مامانا پسرای یساله شما خیلی وابسته شما هستن؟؟مثلا نزارن سرویس برین یا مثلا همش اویزون شما باشن؟
راستش من پسرم از اول خودش خودشو مشغول بازی کرد اصلا پشت سرم گریه نمیکنه و نکرد اصلا وابسته من نیست
انگار یه مرد بالغه
واسه من که همیشه دور برم دیدم بچه ها از مادرشون اویزون شدن پشت سرش گریه میکنن از مامانشون جدا نمیشن ولی پسر من اینجوری نیست خیلی سخت گذشت
روزای اول بارداریم یادم میاد دلم پر میشه شیرم نمیومد هرکاری کردیم دکتر و طب سنتی و دمنوش و قرص و همه چیییی باز نشد همش میگفتن شیرتو ندی بچت تورو دیگ مادر خودش نمیدونه وابستت نمیشه منم چقدر تلاش میکردم نمیشد اخرش شیر خشکی شد و اون تروما تو مغزم موند واسه همیشه که رفتار الان پسرم بخاطر این شد شیر خودمو ندادم
خواهرم ۲ ۳ ماه زودتر از من زایمان کرد اون شیر خودشو میداد من شیر نداشتم پسرم شیر خشک میخورد همه میگفتن اون بچش قوی میشه بچه تو ضعیف میشه
چقدر من گریه میکردم
الانم همش میگن بچت وابستت نیست تورو مادرش نمیدونه ببین ما ماگفتیم تو گوش نمیدادی
با اینکه تو جمع حفظ ظاهر میکنم ولی واقعا تو خلوت ناراحت میشم چرا بچه من اینجوری شد

۱۱ پاسخ

پسره منم از اول هیچگونه وابستگی نداشت
براش مهم نبود من باشم یانه
از4 سال به بعد تا الان که 4 سالشه
وابسته باباش بود شبا پیش باباش میخابید به همه می‌گفت بابامو بیشتر دوستدارم
ولی الان از وقتی حامله شدم
شبا کیپه من میخابه
محبتش بیشتر شده
کلا بامنه
خیلی روی احساسات بچه حساب نکن
بچه ها فعلا بادی به هر جهتن

پسر من ۲ سال کامل شیر خودمو بهش دادم ولی اصلا وابسته من نیست..بیشتر به پدرش وابسته هست..من پیشش نباشم زیاد حساس نیست..خودتو نگران نکن.‌عذاب وجدان به خودت نده

عزیزم شخصیت بچه ها با هم فرق میکنه شما هم کم کاری نکردی در دهن مردمم هیچوقت بسته نمیشه خودتو ناراحت نکن

عزیییزم
خداروشکر کن بچه ت وابسته نیست
اونایی که اینجورن معمولا اضطراب جدایی دارن
پسرت سالم و آقاست، اتفاقا مشخصه خیلی خوب باهاش رفتار کردی
مگه مهر مادر و بچه با این چیزا کم می‌شه؟؟
نکنه خودتو سرزنش کنی به خاطر این حرفهای بی ارزش
اون موقع بنا به نیاز بچه ت تصمیم درست و منطقی گرفتی بهش شیر خشک دادی
خیلیم کار خوبی کردی .
داداش کوچیکه منم شیرخشکی بود ولی از بقیه خواهر برادراش خیلیم قوی تر و قد و بالاش بلندتره
اصلا به این چیزا نیست.
عزیزم ببخشید دور وبریات آدم های آگاهی نیستن که با این حرفها دلت رو می‌شکنن
تو نباید تحت تاثیر قرار بگیری و عاقلانه و آگاهانه و با اعتماد به نفس به مادری قشنگت ادامه بدی❤❤❤

عزیزم 💔 چه اطرافیان بی فهم و درکی داری
اصلا ربطی نداره انقد خودتو سرزنش نکن
مرد باید اتفاقا همینجوری بار بیاد که بعدها این وابستگی براش مشکل نباشه یا تو زندگی شخصیش تاثیر نزاره
این افکار بیهوده رو از خودت دور کن

عزیزم ناراحتی نداره اتفاقا تو باید خیلی خوشحال باشی که یه بچه مستقل بار اوردی که وابسته نیست کاری که بقیه مادر ها توش موندن درضمن فک نمیکنم اصلا ربطی به شیر دادن یا ندادن داشته باشه این همه بچه شیرخشکی یعنی دیگه مامان شون مامان نمیدونن؟ این ذهنیت بنظر من اشتباهه تو شرایط شو نداشتی شیر بدی و خب طبیعی دیگه بعدم مطمن باش اگه همینطور بچه ات مستقل بار بیاد اون از همه ی بچه های اطرافش موفق تر خواهد بود مخصوصا که پسره

