جدیدن دیدید مثلا میگن بچه ای که لباس هاشو با کلنجار میپوش دچار نمی‌دونم این بیماری بچه ای که سرش اینکار کن اون بیماری بچه ای که دستش اینکار کن بچه ای که پلک بزن نزن خیره شه من میدونم اوتیسم چیه من میدونم همه اینارو ولی نمیشه بگن که همه بچه ها مشکل حسی گفتاری نمی‌دونم چی و دارن بخدا اینستا میرم دقیقا کپ کپ تموم بچه ها میگن اختلال حسی گفتاری نمی‌دونم چی اوتیسم اصلا همرو حساس کردن هرکس میبنم درگیر حرکات بچش یک درصد به این فکر کنید مثلا بچه وقتی مداد میبنه براش عجیب خیره میشه پلک کمتر میزنه یا بچه خوشش نمیاد لباس گرم بپوش جوراب شلوار تنگ خاطره بد داره برای بیرون رفتن کلنجار میره چه میدونم هزاران قبیل اینچیزا من بچه اوتیسم زیاد دیدم پیش فعالم دیدم خیلی این یه متد کاری جدید که مدش کردن یه مادر خانه داری مثه من اکسپلور میبنه میشینه بچش یک روز زیر نظر میگیره میگه وای بچم همرو داره خدایا صد بار ببرش دکتر و دوا کلینیک آخر یه جیب خالی میمونه یه بچه که روند طبیعی رشدش داره جلو مببره من خودم خودمو از همه جا محدود کردم نمیرم نمیشینم همش نشستم توی خونه از بس اطرافیان به من استرس وارد میکنن یکی میگه کم خورد یکی میگه زیاد خورد یکی میگه چرا حرف نمیزنه یکی میاد میگه آروم چقدر یکی دیگه وای شلوغ بچت فقط می‌خوام امیر علی بشه ۸ سالش تا راحت شم از این دوران که من باید جوابگو باشم همش خودش بزرگ شه کسی حرفی زد چکشی جواب بده که همین طور زبون دراز بارش میارم که کشتن منو سر خودش

۸ پاسخ

اینقدر اطرافیان گیر دادن از شیر بگیریش که گرفتمش الان دقیقا ۴ روز خداروشکر اذیت شیر نشد زیاد اما از امروز داره دندون آسیاب درمیاره خیلی ناراحتم که تحت تاثیر حرف بقیه قرار گرفتم بچم اذیت حداقل با شیر آروم میشد

هزاران بار حرف منو زدی
ولی بدبختی من اینحاست تو مرکز همه حرفام که بارم کنن چون خونه حدا ندارم

به. خدا عمر. من و بچم تلف. شد. پسرم. ۶. سال و‌نیمشه. شلوغ. بود. هی. میگفتم. اون‌علایم پاره این و داره جوانی خودم و‌داغون کردم. بچرو هم از شدت. استرس. میزدم. حالا هم ماشالله اقا. و. عشقه. هیچیش. نبود

اینستا پر از چرت و پرته .اهمیت نده

ببین من بیست روز پیش اومدم لباس تن دخترم کنم یقه ش تنگ بود
از اون روز هر لباسی از بالا بخام تنش کنم گریه میکنه درصورتی ک قبلا اینجوری نبود
مثلا چراغ قوه گوشیمو روشن میکنه ذوق زده میشه چشاشو درشت میکنه و چندثانیه خیرع میشه پلک نمیزنه
بابا اینام ادمن عجیب الخلقه ک نیستن
تو تلویزیون دیده بچه ها میرقصن دور خودشون میچرخن یاد گرفته میچرخه سرشم گیج میره بچم
تو اینستا میگن علایم اوتیسمع😹

از این حرفا همیشه هست، نه باید جواب بدی نه برات مهم باشه، یه لبخند بزن بگو حق با شماست،از صدتا فحش بدتره😂

چرا باید جوابگو باشی؟؟
خودت حساسیت نشون دادی بقیه اجازه دخالت میدن ب خودشون
هرکی گقت غذا نمیخوره جواب بده
گفت زیاد میخوره جواب بده
گفت شلوغ میکنه جواب بده
کلا دفاع کن از بچت توی مادری از الان نباید تسلیم حرف بقیه بشه

فک کنم قبلا هم تاپیک گذاشتین و من بهتون گفتم وقتی اینستا این چیزا میبینی فقط رد کن بره و اصلا گوش نده.دستی دستی بچت و مریض میکنی خواهر

