۱۲ پاسخ

اگربازهم کتاب خوب خوندید لطفا معرفی کنید...فدات...یه دخترم اصفهانیه..یه دخترم رشتی... یکی اونجا یکی هم اینجا بدنیا اومده..

میشه به عکس کلی از اتاق گل پسرتون بدین؟

سلام عزیزم ازکجاباید این کتاب هاروتهیه کنم ؟ادرس میدی

مرسی عزیزم تایپیکتو پاک نکن گلم بعد برای دخترم بخونم

ممنون گلم

میشه بیشتر کتاب معرفی کنین

بخدا اگر پسر من دودقه بشینه واس کتاب من صدقه میدم مگه میشینه که کتابم خوند

اگه زحمتی نیس
چن صفحشو عکس بفرس بینم چ جوره

سلام ببخشید قیمتش چنده

چه عالی ممنون 😍
عزیزم یه سوال اون کاغذهایی که زدین به دیوار برای نقاشی رو از خرازی گرفتید یا لوازم تحریری؟ بگم کاغذ چی می‌خوام
پسرم خیلی به نقاشی علاقه داره

زحمتی نیست عکس بگیر ممنون

عزیزم دخترم اینوداره....عاااااالیه

سوال های مرتبط

مامان راد مامان راد ۲ سالگی
ما که خوابیدیم😴😴
قبلش اینو بگم

امروز به یک نتیجه خیلی خوب رسیدم گفتم به شما هم بگم قبله خواب
چند رپز بود هم من هم پسرم خیلی کلافه میشدیمو به پر و پای هم میپیچیدیم
از طرفی من منتظر دوتا ایمیل مهم بودم و استرس و اضطرابم بالا

و میخواستم سرمو با کار کردن مشغول کنم که پسرم میومدو …

خلاصه هنوز هم تنش دارم

اما امروز صبح ساعت ۶:۴۰ دقیقه که صبحونه رو خورد، شروع کردم

وسایل غذارو از یخچال و … در آوردم و ازش کمک گرفتم

غذارو که گذاشتم رویه گاز ساعت ۸:۲۰ دقیقه بود

براش شیر با مکمل درست کردم برای خودم هم شیر قهوه

بغلش کردمو رفتیم تویه اتاقش
بغلش کردمو مدام بوسش میکردم یهو سایه یک شکل از نور آفتاب و سایه رویه سقف بود پرسید چیه؟
گفتم مثل ذوزنقه‌ست، همونطور که بغلش کرده بودم گفتم راد نمیدونم یادت میاد یا نه ولی کوچولو که بودی به اتوبوس میگفتی اتودوس، به حلزون میگفتی حللوس … و مدام میخندیمو بوسش میکردم

این اتفاق ممکنه برای یکساعت بوده باشه

❤️اما مامانا اینقدر مؤثر بود چه برای خودم و چه برای پسرم❤️

که تا ظهر دیگه سراغم نیومد و تو اتاقش کتاب میخوندو با وسایلش بازی میکرد

خدا شاهده براش میان وعده بردم بهم گفت ماما دستتون درد نکنه

و من اومدم بیرون تا ساعت ۱:۳۰ ظهر که وقت ناهار بود

😍😍✌🏼✌🏼خواستم بگم اگر منه مادر و بچه‌ام غنی از محبت نشیم ممکنه رفتارهایی ازمون سر بزنه که عواقب خوبی نداشته باشه
پس به نیازهامون توجه کنیم😍😍✌🏼✌🏼
مامان راد مامان راد ۲ سالگی
توصیف کردن بدونه قضاوت رو بلدین تویه رفتار با کودک

🔆توصیف مثله اینه که شما چیزیو بلد نیستی و از طرف مقابلت میپرسی چطوری اینجوری شده،
توصیف کردن هم جملات مثبت داره هم منفی
اما بیشتر برای مثبت استفاده میشه

چجوری اینقدر این لباسو قشنگ دوختی

چطوری با این ترکیبات همچین غذای خوشمزه‌ای پختی

چه اتفاقی افتاد که دفترت کاغذاش این شکلی شد

چی شد که اسباب بازیا اومدن وسط اتاق؟!

