۱۶ پاسخ

عینی چقدر خنده اش شبیه خنده پسرمهه خداا😍😍😍😍😍

تصویر

ای چالاشو مث دخترم من😍😍😍😍

تصویر

عمری

عزیزم چ غذاهایی دادی

ماشالله به جونش من کلا دندون نداره هنوز😂تو چند وقت ده تارو دراورد؟از اولی

من عاشق چال گونه بود شوهرم و خواهر شوهرم و بچه هاشم دارن ولی دختر من نداره 🫠

اع چندم بدنیا اومده پسرمنم تولدشه فردا

پسرمن اصلا دندون نداره بنظرت باید ببرمش دکتر؟

ماشاالله قطره اهن‌و‌مولتی چی بهش میدی؟دخترمنکه از غذا فراریه معلومه پسر تو خوش غذاست

ماشاالله تولدشم مبارک باشه عزیزم

ای خوداااااا 😍🫧😍🫧😍 دختر منم دو تا دندون بالاش فاصله دارع

چطور تونستی عزیزم 💖😘

مبارک باشه
حتمن باید ده تا دندون در بیارن تا یک سالگی
واینکه غذا چی میدی

ای جااااانم 🥰🥰🥰

چند کیلو هست

خداروشکر غذا چیا میدی بهش

سوال های مرتبط

مامان پرنسا مامان پرنسا ۱۵ ماهگی
با اینکه دقیقا میدونم پرنسا چند ماه و چند روز و حتی چند ساعته که به دنیا اومده ولی هر روز یا پروفایل گهواره و نگاه میکنم توجه میکنم به سن یا تقویمم و مثل بچه کوچیکا از ۳۰ دی پارسال ماه به ماه میشمورم و برای هر روز و هر ساعتش دلم ضعف میره و میگم من تا اینجاش و تونستم .بهش خیره میشم تو بغلم محکم میگریمش همین طور که تو که غرق تو عطر تنشم بوسه بارونش میکنم تو چشماش زل میزنم و بخاطر بعضی روزها که کلافه و خسته بودم و کم باهاش بازی کردم حتی شاید غر هم زدم ازش معذرت میخوام . بهش میگم دخترکم پرنسس مامان ببخشید که مجبورم بعضی روزها تو رو مهد بزارم اون روزها قلب و روحم پیش تو میمونه ببخشید که مجبورم برای رفاه و آینده بهتر با بابا دوتایی تلاش کنم ولی بدون مامان عاشقانه دوست داره و برای خوشحالی تو تلاش میکنه . مرسی که با دقت به حرفام‌گوش میدی و یه گاز محکم مهمونم میکنی طوری که جیغ میره هوا و من تا جایی که بتونم تو دو بوسه‌ای محکم میکنم و تو برام قهقه میزنی مرسی که هستی مرسی که با شیطونیات و شیر و غذا نخوردنات رو تک تک سلول های مغزم راه میری. مامان عاشقانه دوست داره

مالیخولیایه مادرانه
مامان یاسین مامان یاسین ۱۳ ماهگی
یاسین ۴ روزه که من مرخصی گرفتم همش چسبیده به من 🤕😩
یعنی اگه این چند روز سرکار بودم خیلی کمتر خسته میشدم
اصلا بغل هیچکی و حتی بغل باباش هم نمیره
اخه همسرمم آدمیه که همش داره باهاش بازی میکنه بغل میکنه بالا پایینش میندازه سواریش میده پیاده یا با کالسکه بیرونش میبره خیلی بیشتر از من حوصله خرجش میده
این چند روز دنبال خرید یا بیرون بودیم و همش آویزون من بود
جوری که دیگه از درد کمر و بخیه هام نمیتونم درست راه برم 🤕
حتی بیرون هم باشیم تو بغل باباش نمیره ، همسرمم طفلک میاد به زور از من بگیردش که من راحت باشم اینقدر خودشو پرت میکنه اینور اونور و گریه میکنه یا شروع میکنه عینک باباش رو در میاره میندازه اونور و چنگ میندازه تو صورت پدرش 😑 که مجبور میشم بگیرمش دوباره
تو کالسکه بند نمیشه ، ماشالله باشه سنگین هم هست دیگه واقعا توان ندارم بخوام بغلش کنم 🥲
نمی‌دونم چرا اصلا اینجوری شده
میشه بخاطر دندون اذیته که اینکارا میکنه ؟ چون وقتی هم بیداره کلا داره جیغ میزنه و بی قراره
مامان هامین مامان هامین ۱۴ ماهگی
سلام مامانای گل خسته نباشید یه درد دل باهاتون داشتم پسر من هامین یکسالشه تو این یک سال به غیر از یکی دو بار که شوهرم تو حمام بردنش به من کمک کرد دیگه همیشه خودم هامین رو حمام کردم و همه ی کاراش از پوشک کردن و نگهداری از هامین رو خودم انجام دادم حتی یه روز یه نفر نه خواهر نه مادرم تو نگهداریش به من کمک نکردن شوهرم از صبح میره سر کار تا ساعت ۲ و ساعت ۲ بر میگرده خونه و دوباره ۳ میره سر کار تا ساعت نه شب در کل اگه دو یا سه ساعت هامین باباش رو ببینه ولی همین که باباش رو میبینه انگار نه انگار که من هستم همش گریه میکنه که بره بغل باباش ااون رو خیلی دوست داره نه اینکه من حسودیم بشه نه ولی برام جای سواله یه بچه که این همه من براش وقت میزارم و واقعا از هر لحاظ بهش میرسم و تو این یک سال حتی یک بار هم بهش نامهربانی نکردم پس چطور اصلا علاقه ای به من نشون نمیده دیشب شوهرم خسته بود از سر کار اومد هامین گریه میکرد که باباش بغلش کنه شوهرم هم خسته بود بر می گرده به من میگه معلوم نیست با این بچه چطور رفتار میکنی که علاقه ای به تو نداره واقعا از حرفش دلم شکست والا تقصیر ش
نیست این بچه هیچ علاق ای به من نداره دیشب خیلی دلم گرفت و گریه کردم به حال خودم که منی که این همه به این بچه می رسم و براش وقت می زارم چطوره که علاقه ای به من نداره😩😩😩😩