۲۸ پاسخ

وضعیت همه ی ماهایی که بچه داریم همینه ولی همه ی اینا میگذره

براش یدونه ازین ننو ها بگیر ک عالیه بمن خیلی کمک کرد

گلم من کاملا میفهممت منم شاغل بودم صبح تا شب توی سالن بودم هرجا ک دلم میخاست میرفتم همینجوری ک میگی اگه خونه بودم اون روز شوهرمم ناهار میومد قشنگ راحت میخوابیدیم اما بچه ک اومد تا ۴۰ روز داشتم روانی میشدم بس گریه میکرد منم تکوتنها حتی نمیرسیدم ک غذا بخورم داغون شده بودم هرروز گریه میکردم از شدت فشاری ک تحمل میکردم اما همه ی اینا تا ۴۰ روزگیه بعدش خواب بچه تنظیم میشه راحت میشی باهاش حرف میزنی میخنده تورو میشناسه تمومه خستگیات از تنت میره

بااجازت سه چهار روزه نتونستم برم حموم پسرم زود بیدارمیشه جرات نمیکنم ولش کنم هلاک میشه شبی که شوهرم خونس میخوام برم حموم

عزیزم اینترنتی ی چیزی براشبخر
خدا برایهم حفظتون کنه همین که شوهرت همراهه و میدونه ب عنوان همسر و پدر باید کمکت کنه خیلی میارزه ب همه این خستگی ها می ارزه صبوری کن این روزا و شبا هم میگذره انشاالله چند ماه دیگه بچه خواب و همه چیزش بهتر میشه

عزیزم درکت میکنم منم همینجوری بودم همش هم گریم میگرفت از خستگی از بدن درد درد بخیه بی خوابی گشنگی کلافگی کلا همچی در حدی میشد ک باهمه دعوا داشتم منم کمکی نداشتم ی لقمه غذا هم نمیتونستم درست کنم حتی یروزایی دسشویی نمیرفتم تا غروب شوهرم بیاد ولی ی پیشنهاد دارم اول اینکه یذره بیخیال تر باش هرجور کنی همونجور پیش میره و اینکه مطمئن باش دوماهگی بهتر میشه اوج درد کولیک از ۱ماه تا ۲ماهگیشه شبا با ی پارچه نرم مث قنداق اروم دستاشو ببند با شوهرت توی پتو تکونش بده و صدای سفید براش بذار مث سشوار واقعا تاثیر داره

دوماه اول ما همینطوری و دست تنهایی گذشت
یکروزش به اندازه دوروز طول می‌کشد برامون شرایطمون واقعا وحشتناک بود.
تازه بچم رفلاکس داشت
از دوماه ب بعد شرایط بهتر شد
بهتر میشه فقط صبر کن
درکت میکنم سخته خیلی ولی چاره ای جز صبر نیست

ماهم عزیزم خسته شدیم ولی خب مجبوریم مجبور من که خیلی لاغر شدم بچت شاید خوابشو انداخته به روز اره ؟؟؟ اگه شبا بیداره روزا میخوابه شب ساعتا ۹ ببرش حمام بیاد بیرون می‌خوابه بعد دیگه شبا میخوابه روزا بیداره برای خونتم جوش نزن من از تو بدترم همیشه دم دستشورم یه عالمه ظرفه از این روز میمونه برا روز دیگه بیرون ۴ ماهه نرفتم چون هوا سرده فک کن من ۴ ماهه من از پنجره کوچه رو دیدم و تمام

بخدا همه مثله هم دیگه هستیم ماهم شب خواب نداریم ماهم یک حموم درست نرفتیم ماهم یکم آرامش می‌خوابم ولی جوز این که این روزها تحمل کنیم کار دیگه نمی‌تونیم انجام بدیم

همه این درد و داریم
من دعا دعا میکنم ی ساعت بخوابه برم پیش شوهرم
بیدار باشه مدام یا باید شیرش بدم یا بگیرمش کاراشو بکنم
آنقدر جفتمون خسته آیین ک دیگه حوصله هیچی نداریم

چرا سرزنش تو یه مادری اینجا همه همینن عزیزم

منم خونم حسابی کثیف میشه فرصت تمیز کردن ندارم شام گاهی اوقات می پزم بعضی وقتا هم نمی رسم شوهر منم نمی تونه بخوابه اونم حسابی اذیت میشه دیگه بچه داری همینه باید کنار بیایم منم کمکی ندارم فقط شوهرم هست مامانم شهرستان مادر شوهرم هم شهرستان هستن

منم همینم گلم ،خسته ترینمممم، خوبه شوهرت بیدار میمونه من شوهرم می‌خوابه میرم توی هال در اتاق رو می‌بندم صداش اذیتش نکنه چون وقتی بیدارش میکنم انقدر گیجه میترسم بچه از دستش بیفته😐😐میگم تو بخواب اما خودم تا صبح جون میدم

منم منم منم🥲

عزیزم همه اینا میگذره منم مثل تو بودم الان از لحاظ روحی بهتر شدم خدا رو شکر .من روماتیسم دارم پوکی استخوان .تیرویید جدا از اینا بعد از زایمانم رگ دستم از مچ تا ارنج همه خون لختگیپیدا کرد .بعد خودم ویروس گرفتم خیلی اذیت شدم متاسفانه پسرمم گرفت تا الان تقریبا یک ماه میشه درگیر مریضی هست از اون طرف پدر شوهرم دکتر گفت سرطان پوست داره یه جا ناراحت هستیم برای اون .پس غصه نخور کم کم روبه راه میشی عزیزم فقط تحمل کن این چند وقت رو انشالله بزرگتر که بشه دوباره بر نامه زندگیت برمیگرده به روال قبل

