هر دفعه با خودم میگم فردا مادر بهتری میشم،صبور تر میشم،بیشتر تحمل میکنم،کمتر کنترلم رو از دست میدم و….
اما به همون خدایی که این فرشته رو به زندگیمون بخشید واااقعا خیلی لجبازی میکنه و کفر آدمو در میاره
میگم برو دستشویی انگار به دیوارم،خودش میره ها ولی اگه هیچیش نگم سااااعت ها میخواد بازیگوشی کنه و نره،وقتیم بگم انگار ن‌ انگار
میخوایم بیرون بریم لباساشو میارم میگم پاشو شورت و شلوار و ایناش که میتونی رو بپوش تا منم آماده شم و بیام بقیه کاراتو بکنم
من میرم تو اتاق ی رب بیست دقیقه کارامو میکنم میام بیرون میبینم یا داره بلزی میکنه یا تلویزیون میبینه و هیییییچی نپوشیده
میگم بیا کفشاتو بپوش میگه تو بپوشون
صبحانه ناهار شام مطلقا نمیخوره اگه با دلخوری و دعوا و داد و بیداد هم بشینه سر سفره یه قاشق میخوره پامیشه میره دو ساعت بعد میاد یه قاشق دیگه،یعنی اصصصصصصلا نمیدونه غذای گرم چیه
میگه ماکارانی بپز پیتزا بپز مرغ بپز ولی بقرآن دریغ از ذره ایش که قشنگ بشینه بخوره
داروهاش شکستنیه میخاد برداره بیاره بازی کنم با خوبی میگم‌نمیشه فایده نداره با بدی میگم صداش در میاد
دیگه وا من رد دادم موندم چیکار کنم

۱۲ پاسخ

داری با بچه حرف میزنیا🖐🏻بچه یعنی بچه

تا میتونید داد نزنید

خیلی جاها منم داد زدم الان خیلی پشیمون شدم
چون الان دختر من کلاس پنجم هست

داد زدن های من اونو لجباز کرده اونم داد میزنه

چون من از اول بلد نبودم

چطور حرف بزنم با بچه
اشتباه کردم الان دارم میبینم
که به خواهر کوچک ترش همین برخورد داره

وخواهرش داره میشه عین خودش اونم تازگی‌ها داد میزنه

چرا چون خودم داد زدم ومیزنم
حالا هر چقدر بخوام کوچیکه رو تربیت کنم آروم صحبت کنم

بزرگه حسودیش میشه

پس تا همین یه دونه هست

تحمل کنید داد نزن


اعصاب خودتون بدتر خردمیشه لجباز تر میشه


اون موقع هر چی پول بدی روانشناس
انگار پولت ریختی دور

چون روش تاثیر گذاشته


فقط کتابخونه ثبت نام کن برای ۱سال ۲۰تومن بعضی جاها ۵۰هزار تومن

کتاب امانت میده
ببین چه کتاب‌هایی هست درمورد همین بچه ها توی همین سن

خیلی کمکت میکنه از مشاور بهتر


متاسفانه ما خودمون عادت کردیم داد بزنیم
بعد هم پشیمون میشم اما فایده نداره بدتر میشه

جیشو همه بچه ها نگهمیدارن انگار اصلا نمیخوان هیچ وقتی بزارن برای دستشویی وقتشون تلف میشه کارای مهم دارن😆.
خب همین ک عصبی بشی و کلافه اون بیشتر اتیش میسوزونه
دستوری باهاش صحبت نکن اصلا پاشو بپوش برد جیش کن یا حالت تهدیدی
میگن به بچه هایی ک هی گیر بدی غذا بخور بدتر میشن چ برسه ک باهاشون بحث و دعوا هم بکنی دل زده میشن
اول باید با یه سری رفتارا لجبازی اونو درست کنی تا خودتم احساس مادرخوب بودن بهت دست بده
اول باید کامل این قضیه که اون یه کودکه رو درک کنی اون تجربه و دید مارو از زندگی نداره هنوز
بعد میتونی برای خودت دمنوش ارامبخش بگیری ک بتونی راحت تر تحمل کنی
میتونی هم یه تایمی از روز بزاریش مهد بعد عید
چیزایی ک فکرمیکنی با اون حرصت میده رو از جلوش برداری میتونی اگه دستت بازه بازیهای فکری یا ساختنی براش بخری چندتا
از روش های تشویقی استفااه کن لباس ک پوشید کلی تعریف و تمجید کن مخصوصا جلوی دیگران ک خودشم حضور داره بگو امروز سوپرایزم کرد لباسشو انقدر خوشگل تنش کرد مثه ادم بزرگا

والا منم دقیقا دخترم هم سن بچه شماست اونم لجبازی میکنه بهونه میاره و...
ولی میگن ک طبیعی هست ک بچها تو این سن این رفتار ها رو از خودشون نشون میدن درست میشه عزیزمم

