۱۶ پاسخ

البته حق داری بچه کوچیک مراقب نیستن نبر
منم میترسم بدرفتاری کنن اصلا نمیبرم

من خیلی حساسم
یالاخره مادریم از همه بیشتر دلسوز بچمونیم اطلاعاتمونم جدیدتره

اصلاا بد نیست.تو وظیفته تا ۲سالگی بچت دائم کنار بچت باشی و امنیتشو حفظ کنی.
این حساسیت نیست این یه وابستگیه دوطرفس و یه واکنش عادی.من هامینو پیش هیچکس نمیزارم چون بشدت رو رفتار دیگران حساسم و میدونم هیچکس غیر خودم مراقب بچم نیست.

منم خیلی حساسم خودم خیلی حرص میخورم اما میان بچمو میبرن بازیش میدم سعی میکنم خودم نرم چون من باکوچکترین چیز بهم میریزم

همه مثل توهستن باز تو می‌بری میزاری من اگه ببرم هم با خودم میبرم جلو چشمم باشه

به نظر من بستگی به آدمش داره چه مادر باشه چه مادر شوهر
من یه بار مجبوری پسرمو دوساعت گذاشتم پیش مادر شوهرم هم خودم بهش شیر دادم سیر بود هم کمی براش شیر دوشیده بدم رفتم برگشتم دیدم بهش ۶۰سی سی عرق نعنا غلیظ داده با قند میگم چرا این کارو کردی میگه خوب شیر تموم شد کشمش بود میگم مگه تلفن نداشتی بهم زنگ بزنی حداقل واسش شیر خشک درست میکردی میگه بلد نبودم شیر درست‌کنم به شماهم نگفتم تا به کارتون برسید

طبیعیه عزیزم همه ما اینیم چون مادریم❤❤

سلام اینجوری خودت پیر میکنی شوهر من حساس نمیذاره تنها جایی بزارمش ولی وقتی نیست مامانم میاد میدم بهش یا میرم خونه مادرشوهرم میدم بهش داشته باشه ببره حموم براش غذا درست کنه تازه بزور به خواهر شوهرامم میگم نگهش دارین مای بی بیش عوض کنین غذا بدین بهش یاد بگیرن😂😂😂😂😂

نه اتفاقا من میبینم چقدربچه هامودوست دارن وبراشون وقت میذارن خیلی ذوق میکنم.

حساسیتتو کم کن عزیزم
اونا تجربه شون بیشتر و نوه شونو خیلی دوست دارن پس کاری نمیگنن ک اون اسیب ببینه
من سر بچه اولم اینجوری بودم ولی الان عین خیالم نیست هرچی میخوان بدن هرکاری کنن اصلا مهم نیست و الان جلوی خانواده شوهرمم من عاقلتر بنظر میام تا جاریم ک حساسیت های زیادی داره و هممونو کلافه کرده
و حتی من محبوبترم هستم

من هر وقت کار داشته باشم یا بیرون برم میسپارمش به مادر شوهرم از خودم بیشتر حواسش بهش هست یک ثانیه ازش غافل نمیشه،زیادی حساس نباش ،بچه بزرگتر بشه خیلی اذیتت میکنه شدید وابسته ت میشه،

من حساس نیستم

منم همینطورم اصلا نمیزارمش زمین ک یکی بغلش کنه😄😄

منم همینطورم ولی نسبت به مامانم ن اوکی ام

من ک خونشون خوابم میگیرم تا ظهر میخوابم اونا صبح ساعت شیش بچه رو میبرن😂
هرجا بخوام برم حتی از صبح تا شبم طول بکشه پیش مادرشوهرم میزارمش
مامان خودم دوره وگرنه پیش اون یه هفته باشه ام مشکلی ندارم😂

به نظرم من این حجم از حساسیت خوب نیست چون اطرافم دیدم هم بچه آسیب میبینه هم خودت اذیت میشی یه کم بیخیالی طی کن❤️

سوال های مرتبط

مامان کمندالوندی مامان کمندالوندی ۹ ماهگی
سلام دردودل
ما تو یه ساختمونیم با جاریامو مادرشوهرم زندگی میکنیم دختر جاریم خیلی به پسرم زور میگه پسرم خیلی ساخته هروقت باهاش بازی می‌کنه لکنت میگیره مامانش میگه خوشحالم از خودش دفاع می‌کنه زبونش درازه ،چند روز پیش دعواشون شده پسرمو دختر عموش هم سنن پیش دبستانین ،دختره به پسرم زور میگه اسباب بازی نمی‌داد بهش اسباب بازی هم مال پسر عموشونه این دختره با چیزی بازی می‌کنه به هیچکی نمی‌ده بعد به پسرم نداد پسرم یه چک زدش اونم موهای پسرمو کشید پسرمن موهای اونو کشید مادرشوهرم پسرمو دعواکرد پسرمم نمیره پایین میگه چرا فقط منو دعوا کرده اونم باید دعوامیکرد بعد الان جاریم اومده خونمون دخترمو گذاشتم تو روروک پسرم حولش میداد پسرم رفت آشپزخونه دختر عموش اومد دخترمو هول داد پسرم تا اومد سمت دخترم دخترموش رفت نشست به مامانش چشمک میزد که پویان ازم گرفته خواهرشو جاریمم گفت مامیریم گفتم بشین گفت نه پویان خواهرش و از دخترم گرفت گفتم نه پویان اینجورینیست جاریم به دخترش گفت خودم براتون می نی میارم اصلا میریم با بچه دختر دایت بازی کن قول میدم جاریم اگه بچه کوچیک داشت نه خودش نه بچه هاست بچه رو نمیدادن به پسرم بغل کنه
مامان ریحانه مامان ریحانه ۱۰ ماهگی
سلام خانما یه سوال
ممنون میشم اگه راهی بلدید راهنماییم کنید.
من دخترم حدودا ۸ ماهشه
همسایه مون یه دختر تقریبا ۱۲ _۱۳ ساله داره
از وقتی که بچه من به دنیا اومد تقریبا هر روز میومد‌ پیش دخترم یه نیم ساعت اینا یا یه ساعت باهاش بازی میکرد
خیلی اوقات مامانشم میومد خونمون
خیلی اوقاتم منو بچم می‌رفتیم خونه شون
از وقتی که دانشگاهم شروع شد و سرم شلوغ شد دیگه خودم نمیرفتم و یوقتایی دخترشون میومد دنبال دخترم حدود نیم ساعت اینا میبردش خونه شون
البته فقط وقتایی که مامانش باشه اجازه میدم بچم بره
مرداشون هم معمولا اون ساعتی که بچم می‌ره خونشون نیستن.
خانواده مورد اعتماد و خوبی هستن و از این لحاظ بهشون شناخت داریم
اما میخوام کم کم یکاری کنم که کمتر بچه م بره اونور
البته دختر منم دخترشونو خیلی دوست داره و وقتی میبینتش ذوق می‌کنه
حالا چیکار کنم یا چی بگم به نظرتون که ناراحتی پیش نیاد؟ الان سوال من این نیست که آیا کارم اشتباه بوده یا نه ها ، راه حل میخوام . چیکار کنم که کمتر بشه این ارتباط بدون اینکه ناراحتی پیش بیاد. همسایه مون خانواده محترمی ان‌ و انصافا خیلی مراقب بچم بودن برا همین نمی‌خوام با ناراحتی این ارتباط رو کم کنم