عزیزم خداروشکر کن که مادر هست و کمک حالت من که مادرم فوت شده چی بگم از اون بدتر بچم nicu بستری بود شکمم بزرگ بخیه سزارین نمیدونستم لباس چی باید بپوشم یه پیراهن بلند پوشیدم با بارونی و شال رفتم بیمارستان اونجا یکی بهم بدون مقدمه گفت تو مادر نداری؟ گفتم بله؟گفت اینجوری لباس پوشیدی انگار داره میره تالار دو روز دیگه بدن درد میگیری میفهمی الان چیکار کردی مثلا بهم توجه کرد ولی حرفش تا عمق وجودم زخمی کرد اره چون من مادر نداشتم خوب و بد بعد زایمان بهم بگه من رو حساب اینکه زخمم هوا بخوره و خوب بشه اونجور پوشیده بودم
من بعداز ۳۰روز رفتم خونه خودم روز اول فقط اشک ریختمم ولی دیگه بعدش خودمو آروم کردم البته بعداز ۳روز دوباره برگشتممم😎😎😎
من خودم خواستم تنها باشم چهار روز فقط مامانم بود اونم نصفه نیمه
خیلی سخته بچه اولمه ولی تو این مدت راه افتادم انگار چندتا بچه بزرگ کردم
تو هم میتونی از پسش بربیای عزیزم به خودت ایمان داشته باش
و منی که دوست داشتم تنها بشم و حس سه نفره رو زودتر ببینم ،من تا 45 روز بکوب خونمون مهمان بود 20 روز اول فقط شبانه روز 15 20 نفر هر روز ناهار و شام و شيريني و میوه،تا اینکه دیدیم اینجوری نمیشه یدون جشن گرفتیم تو باغ تالار بعد جشن یه نفس کشیدم فقط مادرم موند تا 45 روزگی بعد اون.تنها شدم حس مادری و تازه فهمیدم خخخخ
وای خیلی بده من بچه اولم بود بعد ی شهر دیگه هستن مادرم اینا موقعه ای که مامانم رفت تا چند روز فقط گریه میکردم حالم خیلی بد بود بچه داری هم بلد نبودم ولی خداروشکر بعد چند روز سرگرم بچم شدم آلان یکم بهتره ولی از اینکه دوریم خوب خیلی سخته
مامان من که ۲روزگی رفت
استرسم گرف که حالا با این بچه تنها چیکار کنم
نزار بغض بمونه تو گلوت میگن رو شیر اثر میزاره بچت خوابه بشین گریه کن سبک شی
مامان من بعد ده روز برد خونشون یعنی رسمه تو طرفمون ولی چه فایده یه دعوایی مادرشوهرم سر پول زایمانم درست کرد ک حلالشون نمکنم
منم همینجوری بودم
من ک ازاول تنها بودم 😵💫
دقیقا این حسو منم داشتم شبش انقد زار زدم ولی دیگه خودمو سرگرم کردم با بچه حالم خوب شد
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.