سلام مامانا... یه سوال و راهنمایی
دخترم وقتی میریم خونه نزدیکانمون به خصوص مامان و بابام و یکی از خاله هام،،،، موقع اومدن باز بهونه میگیره و میگه بازم وایسیم...کلا پامو از خونه میزارم بیرون و خونه اقوام حرف شنوی ازم نداره به خصوص وقتایی که مامانمم تو اون جمع و محیط باشه... در کل وقتی میریم جایی حرف اون کسایی که میدونه خونه اشون بچه دارن و یا باب دلش حرف میزنن و عمل میکنن گوش میکنه دیگه بیشتر و به حرف من و باباش بها نمیده... مثلا دیروز رفتم جایی خرید آنقدر تو مغازه بهونه اسباب بازی گرفت که یه سوتی دادم و مجبور شدم براش بخرم.. ولی اومدیم خونه هم اون اسباب بازی ازش گرفتم و دوساعت بعد بهش دادم بخاطر کارش و هم تا حدی یه‌کم جدی باهاش حرف زدم که دیگه این کارارو نکنه.. گفت باشه... امروز دوباره رفت خونه خالش و موقعی که رفتم دنبالش باز گفت من نمیام و منم به زور آوردمش خونه و دیگه عصبانی شدم که هرجا میره موقع برگشت نباید بهونه بگیره و یکم دعواش کردم... حالا این کارم اشتباه بود؟؟؟
کتک نمیزنم و وفقط دیگه یکم داد زدم که هرچقدر با مهربونی و صحبت کردن باهات حرف زدم فایده نداشته و باید یه مامان عصبانی باشم که حرف گوش کنی....
بخدا من و باباش باهاش بازی می‌کنیم و تا جایی که در توانمون باشه داریم ساپورتش میکنیم... ولی باز قانع نیست انگار یکی باید 24 ساعت باهاش بازی کنه و فقط حرف دخترم گوش کنه...
ممنون میشم راهنمایی کنید🌷🌷🌷

۴ پاسخ

انگار دختر منو گفتی قشنگ درکت میکنم
من محدودش کردم میگم اجازه نمیدم بری
با دختر عموش ماجرا ها دارم
یا بهش ستاره میدم وقتایی که با زبون خوش میاد مجبورم همیشه باج بدم تا بیاد
از بچگی
اتفاقا منم خیلی باهاش بازی می‌کنم

اسم دخترت گلی ؟

بچه آن دیگه عزیزم انرژی شون زیاده هرچقدر هم بازی کنن کمشونه ولی دعواش نکن منم یک هفته ای همین مشکلوداشتم مدیریتش کردم خوب شد خداروشکر

عزیزم ی چیزی روک خیلی دوست داره ازش بگیروبهش بگوتاوقتی ک دیدم خوب شدی وب حرف منوباباگوش میدی یامیریم جایی بدون گریه برمیگردی خونه اون موقع بهت میدم.وحتی بهش بگومثلاامروزمیخواستیم بریم خونه خاله ولی جریمه شدی ک وقتی میریم گریه میکنی موقع بر گشتن بخاطرهمین نمیبرمت من بااین. روش نتیجه گرفتم

