تجربه واکسن هجده ماهگی سلین مادر
ازتجربه های مادرای گهواره، تا مقالات و مطالبی که خونده بودم حقیقتش ترسیده بودم از این واکسن و پونزدهم آذرماه نوبت واکسن سلین بود، خب مثل همیشه قبل از واکسن بردیم پیش دکترش (دکتر زادکرمی، فوق تخصص اطفال) که بعد از چکاب گفتند کمی گوش و گلو التهاب داره و سرماخوردگی خفیف ه دکتر نظرشون این بود با مصرف داروها که شامل؛ شربت پلارژین و پاراکید در صورت تب بالا نهایتا تا پنج روز بعد حالش اوکی ه و به واکسن ش میرسه.. و تاکید داشتند آنفولانزا نیست و نگران نباشم.
چند روز بعد از ویزیت سلین به شدت تب کرد و دونه هایی روی پوست ناحیه خصوصی اش دیدم، بلافاصله بردم دکتر
و بعله خانوم خانوما برای بار دوم به ویروس دست و دهن مبتلا شده بود🤦
البته خوب شد چون با نظر خانم دکتر متوجه شدم راه انتقال کجا بوده،پنج روزی درگیر این ویروس بودیم تا قشنگم خوب شد..
تو فکر این بودم که یکم بگذره و تقویت بشه بریم برای واکسن که..
یک روز در حین بازی با بابا، مچ دستش در رفت😒🤦
بماند که چقدر غم داشتیم و در به در دکتر ارتوپد تا چک شد، عکس گرفتیم و دکتر متخصص جاانداخت دستشو..
خب سه روز گذشت داشتم به واکسن فکر میکردم که یه روز صبح بلند شد بابا رو بدرقه کن ه دیدم اسهال شده🤦
و بعد از خوردن شیر صبحش، سلین چند وقتی ه فقط صبح شیر میخوره
به شدت آورد بالا🤦🥹
و باز ترس و استرس برای من
بازهم دکتر و دارو خداروشکر که زود رفتیم دکتر و با داروها زود حال عمومی ش خوب شد..
بعد از این مرحله یک هفته ایی سعی کردم فکرم سمت واکسن نره..
تا کمی تقویت بشه
بلاخره بعد از چهار هفته پرماجرا و مریض شدن های من و دخملی
دوازده دی ماه با سلام و صلوات رفتیم بهداشت

۵ پاسخ

بدن تا بدن فرق میکنه دختر من خیلی اذیت شد تا ۴ روز نمیتونست راه بره تب بالا داشت خیلی بد بود متاسفانه

خداروشکر عزیزمم
نورا هم 18 ام واکسن داشت ولی هنوز نزدمم
درد نداشت پاش؟

سلام ببخشید دکتر برای اسهال و بالا آوردنش براش چی نوشت؟

ولی منی که الان بیدارم به خاطر تبی که از واکسن ۱۸ ماهگی پایین نمیاد دارم زار زار گریه میکنم
روی هر بچه ای متفاوته
تا ساعت ۱۱ شب خوب بود بعدش تب بالایی که نه با شیاف نه هیچی پایین نمیاد سر میکنم و فقط تن شویه یه ذره میاره پایین

پارت دو؛
حقیقت ش استرس بی جا به خودم داده بودم و ترسیده بودم..
واکسن پا تزریق شد و قطره، به دلیل نبود آب مقطر در مرکز بهداشت گفتند برو یک ساعت بعد بیا
تو این فاصله سلین مادر رو بردم کمی راه بره تا اونجایی که دلش خواست راه بردمش
و صبحانه و قطره پاراکید و در نهایت واکسن بعدی..
تجربه کلی من؛
حتما بعد از واکسن کوچولو راه بره
اگر از کمپرس سرد و گرم امتناع کرد، بپذیرید.
قبلش ببرید حمام، دو روز اول نبرید.
میتونید بشورید پا رو و ممنوعیت ندارد.
هر چهارساعت قطره پاراکید بدید، استفاده از دماسنج سخته تو این سن بخاطر کنجکاوی، اگر دیدید با لمس دست و پاش حس داغی دارید، شیاف استفاده کنید من شیاف استامینوفن استفاده کردم.
از واکسن هجده ماهگی نترسید.
به سادگی و با استفاده از تجربیات هم میگذره..

سوال های مرتبط

مامان 🌺فاطمه خانم🌺 مامان 🌺فاطمه خانم🌺 ۱ سالگی
⛔️تجربه ی منو دخترم از واکسن ۱۸ ماهگی⛔️
.


