خیلی دوس دارم الان ک تازه بچه خابید من پاشم همه جارو تمیزکنم اما اصلا نا ندارم😔😔 طی روز اصلا نمیذاره کاری کنم فقط بزور یه ناهاردرست میکنم،صبونه ساعت۱۲ب پسرام میدم....ظرف بایدهمسرم بیادبشوره...جاروبرقی هروقت وقت کردبکشه...اوضا خیلی خرابه
کل انرژیم میره برا این بچه...فک نمیکردم دخترم هم مثه پسرام بدقلق باشن ولی انگاری مثه اوناس
خدایا چن ماه بزن جلوتر من واقعا خستم ،بخدا دمبالچم خیلی درد میکنه بس روخودم نشستم برا این فسقل....کاش خدایا دکمه رو میزد میرفتم ب ۶ماهگیش🥺🥺🥺

اگ دوقلو داشتی چی میگفتیییییی بروخداروشکر کن ی دونس

حالا ب تموم این داستانایی ک دارید برا من اینو اضافه کنید ک بچم رو زمین نمیخوابه باید وقتیم خوابه تو بغلمون باشه؛چ شب چ روز
زیبا نیست؟
واقعا کم آوردم دلم میخواد التماس کنم یکی یه راه حل بده

میخواستم بگم میگذره دیدم ماشالا خودت تجربه داری
یکم تحمل کن
مامانی؟ خواهری؟ کسی نمیاد کمکت؟

همش فکر میکردم فقط من اینجوریم دیگه افسرده شدم

من عادتش دادم به گهواره و پستونک میزارمش گهواره میرم دنبال کارام هرازگاهی که یه کوچولو گریه کرد یه تکونیش میدم و دوباره میرم ..پستونک که واقعااااااااااا معجزه میکنه برا گریه هاش

تازه من از زیاد نشستن همورویید وبواسیر هم گرفتم ووضعیتم داغونه😓😓😓

شما خوب میرسی ناهارم درست کنی من که همش درحالت نشسته هستم یا شیرمیدم یا بچه رو پامه،اصلا حتی تا سرویس بهداشتی هم نمیتونم برم و بچم همش میخواد بغل باشه و توخونه بچرخم،دیگه نا نمونده برام،نمیدونم کسی هم بچش مثل من هست فکرنمیکنم😓😓

میفهممت خسته ای ولی می‌گذره بعدا حتی این روزا یادت هم نمیاد

از الانش لذت ببر این روزا زود میگذره دلت تنگ میشه برای این لحظهاش

حالا سه ماهگی سختر هستش هی میگه بغلم کنید زمین نمونم خونه متر کنیم خخخ