پارت سوم زایماننن
خلاصه.. دیگ دردام شدید شده بود چجوری ک فشارر میومد ب مقعدممممم.
بعد دیگ ماما گف بی حسی میزنم برش بدم..
بعد بی حسی زد و برش داد و دقیقااااااا من بعد یک ربع فکر کنم کمتر از ی ربع دخترمممم بغل کردممممم ساعت ۱۲ و ۲۰.... تماس پوستی داشتیمممم🥺🌹
و اینم بگمممممم من عاشق ماما همراهم شدممممم واقعا حرف نداره
خیلی کمکم کردددددد
زایمانممم ک بدون هیچ بی دردی بود.

۷ پاسخ

عزیز بچت چند کیلو بود؟؟؟

خداراشکرعزیزم

سرجمع چندساعت شد فکر کنم‌ساعتارو اشتباه نوشتین

بسلامتی مبارک باشه

وزن دخترت چند بود؟؟ زردی داره؟؟

زایمان طبیعی بودی؟؟

چقد ازت گرفت ماما؟؟

مقالات مرتبط

زمان بستن شکم‌بند بعد از سزارین
زمان بستن شکم‌بند بعد از سزارین
ترک شکم بعد از زایمان
ترک شکم بعد از زایمان و کرم‌های مناسب رفع ترک
تماس پوست با پوست با نوزادان نارس
تماس پوست با پوست با نوزادان نارس و فواید آن
استامینوفن قبل و بعد از واکسن
استامینوفن بعد از واکسن و دوز مناسب آن