سوال های مرتبط

مامان فرشته ها❤👼👼 مامان فرشته ها❤👼👼 ۱۰ ماهگی
دختر من بیشفعالی داره وقتی دارو شو میدم به گفته حرف دکتر ۱۲ ظهر اگه اون روز ۸ صبح بیدار شده باشه ساعت ۳ خواب الو میشه باید بخوابه ولی این بچه من اگه تو مهمونی باشه اگه همسرم خونه باشه اگه خواهر کوچولوش،بیدار باشه نمیخوابه بعد چی میشه چشم هاش ریز میشه خوابش میاد به جای اینکه خمار بشه شروع میکنه به آزار و اذیت دیگران بعد اون حالت بیشفعالی دو برابر میشه انگار دارو نمیخوره، حتی بعضی اوقات حتی اگه خونه خلوت هم باشه میزارم رو پاهام مجبورم به زور بخوابونم بعد که میخوابه انقدر خوب میشه دوباره مثل صبح میشه شیطنت اما در چارچوب خودش از ساعت ۳ یه بعد بد میشه اگه اون روز نمیخوابه که واویلا تا شب دیونه میشم مگه بریم بیرون تو ماشین میخوابه ،یه راه دیگه هم اینه ساعت ۱۰ صبح بزارم بخوابه که بازم قرض ۱۲ ظهر بدم ساعت ۶ غروب اذیت میکنه خوابش میاد ساعت ۸ شب نهایت باید بخوابه که اونم اگه مهمونی با جایی باشیم بهم می ریزه ،یه چیزی هم درباره دخترم فهمیدم با بچه ها باشه اصلا منو باباش اذیت نمیکنه بعد کلاس ورزشی اینا هم بردم فایده نداشت اخه ضعیفه فقط جسمی خسته میشد ولی باید از لحاظ مغزی خسته بشه مثلا وقتی با بچه ها نقاشی بکشه آب بازی و خاک بازی کنه بهتر میشه براش خیلی خوبه گوشی خیلی پرخاشگرش میکنه که خداروشکر به گفته دکترش قطع کردیم ولی وقتی بعضی اوقات این حالت های دخترم میبینم خیلی غصه میخورم چرا نمیتونه بخوابه یا شاید هم نیاز به خواب نداره دارو به زور میخوابونه،ولی اگه نخوره هم هم خودش آسیب میبینه هم دیگران دکتر گفت باید تا وقتی که عقلش برسه خوب و بد تشخیص بده بخوره😔😔😔😔😔😔😔😔
مامان رادین مامان رادین ۵ سالگی
سلام خانوما من علائم پسرمو میگم میشه یه نگا بندازین ببینین به بیش فعالی میخوره یا نه اونایی که تجربه دارن
پسرم خیلی حرف میزنه توی همه کارها دخالت میکنه حرف زشتی بشنوه زودی یاد میگیره و برای بقیه به کار میبره تحرکش زیاده ولی برای تلوزیون یا گوشی میتونه نیم‌ تا یه ساعت یه جا بشینه نقاشی اصلا علاقه نداره و بلد نیس نه کشیدن نه رنگ کردن اعداد تقریبا تا ۳۰ بلده بشماره تا ۱۰ هم انگلیسی و فارسی رو بلده بخونه با بچه های فامیل درحد یک ساعت خوبه بعدش یه کاری میکنه دعوا کنه کتک کاری کنه به همه کارای خونه فضولی میکنه جارو بکشم میگه منم میکشم دستمال بکشم منم میکشم لباسارو این باید بندازه لباسشویی .... احترام هیچکسم نگه نمیداره به غیر از باباش هرچی دهنش بیاد موقع عصبانیت میگه کنترل نداره و کنترل نمیشه یه حرفایی به فامیل میگه انگار ادم تو خونه یادش داده درحالی که ما اصلا حرفی از بقیه جلوش نمیگیم خلاصه جون به لبم کرده یه دختر ۷ ماهه هم دارم تقریبا از اواخر بارداری من بدتر شد از استرس دوری من و پذیرفتن عضو جدید ...تو خونه خودم تحملش میکنم ولی میریم جایی جوری بقیه رفتار میکنن که یعنی تو نتونستی تربیت کنی یا چرا بچه دار شدی به این فشار اومده این کارارو میکنه ببخشید طولانی شد واقعا دلم پر بود
مامان ایلیا مامان ایلیا ۴ سالگی
#درد و دل


