پسرم یک سال ونیمشه وپسر جاریم چهار سالشه وقتی دور همیم همش درحال اذیت بچمه مثلا پسرم هرچی برمیداره میره از دستش میکشه ومیزنه یا برای‌خودش که بازی میکنه میاد سرشو میذاره به سرش هلش میده بدیشم اینه که جاریم چون پسرش بزرگتره نگرانی مداره و همش نشسته و من که باید مواظب بچم باشک اگه اون صداش پربیاد همه توجه بزرگا میاد سمت من که خودمو هم تراز بچه ها کردم اخه چیکار کنم وقتی دور همیم همش بچم باید گریه کنه بخوامم بیخیال باشم بچم اسیب کیبینه

هيچي عزیزم جایی ک اون هست تو نرو تا بچت بزرگ بشه

جاری خر کیه
من با خواهرم قطع رابطه کردم گفتم یه روز در هفته میرم خونه بابام تو‌نیا لطفاً بقیه روزای هفته واسه تو
چون پسرش خیلی حسود و بد دهنه

ماهم همینیم ولی همسرم زود میگه بلند شو‌بریم

چقد منی منم همین مشکل دارم دیگه رد دادم اذیت کنه جلو همه میگم اذیت نکن بذار بازی کنه بچم از دستش دیوونه شده

عزیزم منم مشکل شمارو داشتم ....ولی چندبار هول پسرم داد یا دستشو کشید پسرم خیلی گریه کرد ..شوهرم خیلی ناراحت شد مهمونی رو ترک کرد رفت بیرون پسرم رو دور داد تا یکم آروم بشه منم کلا سنگین نشستم
پدر و مادر اون بچه ک اصلا ب رو خودشون نیاوردن حتی ی گوشزد ب بچه نکردن،ی عذرخواهی از من نکردن
ولی خانواده شوهرم دیگ حالیشون شد ک اونا مواظب باشن و اگ نزدیک پسرم شد اونا حواسشون هست ینی شوهرم بهشون فهموند ک ما ناراحتیم
منم نمیتونم پسرمو کلا دست و پاشو ببندم ک اون اذیتش نکنه باید شعور پدر و مادر برسه ک متاسفانه.....فقط میگن اونم بچست حالیش نیست
ولی بچه ۳گ۴ساله حرف رو متوجه میشه بهش بگی ولی انتظار دارن بچه ۱ ساله و نیمه بشینه تکون نخوره!!!!!!!
من تنها کاری ک کردم زمانی میرم خونه مادرشوهرم ک اونا نیستن،،فقط اگ تولد یا مناسبت باشه همه دور هم جمع شیم اونارو میبینم ک بازم حواسم هست اونم چندماهی یبار...ولی خونه خوده بچهه رفت و آمد نداریم

نرو واجبه دورهم باشیدکه خودت بابچه ت هردوحرص بخورید

جاری منم ایطو بود رک بهش گفتم اذیتیم لطفا یا رعایت کنین یا هم خودم بچتو ادب میکنم دیگ از اون ب بعد ادم شدن

پسر من زود اروم میشه و بیخیال میشه اهل شلوغ شیطاق نیست ولی اون چرا برا همین همه هم انتظار دارن زود سر پسرمو با یه چیز دیگه گرم کنم

کتاب و اسباب بازی مخصوص مهمونی بگیر بذار واسش ک نخاد از پیشت بره

خانما خواهشا اگه راهنمایی و راه حلی دارید کمکم کنید