سوال های مرتبط

مامان عطرین دخملیم مامان عطرین دخملیم ۲ ماهگی
ادامه پارت دوم .هفت صبح بستری شدم معاینه کرد گفت دو نیم سانت ی سرم وصل کرد دردام یکم بیشتر شد یه ربع به ۱۱ کیسه آبم و ماما زد توپ داد یه ساعت با توپ ورزش کردم دردام خیلی شدید میشد درخواست اپیدورال کردم نزدن معاینه کردن گفتن تا پنج سانتی دیگ دوباره معاینه کرد ۸ سانت بودم دیگ بی حسی نزدن ولی با دردای وحشتناک خیلی شدید تحمل کردم موقع زایمان خیلی با اینکه دردم شدید بود تا توان داشتم زور زدم ساعت ۲ بچه به دنیا اومد
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان هانا مامان هانا ۳ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
بعد اون ماماهمراهم رسید کلی ورزش کردیم که البته با درد بود و ماساژم میداد
معاینه شدم گفت ۴ سانتی و دکتر بی حسی اومد اپیدورال تزریق کرد تزریقش اصلا درد نداشت
دردام کمتر شدن ولی انقباضاتمو می‌فهمیدم همونطور ک انقباض داشتم ماما میگفت زور بزن یک ربع نشد که ماما گفت فول شدی و سرش دیده میشه بعد دوتا زور منو بردن داخل اتاق زایمان دوتا ماما (مامای خود بیمارستان و ماماهمرام)و دکترم بالا سرم بودن اون دوتا شکمم یکم فشار میدادن و بعد چند دقیقه دخترم ب دنیا اومد و دکترم بخیه زد
برش و بخیه زدن ی کوچولو سوزش داشتن البته قبلش دکترم بی حسی زد برای برش
به دخترم شیر دادم و بعد ۲ ساعت مارو بردن بخش
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان دلوین 🧸🥹 مامان دلوین 🧸🥹 ۲ ماهگی
پارت دوم زایمان..
ساعت ۱۱ و نیم.. دیگ بریده بودمممم خیلی درد داشتم ب ماما همراهم گفتم..
گفت برو تو تخت زایمان.. معاینه شدم گف مامان دلوین خانومممممم شدیییییی ۹ و نیم سانت..
بعدش دیگ خیلی داشت بهم زور میومد گفتم دیگ نمیتونمممممم واقعاااااا درد داشتم.
بعد دست ماما همراه رو فشاااااااار میدادم و زور میدادم..
دیگ بهم گف سر بچت داره میاد نزدیکه..
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان آرسام🩵 مامان آرسام🩵 روزهای ابتدایی تولد
پارت چهارم
ک باز بلافاصله گف شروع شد دوباره اون ماما مثل چی شکممو فشار میداد دکتر گف دست بگیر ب ران پات یزور بزنی تمومه گفتم استراحت بدین تروخدا گف نفس بگیر ضربان قلب بچت این اجازه رو نمیده فقط حس کردم ک مامای دیگ ی برش انجام داد و بچه رو کشید بیرون ن صدای گریشو شنیدم ن حتی آوردنش رو سینم ک لمسش کنم😢
دیگ دردام کم شد بچه ک دنیا اومد اما خب منتظر بودن جفتم بیاد ماما گف یزور ریز بزن جفت بیا اومد و دیگ تموم
بعدش باز بدتر عذاب کشیدم هم موقع بخیه هم وقتی ک شکمو فشار میدن خون اضافی بیاد بیرون بخیه های داخلی درد نداشت ولی روپوستیا گف درد داره و داشت بخاطر اینکه بی حسی روی رو پوست تاثیر زیاد نداره
بخیه رو زد بچه رو گف دوساعت می‌بریم ان آی سی یو شرایطش اوکی بود میاریم بردنش و بعد دوساعت آوردنش پیشم😁
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان دایان مامان دایان ۳ ماهگی
خلاصه بستری شدم بیمارستان قدس ساعت ۱و ۴۰ دقیقه ظهر سرم زدم و امپول فشارم واسم زدن ب سرم شدم ۴سانت پا شدم ورزش کردم دیدم دردام دیگ داره اذیتم میکنه گفتم اپیدورال میخام همین الاننننن دیگ دکتر بی حسی اومد و واسم زد و قیمتشم سه و نیم شده 🥴دیگ من بی حسی گرفتم و ورزش ک ماما اونجا گفته بود انجام دادم نیم ساعتی تقریبا ی بار من ی سانت ی سانت باز میشدم اونم بعد از اپیدورال امپول فشارم قط کرد چون روند خودم خوب بود دیگ امپول فشارو بست تاااا هفت و نیم عصر شدم ۸ سانت دیگه رسیدم ب ۹ و ۱۰ سانت یکم طول کشید من درد زیادی داشتم تحمل میکردم دکتراومد بالا سرم و گف زور زدنتو با هر دردت شروع کن دیگ از ۹سانت ب بعد هیچکس تا تجربه نکنه نمیتونه تصورشم کنه که چقد میتونه درد ناگ باشه خیلی خیلیییی بده بعد با هر دردم زور زدمو دکتر تشوقم میکرد و میگف موهاش دیدم منو امیدوار میکرد میگفتم تر خدا ببرم اتاق زایمان میگف اینجوری دو تا زور خوب دیگه بعد دیگ گف ببریدش اتاق زایمان رفتم اونجا کلا فک کنم ی رب نشد زایمان کردم باز با کمک زیاد دکترم و ماما ک شکمم فشار میداد همزمان با زورایی ک میزدم ....
