اصلا این فکررونکن بچه ها فرشته ان رفتارما باهاشون اشتباه که بدمیشن من خودم تجربشو دارم دوسالگی نرگس اینقدر بدشده بود دلم میخواست بمیرم شبانه روزم گریه بود ولی بسم الله گفتم درستش کردم
من که دوتا دارم یه شب پیش بزرگه خوابیدم شب بعد دلم برا کوچیکه یه ذره شده بود کلا دوست دارم با تمام مشکلاتش با دنیا عوضشون نمیکنم حتی شلوغ کاریشونو خونه مامانمم اصلا اجازه ندارن واستن چی بشه تابستونی به هوای دوچرخه برن منم باهاشون برم واستم کلا عادت کردم به دوتاشون شوهرمم یه شب ما نبودیم روز بعد با اینکه مسافت دور بود خودشو رسوند گفت اصلا دلم برا بچه ها تنگ شد یهو مخصوصا کوچیکه زبون باز
من دوتا دارم دیوانه شدم بزرگتر بیشتر اذیت میکنه برای همین فرستادم مهد
وای نگو امروز پسرم پدرم و در آورده جیش کرده کل لباساش کثیف شدن یه تشت بزرگ لباس شستم دوتا پتو و یه روفرشی شستم همه ش هم پسرم کثیف کرده بود پی پی رو هنوز کامل نمیگه و هر بار میره دسشویی کم میکنه میاد بیرون دفع و تو شلوار انجام میده حموم پر از لباس شده دوباره فردا باید پاشم دوباره بشورم همه چی رو انقد خسته م و سر درد دارم ها اصلا دیگه چیزی حالیم نیس
منم بزرگه رو نمیتونم تحمل کنم
واسه همین بدبختیا زیر بار نمیرم برا دومی
حداقل این بزرگباشه اذیت نکنه زجرش من میکششم
منم خیلی اذیت میشم تفاوت سنیشون هم کمه دوتاش نفهم یعنی امروزاینقددادزدم زبون حالیشون نمیشه که😵💫
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.