۴ پاسخ

عزیزم خداروشکر ک بسلامتی گذشت🥹
چند کیلو بود بچت؟

عزیزم وقتی مرخص شدی راه رفتن برات اوکی بود؟بنظرت بعدسزمیتونیم از پله بالابریم

آمپول بی حسی وقتی زدن فهمیدی ؟درد داشت؟

خدا روشکر عزیزم ... ای کاش منم این‌۸۵ روز ی ثانیه بشه خیلی درد کلیه در اعضلانی دارم

سوال های مرتبط

مامان رادمهر👼 مامان رادمهر👼 ۲ ماهگی
(زایمان سزارین )پارت دو‌

خلاصه بگم بقیشو که من سزارین به روش بی حسی از کمر شدم (اسپاینال )و ۸صبح رفتم اتاق عمل و ۲۰دقیقه بعدش صدای گریه بچمو شنیدم و روشو دیدم یه حسی خیلی قشنگی داشتم و فقط از هیجان اشک میریختم صورت بچمو گذاشتن رو صورتم و فیلمبردارم داشتم که از لحظه ای که با همسرم خدافظی کردم و وارد اتاق عمل شدم و رادمهر بدنیا اومد این لحظات رو ثبت کرد 😍بعدم رفتم یکساعتی ریکاوری بودم وبچمو تو ریکاوری دادن شیرش بدم و آوردنم تو بخش و بعد ۸ ساعت شروع کردم مصرف مایعات و نسکافه و چایی خوردم
اولین راه رفتنم خیلی خیلی درد داشتم و از حال رفتم و بهم مسکن میزدن و شیاف میزاشتن خیلی دردام زیاد بود
و من سرمو تکون دادم و‌بعدش سردرد وحشتناکی شدم که هنوز‌خوب نشدم و‌پشت گردنم و سرم گرفتگی دارم.شما حواستون باشه که اصلا سرتونو‌تکون ندین که بعدش سردرد میشین و خیلی درد زیادیه
صبح روز‌بعدش دکترم اومد منو دید وپانسمانم عوض کردن ومرخص شدم
دکترمم خانم انسیه ریخته گران بود که فوق العاده ازش راضی بودم و کلی پیگیری میکرد و‌بهم روحیه میداد و به موقع اتاق عمل حاضر بود و بخیه های شکمم خیلی ظریف و‌عالی زده
بیمارستان خصوصی مادر بودم‌ که خیلی راضی بودم از کیفیت برخورد پرسنل و غذا و نظافت و تمیزی و رسیدگی که این چیزا برام‌مهم بودن و راضی بودم از انتخابم👍
سوالی داشتین بپرسین جوابتونو میدم 🌹
تمام ✅
مامان پایار مامان پایار ۳ ماهگی
تجربه من از زایمان سزارین بیمارستان قائم کرج
من از بیمارستان خیلی خیلی خیلی راضی بودم ماما شیفت شب عااالی
حیف ک اون روز عملم با استرس گذشت
صبح ک رفتیم زایشگاه کارای پذیرش انجام دادیم و بعدش سوند وصل کردن بنظرم سختی سزارین سوند و ان اس تی گرفتن و منو بردن تریاژ و اتاق عمل و امپول بی حسی زدن ک خیلییی اروم زد و درد نداشتم
کل زمان عمل نیم ساعت بود من حین عمل خیلی استرس داشتم چون از قبل سونو داده بودم بند ناف دور گردن بچم بود خیلی ترسیده بودم یکم حین عمل گردن درد داشتم ک برام امپول زدن دردش کم شد
تو ریکاوری خیلی میلرزیدم ولی نمیدونم چرا برا من لذت بخش بود شکمم تو رزکاوری فشار دادن بچمو رو صورتم گذاشتن و اوردنم بخش
کل زمانی ک من زایشگاهو اتاق عمل و..بودم خانوادم از روی مانتور پشت در از تمام مراحلم با خبر بودن .تو بخش یه همراه خیلیی خوب کنارتون باشه من ابجیم بود ک واقعا حرفه ای بود بچم خوب سینمو گرفت تا ۸ ساعت بعد عمل هیچی نخوردم بعدش فقط نسکافه و اب میوه طبیعی و چای خوردم.اصلا اولین راه رفتن سخت نیست پرستارا شیاف گذاشتن راحت بود بلند شدنم فقط اصلااا نذارین مثانتون پر بشه تا ابکی خوردین تن تن برین ادرار کنید چون مثانه پر میشه درد میکنههه
مامان 👶🏻hirad💙 مامان 👶🏻hirad💙 ۲ ماهگی
بعد از بخیه زدن منو بردن قسمت ریکاوری اونجا همسرم به زور اومد پیشم‌پیشونیمو بوسید و گفت دیگه اون دردات تموم شد؟؟دیگه سبک شدی؟؟گفتمش آره ولی بچمو ندیدم گفت منم ندیدمش میارن ولی‌‌..آوردنش و از شدت گشنگی دوتا دستاشو میخورد..تو ریکاوری بهش شیر دادم ک بردن لباس تنش کنن..منم بردن تو اتاق که ۴ تخته بود و اون سه تا زایمان طبیعی داشتن..اونجا از همسرم خواستم شیاف برام بگیره و به یه خانم مستخدم گفتم برام بزاره چون همراهم خواهرشوهرم بود و خجالت میکشیدم..اونم خدا خیرش بده ۳ تا گذاشت و من هرچی منتظر شروع دردا شدم هیییچ خبری از درد نبود😂..ساعت ۱ شب هم گفتن میتونی راه بری که سوپ خوردم و شیاف گذاشتم و آروم بلند شدم راه رفتم که خیلی بود که و اصلا درد نداشت..دو شب بستری بودم و بعدش بل پسرکم اومدم خونه..راستی ماساژ رحمی هم یه بار تو ریکاوری بود که حسش نکردم و دو بار بعد از رفتن بی‌سیم که آروم بود و فقط خودم میترسیدم ولی درد نداشت..شب قبل از بلند شدن هم اومدن سوند رو در آوردن که اونم یه سوزش خیلی ریز بود فقط..خلاصه من از با توجه به اینکه دردای طبیعی رو کشیدم و سز شدم واااقعا از عملم راضیم و پیشنهادم فقط سز هستش..امیدوارم دامن همه ی کسایی که دلشون نی نی میخواد سبز بشه و مامانای باردار بسلامتی و راحتی فارغ بشن 🙏🙏🌹زایمانم ۳۹ هفته و ۶ بود..به تاریخ ۱۴۰۳/۹/۲۹