۱۳ پاسخ

ب نظر من کارت بچه گانه بوده و باعث دلخوری شده رک ب مادرش میگفتی نگاه بچت زبون درازی می‌کنی ولی قهر کردن و رفتن خیلی زشته

ما بچه ها با سن های مختلف داریم
دقیقا ۳ ..۵ ..۷..۱۰..۱۳‌..۱۷ ساله
پسر من از همه کوچیک تره
خداروشکر همشون باهاش بازی میکنن
البته اون دوتا ک ۵ و ۷ ساله هستن گاهی ب چالش میخورن
ولی زود اوکی میشن باهم
بنظرم این مهمه ک والدینشون براشون توضیح داده باشن ک درسته هم سن نیستین ولی همبازی میتونین بشین

👍👍👍مرحبا خوشم اومدکاش جرحت تومنم داشتم 😔خودشون اونقدر بهم بی احترامی کردن که بچه ها هم ازش یاد میگیرن متنفرم از همه خوانوادشون

نمیدونم مهم شوهرته اگه شوهر من میبودد بیشتر عصبی میشد

عزیزم منم شوهرم پشتمه ولی نظر من اینه اونام بچه بودن آدم نمیتونه تنهایی زندگی کنه اصلارفت آمد نداشته باشه من خودم آدم پررفت و آمدیم اجازه نمی‌دم کسی به من یابچه هام بی احترامی کنه ولی باهرکسی نسبت به سنش برخوردمیکنم بایدبه مادرشون میگفتی

اشتباه بزرگ دعواو سه‌ر سربچه ها

چرا بازیش ندادن سه ساله مگه نیست بچت؟
الان پسر من سه سالشه با بچه های بزرگ تر از خودش بازی میککه

از این به بعد وقتی میری خونه مادرشوهر اسباب بازی های جذاب ببر برای بچت بذار اونا بیفتن دنبال بچت که واجازه بدی به اسباب بازی هادست بزنن یانه یا خوراکی خوشمزه بگییر بهشون هم محل نده فقط بده به بچت بعداز یه مدت مثل چی التماس میکنن که بچت باهاشون بازی کنه

کار خوبی کردی عزیزم

کارت درست بوده بچه احترام گذاشتن رو از بزرگ‌ترش یاد میگیره

ماهم یه جاجمع میشیم بچه های دیگ دخترموراه نمیدن ب بازیشون..اونم همش جیغ میزنه وگریه میکنه خیلی بهش میگن که بروخودت بازی کن بقیه بچه هاروول کن ولی بازمیره سمتشون اونام‌محلش نمیدن ناراحت میشه..خب بچه هستن نمیفهمن منم گاهی ناراحت میشم ولی خب جکارکنیم اینجوری شده دیگ

کارشما درست بود البته به نظر کن پدر مادر بچه ها مشکل دارن من هروقت می رم خونه مادرشوهرم بچه ها بهم میگن زن عمو زن دایی ما مراقب مرسانا هستیم

عزیزم من دوساله اینجوری مشکل دارم با محبت گفتم دعوا کردم هردفعه ی جورن میدونم خیلی حس بدیه حتی با بچه هم کلام میشی بی احترامی میکنن من خودم عصابم خورد میشه ولی ی بار جوابشونو دادم به مادرشوهرم گفتم دیگه هم کاری ندارم بخوان کاری کنن من طبقه بالای مادرشوهرمم دخترم تا صدای اونارو میشینید میرفت ولی دیگه نمیزارم گفتی هم میگم با هم راه نمیان ولی اینا میگن بچه ن باهام بازی میکنن دعوا میکنن ولی آخه وقتی به بچه من که کوچیکتر زور میگن بازم چیزی نگم؟!!

