۹ پاسخ

چقد مثل همیم🥺
دیشب شوهرم بهم گفت واقعا شغل سختی داری😳گفتم چه شغلی گفت مادر بودن...بغضم گرفت گفتم مادر بودن شغل نیست که عشقه ...میگف تو واقعا به هیچی برای خودت نمیرسی از بس حواست به خونه و گندمه خودتو یادت رفته...فقط تونستم یه لبخند تلخ بهش تحویل بدم
بعدا که نشستم فکرشو کردم دیدم واااای که من چقد از خودم دور شدم من اون دختر شاد و شیطون وسرحال قبل نیستم اصلا تعجب میکنم اونموقعه ها چطوری اینقد انرژی داشتم...یکسره اهنگ میذارشتم میرقصیدم ارایش میکردم لباسهای رنگی رنگی میپوشیدم
الان یادم رفته چطوری خط چشم میکشیدم،یادم رفته چطوری بخودم برسم انرژی داشته باشم،فقط دغدغه ام شده اخ خونه مرتب باشه،گندم مرتب باشه، غذا حاضر باشه، یخچال پر باشه،لباسها شسته باشه اما خودم توی این همه دغدغه جایی برای خودم ندارم....یوقتایی دلم برای خودم میسوزه
پریشب شوهرم بهم میگه برو باشگاه ثبت نام کن بیا ببین هیکل این دختره رو ....نگاه کردم توی گوشیش دیدم یه دختر با لگ و نیم تنه داره ورزش میکنه بغض کردم گفتم آره دیگه من زاییدم شکم دراوردم داری منو با کسی مقایسه میکنه که تمام دغدغه اش رنگ لاکشه خیلی سعی کرد از دلم دربیاره اما نمیشه قلب شکسته چسب زدن نداره ک
اما همه اینا فدای یه نگاه دخترم که عاشقشم

عزیزم بچه هات به یه مامان با نشاط و سرحال وبدون استرس بیشترنیازدارن تا یه مامان یا حالتای برعکس ازهمین الان شروع کن بروجلواینه به خودت برس اهنگ بزاربرقص ببین چه انرژی میگیری

حرفای دلم😢😢😢

من دراین حد هم نیستم شاید گاهی اوقات عصبانی بشم خسته بشم درحد نیم ساعت اما بعد دوباره عادی میشم زیاد خودم درگیر خوردن نخوردنش نمیکنم شبها هم ک شوهرم میاد دیگه بچه رو میدم بهش خودم استراحت میکنم

و منی ک با احترام بع حرفات فکرم مخالف شماس
و از وقتی مادر شدم متوجه بودن خودم شدم و از وقتی بچه دارشدم احساس بزرگ شدن میکنم دیگه اون خانم بیخیال و عادی نیستم
درضمن همه خوشیام و کارای گذشتم هم سرجاشونه تازه با وجود بچم کودک درونم فعالترشد و هروقتم میبرمش پارک میشنم باهاش سرسرع بازی میکنم
توخونه توپ بازی میکنم و خیلیییی کارای دیگه ک شاید از نظر خیلیا بگن ای بازیا بچگونس ولی من از همین الان شدک رفیق بچم

چه خوب گفتی
دلم میخواد فقط یک ساعت مال خودم باشه بدون اینک ب بچه هافکرکنم

وای حرف دل منه بخدا
تازه من با فوت شدن پدرم همراه شد ینی داغووووونم خستتتتته ام خستتتته😭😭😭😭

عزیزم تقصیر تو نیست همه اینجورین من حتی واسه کوچیک ترین چیزش آدم خودشو مقصر میدونه میگه اگه اینجوری نبود بچه اینطوری نمیشد ولی بعضی وقتا دیگه نباید زیاد حساس بود بگی خب من تلاشمو کردم دیگه توکل به خدا

همه مادرا درگیرن این روزا
سخت هست ولی خودمون ازبس سخت میگیریم سخت میگذره

سوال های مرتبط