من خودمم دوتا دارم یکیشون تو ۶سالگی یکیشون خیلی کوچیکه ۱سال و ۷ماهشه زود باردارشدم ناخواسته بوده ولی خب شکرش
الان بچم نچرخیده و دکتر گفته اگه نچرخ باید سزارین کنی از الان تو فکرم چطوری با دوتا بچه سزارین کنم و ی بچه کوچیک دیگه تو دستم
فقط دعا میکنم ک بچرخه و سزارین نکنم لاقل خودم بتونم کارای خودمو انجام بدم
متنفرم از اینکه یکی بیاد کارامو انجام بده و منت روم باشه

میفهمم. منم اوایل همینجوری بودم. حتی بدتر. دارو خوردم بهتر شدم.
کم کم خوابش تنظیم میشه داروها اثر میکنه حالش بهتر میشه. قلقلش دستت میاد تحمل کن. روزای بهتری تو راهه

گلم طبیعی خیلیی از مامان ها خسته ایم
من ۲ تا دارم یه پسر ۲ سال ۸ ماه و یه دختر ۱ ماهه
نوزادی پسرم خیلیی خوب بود شوهرم خیلییی کمک می‌کرد تو شهر بودم دور برم ی عالمه قوم خیش بود مغازه بود یه دور میرفتم بیرون با پسرم حوصله مون سر نره یا میرفتم خونه اطرافیان
الان چی الان ۲ تا بچه تو روستا شوهر کمک نمیگنه اگه هم کمک کنه در حد چند دقیقه هست شایدم پسرمو نگه داره دخترمو کم پیش میاد نگه داره
خودم تنها تنها باید به بچه داری خونه داری برسم .
منم خسته ام همین امروز بگم از ساعت ۶ دخترم لج کرده درست نمیخدابید منم نتونستم بخوابم با اینکه ظهر خوابید ها ولی بخاطر پسرم اذیت نکنه خواهرشو مجبورم بیدار بمونم
منم خونم کثیفه الان گرد گیری کردم فقط جارو مونده خسته ام نشستم
شوهرمو و پسرمو و دخترم خوابیدن منتظرم همسرم بیدار بشه بگم خونه جارو کنه جون نمونده برام مخصوصا گه دخترم فقط موقع خوابه اذیت نمیگنه
یا دل درده یا شیر میخواد یا گریه الکی بقل کردنی میخواد
خلاصه بگم واقعا خسته نباشیم ما مامانا خدا قوت بهمون
ان شاءالله بزرگ بشن بچه هامون اذیتی کمتر داشته باشن

عزیزم اینکه ناشکری نیست
آدم خسته میشه واقعا بچداری سخته بخصوص بچه ای ک خواب نداره و همش گریه میکنه بازم خوبه شوهرت کمکت میکنه ولی خب بزرگتر ک میشه آرومتر میشه اما باید تحمل کنی 😒

با تمام وجود درکت میکنم روزهای سختیه ولی میگذره بلاخره راه میوفتیم ک چطور هندل کنیم کارها رو
منم کمکی ندارم دو روز مادرشوهر اومد ک ای کاش نمیومد بدتر باید پامیشدم واسه خانم غذا می‌پختم کارام بیشتر شده بود 😂

عزیزم درکت میکنم چون آدم گاهی وقتا کم میاره واقعا ولی توکلت بخدا باشه اصلا فکرهای بد ب دلت راه نده انشالله خدا خودش کمکت میده ببین بخدا منم دخترم خیلی اذیت می‌کنه بیشتر از من خودش اذیت میشه ولی خب چاره چیه
برای کولیک پسرت بردیش دکتر بهش دارو داده؟

منم همینطورم خودم نمیتونم برم حموم کارای خونه مونده نمیتونم برسم نه شام میتونم‌درست کنم نه چیزی
شوهر منم همینطوره بیدار میمونه بعد بعضی وقتا صبح ها خوابش میگیره خواب میمونه🥺😔خیلی سخته خدایی درکت میکنم چی میگی

عزیزم قضاوت برای چی ،این وضعیتو منم دارم ،من یکم افسردگیم گرفتم حتی ،طبیعیه. درست میشه ،،سختیش تا ۴۰ روزه بعد همه چی نرمال میشه ،ماهم عادت میکنیم

الان اومدن گهوارهک همین پیامو بدم دیدم شما گذاشتی .. منم کم میارم خیلی سخته‌ام

میگذره این روزا
نگران نباش فرار نیست که با بچه زندگی مثل قبل از زندگی بدون بچه باشه

انگار داری زندگی منو تعریف میکنی 😂منم دقیقا همینم میگذره ایشالا

گلم درکت میکنم منم اوایل ماه اول اونجوری بودم داغون وخسته هرشب هق هق گریه میکردم الانم اوضاع همونجوره ولی خودم عادت کردم
بی خوابی وگریه بچه ادمو داغون میکنه

واقعا سخته🥲💔
براکولیک شربت دایمتیکون بده
صدای سفید بزار
شکمشو ماساژ بده
بزاریدش تو ماشین سریع میخوابه

سوال های مرتبط