از وقتی که مامان بزرگم رفته یه جوریم یه چیز سنگین روی سینمه نمیدونم از نارحتی هسش یا وسواس فکری گرفتم . یه دوسه روزی میشه که اومدیم بندر توی فکر مامانم هستم چیکار میکنه کمتر خود خوری کنه اینا سمتاییی ما رسم دارن تا چهلم هی میرن سر میزنن اینا . نمی دونم چمه امروز خواستم کمی از خونه بزنم بیرون یه هوایی هم بخورم که کمتر فکر و خیال کنم . از شانس بدم همون موقع خروج از خونه میخواستم در رو قفل کنم کلید روی در از داخل شکست 😖 از اونجایی که پیش بینی نکرده بودم قابلمه غذا هم روی گاز بود کمی با در ور رفتم گفتم شاید باز شد اینا ولی نه در اخر زنگ همسرم زدم گفتم بیا خودت باهاش ور برو ببینم میتونی باز کنی .
واییی قیافه اشو فقط 🫠🫠 میگه حالا واجب بود بیایی بیرون که اینطوری شه .
میگم وا خوب در که از قبل با من هماهنگ نکرده بود اتفاقه دیگه میوفته .
در اخر هم خودم ور رفتم باهاش کلید شکسته رو در آوردم 😖😖 اونم با ناخن گیر .
به این نتیجه رسیدم از این به بعد با جزیئات کامل از خونه بیام بیرون . دیگه روی همسر هم حساب باز نکنم .والا.
میگم اینکه یه کلید یدک خونه همسایه یا جای دیگه از ساختمان جاساز کنم کار اشتباهیی؟ 😢😢زیاد کلید میشکونم یا فراموش میکنم .
با همسایه ها هم زیاد انچنان رابطه ای ندارم همون در حد سلام و علیک .
مامان 💙دوتا فسقلی💙 مامان 💙دوتا فسقلی💙 ۵ سالگی
بچه ها امروز یه اتفاقی افتادخیلی بد بود
شما میبودین چجوری بچه رو کنترل میکردین واقعا مغزم رد میده
بعد از اینکه رفتم دنبال عرفان باهم رفتیم که یه ماشین زیپ برای لباس ثنا بگیریم تو مغازه ی کیف سازی عرفان از این پایه های چرخ دار که واسه کیف بچه هاست از اونا رو دیده شروع کرده به گریه که من اینو میخوام و جیغ زدن کلی باهاش حرف میزدم که نمیشه به درد نمیخوره الان برای تو مناسب نیست و ....
تو کتش نمیرفت این آخری که کار لباس ثنا درست شده بود میخواستم لباسشو بگیرم عرفان مانتوی منو گرفت محکم کشید سمت اون چرخا همراه با جیغ زدن یهو دکمه ها مانتو تیلیک تیلیک از پایین شروع کردن به کنده شدن تا دوتای بالا که دکمه ی روی سینه میشه شانس آوردم لباس زیر مانتو مناسب بود اگرنه آبروم رفته بود
بخدا اینقد از دستش عصبانی شدم اینقد عصبانی شدم که زدم رو لپش (محکم نه)آروم ولی زدم
پیش اونهمه آدم با مانتو کنده بچه ای که گریه میکنه اصلا یه وضعی😭😭😭😭
بخدا گاهی نمیدونم چجوری متقاعدش کنم اینکارا رو نکنه شما باشین چیکار میکنین؟؟؟؟
تا رسیدیم به خونه این هی گریه میکرد من مانتوم رو گرفته بودم از شدت ناراحتی نمیتونستم باهاش حرف بزنم 😭
مامان ❤️ نازدونه ❤️ مامان ❤️ نازدونه ❤️ ۴ سالگی
شوهرم پدر خوبیه هیچی برای‌ بچه مون کم نزاشته هرچی بخواد میخره هرسال هم تولدش طلا میخره و از نظر مالی این بچه تامینه
ولی یه اخلاق بدی داره رو روح و روان بچه میره مثلا دیشب رفتیم دور برنیم بیرون
یهو گفت برو شیرینی بخر
اخر شب اوردم بخوریم شوهرم برگشته میگه به دخترم نده تو بیرون خوراکی خورده شیرینی نده بهش
گفتم خب بخوره بچه است مگه میشه جلو چشمش بخوریم به اون ندیم یهو دخترم شروع کرد داد بیداد کردن چرا میگه به من نده.
شوهرم عصبانی شد گفت چون جیغ میزنی نمیزارم بخوری
منم با شوهرم دعوا کردم گفتم میخواستی ندی بهش نمیخریدی خودت رفتی خریدی من که نگفتم بچه اروم نشسته تو انگولگش کردی گریه کرد و از دیشب قهر کردیم
یا میخواییم بریم بیرون داریم حاضر میشیم یه کار میکنه یه شوخی که بچه دوست نداره مثلا میزنه به دم بچه اونم جیغ میزنه شوهرمم عصبانی میشه میگه پس نمیبرمت بیرون خونه بمون این بچه هم‌مثل موشک‌میره بالا میاد پایین
هرچی‌میگم مامان شوخی میکنه ولش کن اهمیت نده من میبرمت فایده نداره
میگم‌خب تو چرا هربار کاری میکنی اشکش دربیاد جیغ بزنه و عصبانی شی کاری میکنی وقتی بزرگ شد ازت خاطره بد داشته باشه ازت متنفر شه این تهدیدا یعنی چی
نمیبرم و نمیدم و ...
هرچی دعوا میکنم فایده نداره ریده تو روح و روان دخترم
وگرنه تو چیزای دیگه خوبه از لحاظ خرید و وسایل ولباس و تو خونه هم باهاش بازی میکنه وقت میزاره
واقعا نمیدونم چیکار کنم دست از این رفتارش برداره با زبون خوش گفتم با دعوا گفتم هر روشی امتحان کردن باز تکرار میکنه حتی مشاور هم حرف زده فایده نداره