خخخخ خیلی خندم گرفت چون دقیقا منم وقتی بچم یک سالش بود تا دوسالگی همین بود و همش گریه میکردم ک منو دوست نداره
الان ک ۳سالش شدههه اگ یک ثانیه نباشم خودشوو مبکشههه ک مامانمو میخواممم😂
توی اون سن اختضای سنشون اینه بزرگ بشه انقد بهت وابسته میشه ک دستشوییم نمیتونی بری و باید دنبالت بیاد

وای خدای من چه قدر اطرافیان سمی ای دارین عزیزم .اتفاقا خیلی هم خوبه که مستقله چه حرفایی که بهتون نزدن چه ربطی داره چون شیر خودتونو نخورده مادرش ندونه شمارو مگه مادری فقط شیر دادنه به نظرم شما نباید به این حرفا بها بدین و انقدر قوی باشین که حرف بی اساس انقدر روتون اثر نزاره عزیزم وگرنه اطرافیانتون متاسفانه هرروز چیزی دارن بگن که اذیتتون کنن

خب شیرت نمیومده مگ دست تو بوده
بخدا اطرافیان اصلا نمیدونن با یه خانم باردار یا یه خانمی ک بچه کوچیک داره چطور رفتار کنن نمیگن روحیه ش حساسه ممکنه افسردگی بگیره🤦🏻‍♀️

عزیزم چ ربطی داره واقعا مگه تو از عمد ندادی بعد بچه ژنتیک چ ربطی به شیر داره اون فقط بچه س .و نباید بچه ها رو با هم مقایسه کنی اتفاقا من از پسر که لوس و چسب مامانش باشه خوشم نمیاد پسر باید از اول مردونه بار بیاد لوس بازی مال دختراس. اونم فقط یه بچه س مطمن باش هم تو‌رو مادر خودش می‌دونه هم دوست داره این افکار رو بریز دور و هر کی چرت پرت گفت بزن تو دهنش به کسی ربطی نداره

والا خواهر منم مجبور شد به بچش شیر خشک بده، بچه خیلی هم وابسته هست ، ربط نداره ، بعد شما مجبور شدی شیر خشک بدی ب حرف بقیه اهمیت نده

سوال های مرتبط

مامان گل پسر وتودلی مامان گل پسر وتودلی هفته چهلم بارداری
مامانا پسر چهار ساله ام از همون اول هم بچه آرومی بود و شلوغ نبود اما جوری نبود ک مثلا از جمع بچه های غریبه یا زیاد و اینا بترسه و خیلی عادی برخورد میکرد .....تا تقریبا مثلا از سه سال و نیمی اش بود یه بار تو حیاط بازی میکرد و در و باز گذاشته بود اومد بمن گفت منم یه کم طول کشید برم در و ببندم یه کم بعد باهم رفتیم ک ببندیم یه سگ بزرگ اومده بود تو حیاط مون و خب من هم ترسیدم اما بعدش رفت و درو بستم از اون روز انگار شدیدا پسرم ترسو شد ، حتی تا تو حیاط نمیره در صورتیکه میگم مامان در بسته اس کسی نمیتونه بیاد ....خیلی همه چیز یادش میمونه مثلا به بار تو عروسی یه بچه ی بزرگتر محکم بهش تنه زد افتاد کنار سرش خونی شد از اون موقع تو جمع بچه های ک زیادن یا بازی میکنن و میدوان نمیره و خودش و کنار میکشه و میگه یادته مثلا اون روز افتادم اینطوری شدم ....جدیدا انگار تو موقعیت ها ک قرار میگیره مثلا چند شب پیش ک برا روز مادر خونه مادرشوهرم بودیم تو جمع بچه های فامیل نمی رفت و ناخنش و میخورد البته اینم بگم ک فقط با یکی شون دوست و اختلاف سنی زیادی ندارن ک اونم نبود وقتی اون باشه بازی میکنه اما خب با بقیه شونم بازی میکنه ولی وقتی میدوان یا سر و صدا های بلند میدن نمیره تو جمعشون ‌‌‌‌....شوهرم میگه اشکال نداره همه آدما که یجور نیستن بعضیا درونگرا هستن بعضیا نه و وقتی وارد جمع مدرسه یا مهد و همسنش بشه بهتر میشه ...اما من این رفتارا اذیتم میکنه بچه ای تو سن پسر من مشابه این رفتارها دارین ؟ چجوری بهتر شد؟
مامان مهوا مامان مهوا هفته سی‌وچهارم بارداری