۱۹ پاسخ

باور کن همه همینن مگه اونایی که کمکی دارن یا تایم کاری همسراشون کمه
والا من دوتا بجه دارم یکی را اروم کنم اون یکی میاد تازخ شبا که میخوابن من دقیقا مثل مرده میوفتم

وسایل میدم دستش خودمو آرایش میکنم اونم نگام می‌کنه خوشش میاد
حموم ظهر میخابونمش میرم (دو ساعت میخابع ظهرا اکثرا)

رسیدگی کجا بود خاهر من تازه سر کار هم میرم و واقعا اصلا به خودم نمیرسم

منم همین بودم مهرنوش ولی از یه سالگی به بعد ماهان از این رو به اون رو‌شد ایشالا یاسین هم همچین تغییر یهوویی و‌خوبی داشته باسه البته اینم بگم الان هم‌بعشی روزها اجتزه نمیده حتی دسشویی برم کلا باید جلو‌چشمش باشم ولی خوب با یه چیزی سرگرم میشه تا من به خودم‌برسم

من خودم دیروز شوهرم بهم میگه خانم تاحالا اینجوری ندیدمت تو این چندسال یکم پاهاتو شیو کن😐 این قدر خجالت کشیدم که نگو دست
آخ کلش درگیر مشغله بچه داری و خونه داری هستیم وقتیکه بیکاریم خوابیم نهایت دیگه دجونی نمیمونه که آدم به خودش برسه حوصلش کم میشه

عزیزم توام داری سختش میکنی مگه میخای میکاپ شنیون عروس کنی ک میگی وقت ندارم دیگ یه موشونه زدن و ارایش فوری واسه خونه تهش ۱۵ دقیقس هر جورم حساب کنی میشه خونه ک ارومه و بچت خوابه این کارو بکن من امشب بچم بازی میکرد به شوهرم سپردم رفتم اتاق یکم سر و وضعم و لباسمو اوکی کردم واقعا ۱۰ دقیقه ام نشد

منم اصلا فرصت غذا خوردنم ندارم یکماهه اصلاح ابرو نکردم

منم همینم عزیزم دو روزه وقت نکردم موهام شونه کنم خیلی نق میزنه یا بخاطر دندون یا هرچی باید بغل باشه یا کنارش بشینی بع هیچ کاری نمیرسم واقعا درحد کارای روزمره ظرف شستن غذا به جز اینا که اونم باید خواب باشه یا همسرم سرگرمش کنه همین

من‌نهایت رسیدگیم اینه که شبا کرم دور چشم و مرطوب کننده میزنم 😅

من چند روزی ی بار وقت میکنم موهامو شونه بزنم از بس میرم حمام و میام تاکه میخام موهامو سشوار بکشم و شونه بزنم بیدار شده موهام صاف نشده شده پر از گره های کوچیک که با هیچی وا نمیشه مجبور شدم بچینم اون قسمتا رو🤦‍♀️

من که سراین موضوع امروز کلی گریع کردم
نه هیچکس کمکم میده نه چیزی نه خواب دارم نه غذا میخورم شوهرمم همش میگه خستمم الانم گریم بند نمیاد خیلی خسته میشم ازبس توخونه موندم افسردگیم بدترسده بیرونم انقد ازییتم نمیفهمم اونم ک هیجوقت خونه نیس حالم داره از همچیم بهم نیخوره

والا ما هم همینیم‌ من که جایی میریم بیشتر خسته میشم تا خونه خودم

نمی‌رسیم فقط حموم میریم و موهامون شونه میکنیم😊

سعی کن کم کم فاصله بگیری ازش مثلا ببرش خونه مامانت
نیم ساعت بیا خونه برگرد
چند روز اینجوری باش
بعد چند روز بکنش ۴۵ دقیقه بعدش یکساعت اینجوری بچها هم اضطراب جدایی نمیگیرن هم یکم ب خودت میرسی

منم همینم رسیدگی وجود نداره حوصله ندارم 😂

دختر منم همینه ...

از من دیرتر میخوابه خیلییییییییییی دیر
از منم زودتر، صبح کله صبح، پا میشه

وقتی نیست واسه خود!!!

باید بگم منم همین شرایط رو دارم شهر عریب هیچکس رو تدارم مامانم دوره ازم و دخترم ساعت ۳ و چهار میخوابه

منم همیننم🖐
هیچ تایم رسیدگی ندارم
البته هی میگم برسم ولی بخدا نمیشه

ما هم همینطوریم باور کن من بعضی روزا حتی فرصت نمیکنم موهامو شونه بزنم

سوال های مرتبط

مامان جوجه طلایی مامان جوجه طلایی ۱۱ ماهگی
در راستای تاپیک قبلیم من فقط پیش شما مینالم وگرنه از صب یاسینو بردم کلی تو کالسکه دور دادم تا یکم هوا بخوره. ظهرم همسرم خواب بود یاسین طبق معمول درحال شیطونی لباس کردم تنش بردمش تو کوچه تا بچه ها بازی میکنن نگاهشون کنه یا میبرمش پارک پیش خونمون با وسایل بازی کنه. تو خونه هم تاب داره با کلی وسیله و اسباب بازی ک دیگه جا خودمون نیس از وسایلا یاسین. تازه خسته ک بشه براش فیلما خودشو پلی میکنم ببینه . تو خونه ما قبل خوابش روتینش انجام میشه خونه تاریک میشه و لالاییش رو میزاریم ولی مثلا از ۱۱ شب تا ساعت دونیم دیشب طول کشید . تندی نمیکنم باهاش تمام سعیمو میکنم عصبی نشم و باهاش راه بیام دیشب دیگه اینقد اذیتم کرد سر خوابیدن اومدم تو حیاط برا اروم کردن خودم دستو صورتمو با اب یخ شستم . میدونی بخدا بچه ها باهم فرق دارن یاسین اروم نیس خیلی بدقلقه خیلی .و من با تمام صبوریم کم میارم . مامانا خداقوت بهتون خدا توانتونو زیاد کنه و تنتون سلامت .ما اگه مریض بشیم یا یه ساعت نباشیم زندگیامون رو هواس بخدا