سوال های مرتبط

مامان امیر مامان امیر ۲ سالگی
مامانا من میدونم علائم اولیه اوتیسم چیه ولی میگن طیف گسترده داره ممکنه تو بعضیا خفیف باشه کسی بچه اوتیسمی از نزدیک دیده؟چه فرقی با بچه عادی دارن؟مثلا حرف نمیزنن ظاهرشون هوششون فرق داره؟ بچه من ماشاءالله هوشش خوبه ارتباط چشمی داره محبت داره ناراحت بشی متوجه میشه فوری بوسم میکنه بیرون بریم ماه رو ببینه فوری نشون میده میگه دوه به ماه میگه مثلا بگم شلوارتو بیار بپوشونم میاره خلاصه همه چیش عادیه ولی چندتا مسله ک به اوتیسم ربط دادن از دیروز خواب و خوراک رو ازم گرفته چندجا خوندم تو بچه خودم دیدم،مثلا گاهی دور خودش میچرخه سرگیجه میگیره،به چرخ های ماشین خیلی علاقه داره، به لباس‌شویی علاقه داره،ماشین هاش رو ردیف میچینه،و غذای میکس میخوره بیش حسی زبانی داره اینارو میگن علائمشه از دیروز من اصلا نخوابیدم حالم اصلا خوب نیست امروز روز خوبی برام نبود خواهش میکنم اگه کسی میدونه بچه اوتیسم چطوریه بهم بگه دقیقا چه فرقی دارن،بچه من با من با پدرش بازی میکنه بچه ای ک اوتیسم باشه اونم بازی با خانواده رو میدونه؟ بعد اینکه یه هفته اس خیلی جیغ میزنه،راستی اشاره ام بلده مثلا میگه فلان چیز رو بده با انگشت نشون میده،مامانای عزیز خواهش میکنم اگه میدونید بهم بگید تست آنلاین اوتیسم هم گوگل زدم گفت اوتیسم نیست ولی چندتا رفتارش ذهنمو درگیر کرده
مامان رادین مامان رادین ۱ سالگی
پیرو سوالم تو تاپیک قبل
خواهرشوهرم با دوستش میخوان برن مسافرت چند روزه تفریحی. بچه ی دوستش از رادین یک ماه کوچیک تره. میگه بچه پیش باباش و مادربزرگش راحت میممونه بغل همه هم میره. هميشه هم براش عجیبه که رادین خیلی به من وابسته اس. همش میگه بچه ی دوستم راحت میخوابه تو سر و صدا راحت بغل همه میره راحت پیش کسی میمونه. رادین خیلی بد میخوابه باید مطمئن شه همه خوابن تا اون بخوابه. یعنی تا وقتی کسی بیداره دوست داره بازی کنه. دوست داره توی جمع باشه. پیش باباش اصلا نمیمونه که من برم جایی درواقع باباش نگهش نمیداره. پیش مادربزرگش میمونه در حد نیم ساعت تا یک ساعت. قبول دارم رادین خیلی به من وابسته اس چون هیچ کس پیشم نبوده. دور از خانواده زندگی کردیم. تازه اومدیم شهری که مادرشوهرم هستش. رادین هنوز عادت نکرده پیششون بمونه. تازه بنظر من بچه ای که بغل همه میره طبیعی نیست چون در اینده احتمال اینکه تو جمع هایی قرار بگیره درست نیست زیاده. خلاصه اینکه حرصم میگیره وقتی خواهرشوهرم اینجوری میگه میدونم درست نیست نباید به حرف بقیه اهمیت بدم ولی خب یکم ناراحت شدم . نظر شما چیه؟
مامان تربچه مامان تربچه ۱ سالگی
مامانا بیایین یه مشورت، خواهرم بچش ۳سالشه ،با بچه من همیشه همبازیایه خوبی ان ،معمولا هر روزی که خونه مامانم میریم زنگ میزنیم به هم که باهم تو یه روز اونجا باشیم ، هفته پیش خونه مامانم مدام من مواظب بچه ها بودم اون نشسته بود سر گوشی ،من بچه هارو سر گرم میکردم ،شوهرش که اومد من رفتم تو اتاق لباس پوشیده بپوشم از دور دیدم بچم دستش به در بوده و بچه اجیم دوبار درو کوبید رو دست بچم جوری که بچم هلاک شد از گریه ،شوهراجیم دوید طرفش و دستشو گرفت تو دستش و به اجیم میگفت کاش طوری نشده باشه من سریع خودمو رسوندم اجیم گفت بچه ات خودش درو بست رو دست خودش ،درصورتی که من دیدم بچه اون زد برام مهم نبود که کی زد همین که بچه ام اروم شد و سالم بود و دستش فقط قرمز شده بود و رفت دنبال بازی برام کافی بود حرفی نزدم فقط به مامانم گفتم من رفتم لباس بپوشم اینجور شد مامانم به اجیم گفت میخاستی مراقب باشی اجیم جلو شوهرش به مامانم گفت بچه اون کوچیکه اون باید مراقب باشه ، خیلی ناراحت شدم دیگه اومدم خونمون ،و این هفته هم که همه جمع شدن خونه مامانم،مامانم گفت بیا گفتم همش باید نگاهم به بچه ها باشه خونه بمونم بهتره ،با خواهرم قبلا زیاد تلفنی حرف میزدیم از اون شب یه هفته گذشت نه من زنگ زدم نه اون زنگ زد حتی بگه دست بچت ات خوب بود طوری نشده بود که ، الان میخاستم ببینم ناراحتیم بیجا بوده؟باید زنگ میزدم من؟؟