اونکه نمیتونه بپوشه سه سال ‌ ‌ نیمه

به مرور خوب میشه گلم همش از بازیگوشی شونه واقعا سخته ولی تنشون سلامت کاش فقط حرص اینارو بخوریم حرص سلامتی و مریضیشون رو نخوریم به نظرم بزار دخترت حداقل بره کلاس اول یا پیش دبستانی بعد نی نی بیار البته بخدا قصد فوضولی ندارم ولی خیلی اذیت میشی

با همه وجود درک کردم تک تک جملاتتو، من دیگه سلامت روانمو از دست دادم با لجبازیاش😭😭 شاید باورت نشه ولی دو هفتست میزنم به کمر و پاش😭😭😭 از خودم و این زندگی حالم بهم میخوره

به نظر لجبازی بچه ها
مادر عصبی و بد اخلاق میکنه
چون دختر منم روزایی که لجبازی نمیکنه اخلاقش خوبه من یه حتی یه داد سرش نمیزنم
ولی وقتایی که خیلی خیلی لجبازه
گاهی وقتا حتی میزنمش
ما هم آدمیم تا یه جایی تحمل داریم

همه همدردیم آجی ولی بچه ها مغزشون بهشون فرمان شیطونی میده دست خودشون نیس

🥲🥲🥲

منم نمی‌کشم دیگه

درکت میکنم عزیزم ولی فقط قول دادن ب خودت کافی نیست باید ی راهی پیدا کنی دوره های کنترل خشم تو پیام رسان ها هست شرکت کن توکل بخدا تلاش کن ولی هیچوقت فکر نکن که مادر بدی هستی تو بهترین مادری و حق داری که بعضی وقتا خسته بشی

سوال های مرتبط

مامان قندعسل مامان قندعسل ۳ سالگی
سلام مامانهای مهربون لطفا هرکسی تجربه داره بیاد منو راهنمایی کنه
پسرم 3.5 سالشه دخترم 3 ماه خیلی بد قلقه همش در حال گریه هست و با کوچک‌ترین صدا بیدار میشه
پسرم هم من سعی میکنم باهاش وقت بگذرونم نقاشی کنم آب بازی کنم ولی واقعا کشش ندارم دیگه کارهای خونه غذا درست کردن رسیدگی به بچه بی‌خوابی شبانه
از یه طرف هم پسرم خیلی به ابجیش گیر میده با اینکه من اصلا عکس‌العمل نشون نمیدم ولی تا میبنه خوابه سریع می‌ره بالا سرش خم میشه توی صورتش جیغ میزنه دخترمم از ترس شروع میکنه گریه کردن یا تا میبینه خوابهای صداش میزنه میگه باید بیدار شه
توی خونه همش بهم چسبیده دستشویی میرم بدو میاد پشت در
دیشب موقع خواب خیلی گریه میکرد که تنهام نزار میدونم ترس از دست دادنم رو داره ولی نمیدونم باید چیکار کنم واقعا کم آوردم باباشون هم تمام شیفت سرکاره مجبوره اضافه کار بیاسته تا بتونیم جوری که بچه ها میخوان زندگی کنیم ولی خودمم دیگه کشش ندارم آرزو یه خواب راحت دارم خواهر شوهرم وقتی باشه پسر بزرگه رو نگه میداره میبره پیش خودش وی دلم میخواد یکی دخترم رو بگیره پسرم رو ببرم پارک ببرم فروشگاه
مامان مایا مامان مایا ۳ سالگی
خانومایی ک منو دخترمو میشناسن میدونن چقد من همیشه از دست دخترم شاکی ام😂 اینارو اینجا میتویسم بعد چند مدت میام میخونم مثل خاطره میشه 😂😂 دخترمن از صبح ک بیدار میشه دنبال بهونس گریه کنه بعدشم انقد خرابکاره تا چشم منو دور میبینه میره بهذجون دیوار ها میافته یا رژ میگیره به سر و صورتش و وسایلا میزنه عصرا ۳ تا ۷ میره مهد ۷ میاد گشنه خسته فقط جیییییغ گریه!!!! انقد اخلاقش بده اصلا باهاش بازی نمیکنم دوس ندارم بازی کنم خسته میشم حوصلمم نمیکشه! اما واسش پرستار خصوصی میگیرم بیاد بشینه باهاش بازی کنه: الان وقتی میگم فضولی میکنه در این حده که مامانم هر دفعه میاد (شهر دیگه س) نمیاد خونه من میره خونه ی اون یکی خواهرم که اونم دخترش از مایا یک سال کوچیکتره. سری اخر ک تولدم بود و همه خونه خواهرم رفتیم باز!!! شوهرم میخاس چایی بخوره مامانم انقد خسته بود از دست شلوغی های دخترم به شوهرم گفت نمیخاد چایی بخورین سریع تر بلند بشیم بریم. ازون موقع بهم بر خورده میگم دیگه مامانم اومد منم نرم!!! همیشه میرم پیششون همی میگن چقد فضوله!! امروز صبح زنگ زده مامانم میگه مایا اروم تر نشد؟؟؟ خب اخلاقشه دگ انتظار دارن یه روز صبح بیدار بشه اصلاح بشه. خلاصه شلوغی های دخترم از یه طرف حالمو میگیره حرفا و قضاوت های بقیه جور دیگه