یا من این نقاشیتو خیلی دوست دارم رنگهایی که توش استفاده کردی
خیلی خوش رنگه اما نمیدونم چی کشیدی🔆

✨تو این دوره ۳ تا ۸ سال میگه باید باهاشون اینطوری صحبت کنی که حتی اگر خرابکاری هم شده
❌کارشو توصیف کنی بگی چی شد که اینجوری شد و قضاوت نکنی که بهتر بود اینکارو میکردی کاره خوبی نکردی و …❌

این توصیف کردن بدون قضاوتو وقتی شروع کنی بچه ارتباط کلامی بالایی باهات میگیره
و میتونی از حرفاش خیلی چیزارو بفهمی

پس با بچه باید مثله اصحاب کهف که از غار اومدن بیرونو نمیدونستن چه اتفاقی افتاده در تمام موارد رفتار کنی
چی شده،چجوری،چطوری، چی شد که نارنجی رو انتخاب کردی
از مغزش کار بکشید که هم کلامی هم عملی خلاقتر شه
😍😍😍✌🏼✌🏼✌🏼
سخته چون ماها سعی میکنیم خودمونو همیشه عاقل و بالغ نشون بدیم
حالا بیایم از بچه طوری سوال کنیم که چیزی نمیدونیم سخته

اما اینقدر جملات قشنگ این وسط گفته میشه❤️❤️
مامان راد مامان راد ۲ سالگی
سلام مامانا
‌از شب جمعه تا امروز و الان به خودم استراحت دادم🥰
یعنی کار سنگین نکردم، کارهای روزمره رو انجام میدادم اما نه هر کاری
احساس میکنم بدنم کوفته است 😣😣
ولی خب ویتامین دی و ایی و فولیک اسیدمو هم مرتب نمیخوردم این یک ماه اخیر🤦🏻‍♀️
امروز یه رفتاری کردم که هر چقدر با خودم فکر میکنم میبینم که من تا به حال انجامش ندادم و واقعا حتی گفتنش هم برام باعثه شرمه
🫣🫣
یاده پیامهاییکه اینجا شبا میخوندم افتادم
بیشتر مامانهاییکه از رفتار بچه‌های کوچیک ناراحتن و اومدن اینجا عذاب وجدانشونو از نحوه برخوردشون گفتن
و هی برام مرور میشد که نکنه منم با خوندن این پیامها اینکارو کردم🤬🤬

✨بعد ، اون مطلب نورون‌های آینه‌ای مغز یادم اومد که باعث میشه ناخودآگاه رفتار بقیه رو تقلید کنیم برام تداعی شد✨

فهمیدم چقدر رفتار‌و گفتارو … مثله ویروس سرایت میکنه
مثل خمیازه،مثل خنده…
پس تصمیم گرفتم فقط شبها که گوشیمو چک میکنم فقط سوالاییکه از خودم پرسیدنو جواب بدم
و کتابیکه باید تموم کنمو بخونم و به روشهای تربیتی درست فکر کنم
بچه‌ها هم همینطور هستن
هر رفتاری که میکنند ناخودآگاه
یعنی به احتمال بسیار زیاد انعکاس رفتار اطرافیانشونه چه خوب چه بد بچه ست
و از بچه هیچچچچچچچچچچچچچچچچچجججچچچچ انتظاری نباید داشت❤️❤️❤️✌🏼✌🏼✌🏼

هر موقع تونستم طرز تهیه یه شکلات خوشمزه مغزدارو براتون میزارم
پسر من که خیلی دوست داره
مامان راد مامان راد ۲ سالگی
سلام مامانا