سوال های مرتبط

مامان عشق مامان عشق ۴ سالگی
سلام خوبید خانما، بچه هاتون خوبن؟ گاهی وقتا برام خیلی سوال پیش میاد چرا بعضی ها خاص و بده اخلاقشون، نمیدونم شاید من حساسم یه دوست دارم نه صمیمی ، دخترش ۲ سالشه بعد دختر من با دخترش بازی میکنه اون حساسه ۴ چشمی حواسش بهشه ، خودشو خیلی دخالت میده تو کار بچه ها کاملا فهمیدم ادا س ، میگه یعنی من اهمیت میدم دنیای دخترا با پسرا فرق داره ما دوتامون دختر داریم اون یه پسرم داره ، اونوقت میگه تو نباید بزاری بچه رژ لب بزنه و لاک ناخن میگه گوشواره ننداز اونوقت پسر ۲۰ ساله ش گوشواره انداخته گاهی با اینجور آدما نمیدونم چجوری رفتار کنم ، به بچه ش میگه از خودت دفاع کن چجوری یعنی مثلا موقع بازی میگه چون دوستت اسباب بازی نداد تو برو از بگیر این رفتار در شان یه زن ۴۳ ساله نیست من ۱۳ سال ازش کوچیک ترم ولی اینجور اخلاقی ندارم ، خیلی رو مخم رفته میگه مت خیلی بلدم ولی واقعا اشتباه میکنه حالا اون رفتار رو کرد به نظرتون چی باید میگفتم ، بعد نیم ساعت اومده به دخترش میگه برو توست رو بگیر حالا نه بچه ش گریه میکرد نه کسی کاری کرده بود منم گفتم دیگه دخترت یادش رفته باز یادش میندازی که چیییی میگه خواستم سر به سر دخترت بزارم کاملا مشخص بود که حرص می‌خورد دخترش توپشو نخواست واقعا اینجور آدما مادر نیستن دشمن دیگران و خودشونن منی که مادرم درسته بچه مو دوست دارم ولی بچه های دیگه هم دوست دارم اون داشت لج می‌کرد با بچم این یه درد دل بود و خواستم بگم واقعا هر کسی بچه ش رو شیر میکنه به بد کزدن به بچه ی دیگه مادر نیست
مامان رادمهرورادوین مامان رادمهرورادوین ۳ سالگی
سلام خانوما یه سوال دارم اگه یکی پیش بچه شما گاهی وقتا حرفای بد بزنه شما چیکارمیکنید؟همسرتون چیکارمیکنه؟
من یه دونه برادردارم قبلا هم اینجا گفتم که اخیرا خیلی بداخلاق شده وداره همه رو اذیت میکنه، بچه ی منو خیلی دوست داره اگه یهو بچهه م جلوش زمین بخوره با من دعوا میگیره که حواست کجاست وقتی میرم خونه مادرم ،اگه گوشی دست بگیرم یا گرم حرف بشم بپه شروع کنه به بازی های خطرناک،مثه از مبل بالا رفتن ، داداشم به من تذکر میده که حواست به بچه باشه درشرایطی که خودشم حواسش هست یعنی تا وقتی توی اتاق خودش نباشه حواسش به بچه ی منه، بچه هم اگه بره اتاقش دست از کارمیکشه باهاش بازی میکنه براش شعرمیخونه، ولی از قدیم یه مشکلی بوده اونم اینه که بچه رو زیادمیبوسه اوایل خیلی سروصورتشو بوس میکرد پوست بچه قرمز میشد چندین باربهش گفتم ریش تو بچه رو اذیت میکنه ماهم دست وپاش رو میبوسیم، چندباربا من بداخلاقی کرد که توبه بچه یاد دادی بگه دایی منوآخ میکنه چون بچه رو فشار هم میده،ولی من یادش ندادم بچه خودش اینجوری میگه یا قبلا که حرف نمیزد از دستش فرارمیکرد، دیشب مادرموداداشمو یه دختردایی م که چندوقته خونه م نیومده حدودیه ساعت اومدن خونه ی ما، موقع اومدنشون برق رفت، وپسرمن با پدرش پایین بود چهارطبقه رو بدون آسانسور اومدن توی تاریکی بالا، کل مسیربردارم سعی کرده بود دست بچه رو بگیره که نیفته بچه هم طبق معمول دستشو نداده بود رسیدن پاگردآخری دیدم داداشم دیگه کلافه ست بهش میگه به خدا می افتی خیلی تاریکه بیا دست منوبگیر
مامان دختر کوچولو🤱🍼 مامان دختر کوچولو🤱🍼 ۳ سالگی
سلام مادرا
مدت ها بود سوالی نپرسیده بودم و تو گهواره فعالیتی نداشتم
اما یه چیزی که خیلی آزارم میده باعث شد دوباره نصبش کنم و بیام سوالم رو بپرسم.
من همیشه آدم آرومی ام
اما سر بچه خیلی حساسم و موقعی که خدای نکرده اتفاق بدی براش می افته دیگه نمیتونم جلوی خودم رو بگیرم و از شدت ناراحتی ممکنه حرفی به شوهرم بزنم البته فقط همون لحظه.
اما شوهرم نه تنها درک نمیکنه که من یه مادرم و قلبم لرزیده و از ترس و گریه و وحشت حرفی زدم بلکه خودشم ده تا می‌ذاره سرش و به خودم و خانوادم ناسزا میگه.
الان شوهرم اتاق بود داشت تلفنی صحبت میکرد بچه جلوی چشمش رفته بود بالای صندلی و داشت می‌رفت روی کمد پا بذاره که افتاد محکم زمین.
خداروشکر روی فرش افتاد و سرش جایی نخورده اما از بس صدای مهیبی بود و بچه هم گریه شدید میکرد که با ترس و گریه رفتم سمت اتاق و گفتم بچه م وای بچه بعد دیدم پیشونیش قرمزه با گریه بهش گفتم پس اینجا چه غلطی می‌کنی.

می دونم حرف نادرستی زدم
قبول دارم
اما این یه کلمه اونم تو اون حال بدم اونقدری بد بود که هزاران حرف زشت به من و خانواده ی از همه جا بی خبرم بگه؟

چندساله هر چیز کوچکی رو بهانه می‌کنه و به خانوادم فحش میده من دیگه واقعا طاقت ندارم مادرم از برگ گل نازک تر به این آقا نمیگه و هزاران هدیه نثارش کرده اینم نتایج زحمات و لطفش.

به نظرتون حالا من باید بازم عذرخواهی کنم با اینهمه تلافی که کرد؟؟
چون عادت داره هم فحش میده هم قهر می‌کنه

خسته ام
کمک کنید حالم خوب نیست