۸ پاسخ

نه اصلا نپرسید فقط یبار پرسید گفتم برای پسرا اونطوریه دیگه هم کنجکاوی نکرد

فقط یبار پرسید گفتم پسرا با دخترا فرق دارن ‌تمام

دختر من یه موقع هایی از من میپرسه که چرا از داداش این جوریه من بهش میگم حاهای خصوصی هستش و دختر و وسر کاملا باهم متفاوت هستند .باید از همین الان خودمون بهشون آموزش بدیم از خودمون چیزی رو که بپرسن بهشون جواب بدیم خیلی بهتره که توی ذهنشون بمونه بعد برن با غریبه ودر میان بذارن

پسر من سوال کرده با اینکه خواهریم نداره.منم گفتم بخش خصوصی دخترا و پسرا فرق داره.گفت پس فلان جا نداره چطوری جیش میکنند؟ گفتم‌ جای اون چیز دیگه داره.گفت چرا؟ گفتم چون خدا اینطوری آفرید و دخترا و پسرا باهم فرقای دیگه ام دارند...دیگه ام سوال نکرد‌.راجب حریم خصوصی ام کامل میدونه‌.از دید من مشکلی نداشت توضیحش براش.(با توجه به شناختم از پسرم میدونستم
مشکلی نداره)چون خودشم سوال کرده بود فکر کنم قبلا ی اطلاعاتی راجبش کسب کرده بود شاید از دوستای مهدش...

من دوستم ی دختر ی پسر داره میگه اصلا نمیزارم کنار هم عوض کنن

من خواهرم دختر و پسر داره اصلا نمی زاشت مال همدیگه را ببینند هر دو هم از اول یاد گرفتن همیشه میرن از دوسالگی اتاق درو می بنده عوض می کنند حموم هم باهم نبرده اصلا هیچ وقت هم بچه هاسوال نکردن اولش سخت میشد بعد که بچه ها حریم خصوصی یاد گرفتن خیلی خوبه به نظرم

دخترمن میگه چرازن وشوهرالبای همدیگروبوس می کنن ماهواره دیده

پسر منم هی از من میپرسه مامان تو چرا نداری منم واقعا قفل کردم گفتم مامان من شلوغی کردم بریدن بعد فهمیدم چ سوتی دادم بدتر ذهنشو مشغول کردم

سوال های مرتبط

مامان 🌺مهلا جون🌺 مامان 🌺مهلا جون🌺 ۵ سالگی
سلام مامانا... یه سوال و راهنمایی
دخترم وقتی میریم خونه نزدیکانمون به خصوص مامان و بابام و یکی از خاله هام،،،، موقع اومدن باز بهونه میگیره و میگه بازم وایسیم...کلا پامو از خونه میزارم بیرون و خونه اقوام حرف شنوی ازم نداره به خصوص وقتایی که مامانمم تو اون جمع و محیط باشه... در کل وقتی میریم جایی حرف اون کسایی که میدونه خونه اشون بچه دارن و یا باب دلش حرف میزنن و عمل میکنن گوش میکنه دیگه بیشتر و به حرف من و باباش بها نمیده... مثلا دیروز رفتم جایی خرید آنقدر تو مغازه بهونه اسباب بازی گرفت که یه سوتی دادم و مجبور شدم براش بخرم.. ولی اومدیم خونه هم اون اسباب بازی ازش گرفتم و دوساعت بعد بهش دادم بخاطر کارش و هم تا حدی یه‌کم جدی باهاش حرف زدم که دیگه این کارارو نکنه.. گفت باشه... امروز دوباره رفت خونه خالش و موقعی که رفتم دنبالش باز گفت من نمیام و منم به زور آوردمش خونه و دیگه عصبانی شدم که هرجا میره موقع برگشت نباید بهونه بگیره و یکم دعواش کردم... حالا این کارم اشتباه بود؟؟؟
کتک نمیزنم و وفقط دیگه یکم داد زدم که هرچقدر با مهربونی و صحبت کردن باهات حرف زدم فایده نداشته و باید یه مامان عصبانی باشم که حرف گوش کنی....
بخدا من و باباش باهاش بازی می‌کنیم و تا جایی که در توانمون باشه داریم ساپورتش میکنیم... ولی باز قانع نیست انگار یکی باید 24 ساعت باهاش بازی کنه و فقط حرف دخترم گوش کنه...
ممنون میشم راهنمایی کنید🌷🌷🌷