه سانت باز شدی ولی زایمانی نیستی برو خونه فردا بیا
منم شب که اومدم خونه یه ساعت رفتم پیاده روی فردا ساعت شش و نیم بیدار شدم رفتم دوش گرفتم ورزش هامو زیر دوش انجام دادم صبحانه مفصل خوردم رفتم بیمارستان برای معاینه اما وقتی رفتم گفتن بخاطر دیابت باید ختم بارداری بگیری ۳۹ هفته پنج روزم بود
خلاصه منو بستری کردن ساعت ده صبح بهم آمپول فشار زدن تا ساعت سه چهار بود که درد هام شروع شد هم زمان هم روی توپ باید ورزش میکردم
ساعت شش بیس درد هام زیاد شد ماما معاینم کرد هنوز دستش رو وارد بدنم نکرده بود کیسه آبم پاره شد 🤧🥴
ساعت نه نیم شب معاینم کردن گفت دوسانت شدی اگه تا فردا زایمان نکردی باید سزارین اورژانسی بشی 😓
منم به شدت از سزارین میترسیدم
کل شب بیدار بودم از استرس سزارین
فردا صبح شنبه بعد از گرفتن سرم آنتی بیوتیک ساعت شش صبح بهم آمپول فشار دوم رو زدن که ده دقیقه بعد درد های فوق العاده شدید شروع شد و چون از روز قبلش نخوابیده بودم به شدت ضعف داشتم و خوابم می اومد 🥴
ساعت یازده از شدت فشار رفتم سرویس بهداشتی وقتی اومدم بیرون نتونستم سر پا باشم و نشستم رو زمین سریع بهم دستگاه تنس وصل کردن و یه آمپول زدن به پام که خیلی خوب بود ساعت یازده چهل دقیقه بود شروع کردم داد زدن که فشار دارم و نمیتونم کنترل کنم ماما و پزشک اومدن داخل دیدن از صبح که سه سانت بودم و کلا از زایمان طبیعی من ناامید شده بودن متوجه شدن که دهانه رحمم نه سانت باز شده
مامان محمّدطاها🩵 مامان محمّدطاها🩵 ۳ ماهگی
سلام مامانای مهربون، خوبین؟💚
ان شا الله که خوب و سلامت باشین ☘️💛
ممنونم از همه‌ی احوال پرسیاتون 🥺💖
راستش من سه شب پیش شدیداً بدن درد داشتم و مقداری هم تب داشتم اما کرمانشاه چنان که غلیظ و وحشتناکی بود که حد نداشت و ماهم چون روستاییم ترجیح دادم خونه بمونم.. روز بعد کمی بهتر شدم اما اینبار طاها به شدت و پشت سر هم خودشو سفت میکرد و درد داشتم که دیگه انقباض بود کاملا... رفتیم بیمارستانی که قراره زایمان کنم، ازم ان اس تی گرفتن و دوباره تکرارش کردن گفتن ضربانش بالاست، گاهی از ۱۶۰ به ۱۸۰ می‌رفت... تبمم رو دوباره گفتن برو یه دور دیگه بزن یکم نوشابه بخور برگرد، منم همین کارو کردم اون وسطا بدن درد داشتم خیلی اذیت بودم و بی‌حال
باز نوار گرفتن زنگ زدن دکترم، دکترم برام یه سریع آمپول نوشت گفت اگه میشه بستریش کنین قسمت ایزوله ، گفتن جا نداریم گفت خب همه ی امپولارو رو تو سرم بزنین بهش بگین فردام تکرارش کنه... برام سرم زدن چون خیلی بد رگم، دستم باد کرد دوباره مجدد زدن روی دستم بعد سرم انقدر عرق کردم کل لباسام خیس شد ولی خیلی بهتر و سرحال شدم و وضعیت قلب طاها هم بعد که دوباره نوار قلب گرفتم بهتر شد خدارو شکر
دیروز باز بی‌حال بود و عصری دوباره رفتم سرم رو تو یه درمانگاه تکرار کردم و خدارو شکر الان خیلی بهترم😍
البته امروز صبح چند باری درد پریودی داشتم و ترشح موکوسی هم دارم 🥲 الآنم یه عالمه ظرف کثیف دارم و خونه نا مرتب که باید مرتبش کنم 😒😑🥲
مامان کشمش مامان کشمش ۱ ماهگی
اومدم تجربه زایمانمو بگم 😎 پارت 1
خوب من حدود یه هفته قبل معاینه شدم و دکتر گفت دوسانتی و ورزش پیاده روی داشته باش تا یه هفته ده روز دیگه زایمان میکنی البته برا این دوسانتی درد خاصی نداشتم تا روز شنبه که دکتر نوار قلب نوشته بود برام رفتم بیمارستان نبی اکرم هم زایشگاشو ببینم هم نوار بگیرم که اونجا دکتر باقریان بهم معرفی کردن گفتن دستش برا معاینه خیلی سبکه نوار قلب هم انجام دادم خوب بود فرداش با دندون درد بیدار شدم‌پیش دکتر باقریان نوبت داشتم با همون دندون درد رفتم معاینه کرد و گفت همچنانی دوسانتی اومدم خونه هم دندون درد داشتم هم درد پریودی ولی نسبت به معاینه قبلی دردش بیشتر بود حالا فک کنین دندونم داشت دهنمو سرویس میکرد یکم نشستم بعد با خودم گفتم درد پریودی که دارم برا پرت کردن حواسم از دندون پله بالا و پایین برم شروع کردم به پله نوردی یه نیم ساعت پله رفتم نیم ساعتم پیاده روی کردم اومدم خونه حدود یه ساعت بعد حس کردم که دردم از حالت درد عادی داره خارج میشه و کمرم میگیره ولی نمیکنه دیگه تا حدود دو سه ساعت بعد واقعا احساس درد داشتم شکمم می‌گرفت همراه باهاش درد پریودی نسبت شدید که هی فاصله دردا کمتر میشد سعی کردم بیشتر دردمو تو خونه بکشم و با تنفس و ورزش کنترلش کنم تا ساعت 9صبح که دردام پنج‌ دقیقه یه بار و شدید شد که رفتم بیمارستان