سلام مامانای گل اومدم امشب بعد از ۵ روز تجربمون از واکسن ۱۸ ماهگی رو براتون بگم
موقع تزریق واکسن چون بچه ها بزرگ شدنو هوشیار شدن باهاشون صحبت کنید و بهشون بگید واکسن برامون چقدر مفیده بهشون دلگرمی بدید و قوربون صدقشون برید تا مرحله ی تزریق واکسن خیلی بهتر و با بی قراری کمتر انجام بشه
بعد از واکسن بهشون استامینوفن بدید و چون واکسن سگانه توی پاشون تزریق شده پاشون به مرور خیلی درد میگیره و و ماهیچه انقباض میکنه برای این که این مسئله هم حل کنیم بعد واکسن وادارشون کنید به راه رفتن مثلا من اهنگ شاد گذاشتمو باهم رقصیدیم بدو بدو بازی کردیم و بعد از چرت عصر هم که بیدار شد و پاش یکم درد گرفته بود سعی کردم با شوخی و بازی حواسشو پرت کنم و بازم راهش ببرم اینطوری شد که پای گل دختر ما دردش اونقدر نشد که نتونه راه بره
اما براتون بگم از تب بد بدن و لجبازی که این واکسن داشت از بعد از ظهر روزی که واکسن زدیم تا دو روز بعد گل دختر ما تب داشت تب مقاومی که با استامینوفن و... قطع نمیشد فقط کنترل میشد
تب حالت سینوسی داشت ۵ دقیقه تا ۳۸.۵ میرفت ۵دقیقه بعد ۳۷.۸ بود... به همین خاطر گل من تب و لرز هم میکرد که خیلی دردناک بود
صبح روز سوم تب قطع شد اما براتون بگم از بی قراری و بی حوصلگی بعدش خیلی روز سختی بود با کووووچکترین اتفاق ۵ دقیقه گریه شاهد بودیم و بی اشتهایی فوق العاده اش که هنوز هم سایه اش رو سرمونه و داریم میبینیم یک روز تمام هیچ چیزی جز شیر اونم ۲.۳ وعده دخترم نخورد
و شب از گرسنگی خوابش نمیبرد اما باز هم نسبت به غذا مقاومت و بیقراری نشون میداد
مامان فنچالو مامان فنچالو ۲ سالگی
🔴سلام سلام مامانا🌼بیاید امروز راجب واکسن۱۸ماهگی حرف بزنیم💉
این مطالبی که مینویسم فقط تجربیات خودمه ممکنه مادرای دیگه یه نظریه دیگه داشته باشن پس بیاید هممون باهم تجربه هامونو به اشتراک بزاریم که به درد مامانای دیگه بخوره،خب اول ازهمه بگم که ازاول واکسن های پسرمن سبک بود خیلی اذیت نشد واکسن۶ماهگی اصلاتب نکرد ولی خب انقد که از این ۱۸ماهگی ترس داشتم خیلیم اذیت شدم،من روز قبلش تاپیک زدم از مادرا خواستم کمکم کنن که خیلی راهنماییم کردن بعضیا معمولا قبل تزریق واکسن به کودکشون استامینوفن میدن ولی دکتر پسر من هیچوقت نزاشت اینکارو کنم گف چون باعث میشه اثر واکسن کمتر بشه به هرحال شکا میتونید بدید یاندید نظر خودتونه،من شربت رو باخودم به بهداشت بردم بعد تزریق همونجا دادم بهتره که همونجا بزارید رو زمین که کودک رو پاش راه بره که واکسن زودتر تو پا پخش بشه و سفت نشه ودرد نگیره بعدم اومدیم خونه یکم میان وعده خورد خوابید حالش قبل خواب خیلی خوب بود ولی وقتی بیدار شد پا درد داشت و بشدت گریه میکرد هرجور شده آرومش میکردیم باهمسرم تا اینکه بعد ازظهر تبش شروع شد تا ۳۸استا میدادم وپاشویه میکردم بردیمش بیرون باکالسکه خیلی خوب بود پاش تکون نمیخورد اروم بود دوروز هم همینجور گذشت بعدش خودبخود توخونه گلوش چرک کرد تبش قطع نشد خلاصه یک هفته بعد چک کردیم خوب نشده بود بدتر شده بود از اونطرف اسهال و استفراغ هم گرفته بود بشدت ضعیف شد دوبار بردیم دکتر سرم زدن براش قشنگ این بیماری یک هفته طول کشید،وزن واکسن۱۸پسرم ۱۳کیلو بود یک هفته بعدش که مریض شد دکتر وزن کرد ۱۱۷۰۰ شده بود انقد اذیت شد با همه اینها باز تبش خیلی بالا نرفت چون بهش ازاین شربت پانادول میدادم که یه شربت استا عالیه حتما تو واکسن های سخت استفاده کنید
مامان فراز مامان فراز ۲ سالگی
سلام مامانا.صبحتون بخیر.اومدم تجربه آمو از واکسن ۱۸ ماهگی بگم.
من اونقد از بقیه و گهواره شنیده بودم که این واکسن سخته که حتی جرات نمی‌کردم ببرم بزنم.هفته پیش بردم که واکسن بزنم ولی فقط یکی از واکسن که همون واکسن یک سالگی هستش بود و با قطره فلج اطفال و اون واکسن سخته که سه گانه هست نداشتن، من اون یه دونه واکسن زدم که خیلی آسون بود و حتی نیاز به تب بر هم نداشت و کلا عین یه آمپول بود.
یه هفته بعدش یعنی دیروز زنگ زدن که واکسن سه گانه اومده و ساعت یک رفتیم که بزنیم و با خودم پاراکید هم بردم و واکسن زدن و بلافاصله پاراکید دادم و حدود یک ساعت و نیم بردمش بیرون و پارک و ... خلاصه کلی راه رفت و بعد اومدیم ناهار خورد و خوابید و برا بعدازظهر یه کم خوراکی و ... تدارک دیدم و دختر عمو و پسرعموشو دعوت کردم که بیان باهاش بازی کنن و اونا اومدن و این تا ساعت نه بازی کرد و این بین پاش هم باد کرده بود و یه کم با احتیاط زمین میزاشت ولی اذیت آنچنانی نداشت و هر ۴ ساعت تب بر میدادم و اصلا تب نمی‌کرد و شب هم کلی بازی کرد و قبل خواب حوله گرم گذاشتم رو پاش و یه دونه شیاف زدم گرفت خوابید و یک بار هم وقت تب بر بود بیدار شدم دادم بهش و اصلا تا الان اذیتی نکرده و هنوز خوابه بیدار نشده.البته اینم بگم که فراز تو واکسن های قبلی هم زیاد اذیت نمیشد ولی خب دیه اینقدر هم راحت نبود براش