دخترم رفته پایین پیش مادرشوهرم اصلا عادت ندارم وقتی ازم دور میشه انقد استرس میگیرم همش میگم نکنه طوریش بشه تو این گوشیام زیاد چیزی دیدیم که تجاوز میشع و فلان آدم میترسه ولی مادر بزرگش هست پدربزرگشم هست تنهان ولی بازم اصلا دلم آروم و قرار نداره تو این مدت که هوا سرد شد نمیرفت تنهایی بمونه امروز دیگ خیلی رفت تا الانم نیومده زنگ زدم مادرشوهرم میگ پیشم نشسته ولی نمیدونم چرا من اینجوری نگران میشم

منم همینطورم فقط پیش مامانم حس امنیت دارم😔

قربونت برم خودتو اذیت نکن چیزی نمیشه

درسته نمیشه به کسی اعتمادکرد یعنی درستش هم همینه ولی مادر بزرگ از گوشت وخون دخترته نزار زیاد بهت وابسته بشه خیلی عذاب میکشن بچه هایی که وابسته هستن بخواد بره مدرسه اذیتت میکنه

منم اینجور م خیلی بده

اینجوری پیش بری پس فردا نمیتونه برع جامعه
تجاوز نقل نبات نیس که از هزار نفر یکی رو شیطان گول میزنه اتفاق میوفته
دختر من پیش جاریم میرع
خونه مادرشوهرم
خونه مامانم
خونه خاهرام
مواظبت خوبه حساسیت به بچه ات اسیب میزنه

من پسرمو هیچ جا تنها نمیزارم جز پیش خانواده خودم اونم یکی دو ساعت

خوب برو بشین کنارشون

والله پسر من الان ده سال با مادرشوهرم اینا میمونه از من بهتر بهش میرسن هم به لباسش به درسش به خورد وخوراکش وباشگاه ومدرسه میبرنن راحتم الانم آیلین از خواب بلند شد رفت بالا قشنگ مادرشوهرم ناهارشو میده

یه موقع هایی برو سر بزن

بیخیال بابا بخوای اینجوری فکر کنی بعدا وسواس فکری میگیری
دیگه مادربزرگش هست نگران نباش

اینجوری که خودتو از پا درمیاری، شماهم نیاز به استراحت داری خب. برای بچه‌هم بهتره ی چندساعت از شما دور باشه. پدربزرگ مادربزرگش هستن نگران نباش عزیزم اوناهم قد ما مواظب ان

خوب مگه به مادر شوهر پدر شوهرت اعتماد نداری
؟ چرا نگران میشی اگه واقعاا اونا حواسشون به بچه هست

من پسرم از ده ونیم شب رف الان تازه اومد مادرشوهرمم طبقه پایینن