اگر جایی میرید مهمونی، پارک و … بچه بزرگتر از فرزند خودتون هست خیلی

حواستونو جمعشون کنید چون بچه بزرگتر خیلی چیزا میدونه که فرزند شما نمیدونه

مخصوصا اگر فکر میکنید تربیتش یا حرف زدنش به فاز شما نمیخوره

مثلا ما رفتیم مهمونی خونواده‌ای بودن که دو فرزند داشتن و بچه اول بخاطر شرایط

کم توجهی مدام بچه دوم رو اذیت میکرد، طوری که ضرباتش ادامه دار بود

حتی به طور مخفیانه و از صدای گریه بچه دوم میفهمیدیم اذیت شده

و داشت به بچه منم آسیب میزد که منو پدرش وارد جریان شدیم

اول به آرمی و منطقی و اینکه مدام بگیم با فاصله از هم بازی کنید

و بازیهای مختلف رو پیشنهاد بدیم

اما دیگه دردهای ضربات زیاد شد که من بهش گفتم هیچکس اجازه نداره دست به

کسی بزنه

مامان و باباش ناراحت شدن 😳😳

اما ما و فرزند ما قرار نیست تاوان تربیت دیگران رو

بدیم و از اون ۴ ساعتی که همو دیدیم تا آخرین لحظه حواسمون به پسرمون بود

وقتی برگشتیم خونه پسرم عروسکشو که خیلی دوست داره بغل میکردو بازی میکرد

بعد شروع به گاز گرفتن یا چلوندنش کرد

بعد که آرومتر شد من با تغییر صدا از طرف عروسکش بهش گفتم ناراحت شدم

و کارشو دوست ندارم و دلم میخواد باهام بازیهای… انجام بده

که پسرم اومد بغلش کرد بوسش کرد و گفت من نمیخوام ناراحت باشی

من فکر کردم بازی هست چون فلانی با نی‌نیشون این بازی رو می‌کرد…

اون خونواده مدام به بچه اولشون میگفتن حواست نبود… یا برای بچه دوم

و اطرافیان میگفتن حواسش نبوده

اینجوری میشه که بچه در مقابل کارش مسئولیت پذیر نمیشه و راه

دروغ گفتنو یاد میگیره

کلا خیلی حواستون جمع بچه‌اتون بکنید چون رفتار بقیه مثل ویروس سرایت میکنه

😍😍✌🏼✌🏼
مامان راد مامان راد ۲ سالگی
✋🏻✋🏻شب بخیر

مامانها تا حالا به این موضوع توجه کرده بودید؟
وقتی بچه کاری میکنه که از دید ما خطاست، نگیم حواست نبود؟ یا یکی دیگه میانجی میشه میگه حواسش نبود!!نمیخواست اینطوری شه!!
این چه جمله‌ایه؟
دروغ گفتن، مسئولیت کار خودشو به عهده نگرفتن و …
امروز داشتم روی کازو دستمال میکشیدم
یهو صدای شکستن اومد
من روی صدا کلا حساس هستم، چه برسه از سمت پسرم باشه
خلاصه دوون دوون رفتم پیشش، مهمون هم داشتیم
لیوانی که مهمون باهاش آبخورده بود از دست پسرم افتاده بود
و مهمونمون افتاده بود رو دوره تکرار که حواسش نبود
گفتم اشکالی نداره به این میگن اتفاق، من اینجام تا بهت کمک کنم
و دستشو گرفتم از شیشه‌ها دورش کردم
و به مهمونمون گفتم راد هنوز کوچولوه برای بعضی کارها نیاز به کمک داره و باید دقت بیشتری بکنه

و موفعیکه داشتم جمع میکردم ازش پرسیدم چی شد مامان لیوانو برداشتی، که خودش گفت ماما باید دو دست میگرفتم که نیوفته
بهش گفتم آها آره چه خوب که یادته پس از این به بعد با دو دست روی لیوان آبیات تمرین کن که کم کم بتونی این لیوانها و ظرفهای شکستنی رو هم برداری

خلاصه که بها ندین به جملات یادش نبود، حواسش نبود، نمیخواست از زبون دیگران
عواقبش خیلی بیشتر از اتفاقهاییه که میوفته✌🏼😍
در واقع یجور دروغ گفتن مصلحتی که هیچ مصلحتی هم نداره اتفاق میوفته.