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان نیکا کوچولو❤️ مامان نیکا کوچولو❤️ ۲ ماهگی
سلام مامانا کسایی ک طبیعی زایمان کردن و اپیدورال زدن بعد چند ساعت بی حسی اپیدورال رف؟؟ از من حدود 12 ساعت گذشته دردی ندارم اونجور ممکنه هنوز بی حس باشم؟؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان دلوین 🧸🥹 مامان دلوین 🧸🥹 ۲ ماهگی
تجربه زایمان پارت اول..
من از روز شنبه درد داشتم.. بعد تحمل کردممممم تا یک شنبه.. یکشنبه
هم تحمل کردمم تا عصر از عصر ب بعد بی طاقت شده بودم یکم رفتم دستشویی دیدم ترشح یکم خونی تر دارم. بعد زنگ زدم ب ماما همراهم گف من مطبم بیا همین الان ک معاینه بشی و نوار قلب بگیرم. رفتم معاینه کرد میگه سه سانتی... نوار قلب بچه.. خوب بود. گفت برو تو اتاق ورزش ورزش کن رفتم.. ورزش کردم ی ساعت اومد بهم ورزش های مناسب و گف بعد گف بیا معاینه کنم. ۴ سانت شدم. گفت برو زایشگاه بستری شو.
رفتم و ماماهمراهمم اومد باهام بستری شدم.. بعد از ی ساعت دید پیشرفتی ندارم.. ی معاینه تحریکی کرد گف ساعت ۱۱ شب ۶ سانتی... و من ورزش کردم و درد کشیدم.
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان امیر حسین مامان امیر حسین ۳ ماهگی
مامانا یکی از بخیه هام باز شده ،بنظرتون دکتر بی حسی میزنه بعد دوباره بدوزش؟یا بدون بی حسی انجام میدن؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آراد و آرین مامان آراد و آرین ۱ ماهگی
خلاصه منم با دردای خودم زاییدم😂💃🏻دیشب بعد معاینه تحریکی کم کم دردام شروع شدن تا دوازده خوب بودم بعد شدید و شدید تر میشدن تا ساعت 7صب 2سانت بودم بعد شدم سه دیگه ساعت 8ونیم ماما همراهم اومد خیلی کمکم کرد ساعت یه ربع به 11هم زایمان کردم ولی چون زیاد زور زدم خیلی بخیه خوردم
اینم جوجه کوچولوم آقا آرین انشاالله قسمت همه چشم انتظار ها
مشاهده ۳۱ پاسخ دیگر
مامان گوگولی مامان گوگولی ۲ ماهگی
خانوما کسی بیمارستان ثامن الائمه مشهد طبیعی زایمان کرده؟
بی حسی و بی دردی دارن یا نه؟برای برش و بخیه زدن بی حسی زدن؟
پرستارا خودشون پوشک عوض کردن یا همراهتون؟
لطفا جواب بدین
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان شاهان مامان شاهان ۳ ماهگی
مامانا من عملم با بی حسی بود
دقیقا همونجا تو اتاق عمل بعد بی حسی دوتا سرشونه هام انگار مییییییسوخت از درد
درد استخون بود تا الان هم هست.شیاف میزارم درد نداره ولی اثر شیاف ک میره خیلی بده.براچی اینجوریه؟کسی تجربه داره؟چکار کنم؟
مامان آنیا مامان آنیا ۴ ماهگی
تجربه من از سزارین در بیمارستان کوثر. پارت ۲
حدود یک ربع طول کشید تا نی نی به دنیا اومد. من متوجه میشدم ک شکمم رو دارن حرکت میدن ولی دردی نداشتم . بعد از اتمام کارم به ریکاوری منتقل شدم ک سریع بی حسی از بین رفت و دردها شروع شد به خاطر همین بهم مسکن دادن. بعد هم ک به بخش منتقل شدم. رفتار بعضی از پرسنل واقعا خوب بود ولی تعدادی هم بودن ک واقعا بداخلاق بودن. در کل بخوام بگم راضی بودم‌ . اتاق هم دو تخته بود ک نی نی بغل دستی شدید گریه میکرد و من نتونستم شب بخوابم. نی نی من هم ک فعلا nicu هست. وزنشم هم ۲۵۰۰ بود
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان ملکا و ملیکا😍 مامان ملکا و ملیکا😍 ۱ ماهگی
پارت ۲:
خلاصه راهی بیمارستان شدیم تو راه درد داشتم با تکونایه ماشین بدتر میشدم ولی بازم نفس عمیق خیلی کمک کرد بم
رسیدیم بیمارستان ماما گف باید معاینه شی گفتم میشه اول ان اس تی بدم اگ دردام واقعی بود معاینه و دردام اومد گف مطمنی شوخی نمیکنی با این دردی ک داری مطممن باش زایمانه معاینه شدم و ۲ سانت بودم میخاس بستربم کنه ک گفتم مگ ۴ سانت نباید بستری کنین گف بچه دومته ریسکه بری خونه بسترس شدم و دردام هی شدید تر میشد تا ساعت ۵ صب ک ماما همراهم اومد
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان 🩷حوریا و داداشی💙 مامان 🩷حوریا و داداشی💙 ۲ ماهگی
کسی بوده بعد بی حسی سزارین تو همون ۵،۶ ساعتی که نباید تکون بخوره شکمش کار کنه ؟؟
من خیلی سختمه ک همراهم بخواد برام اینکارو کنه 😕
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان اسرا مامان اسرا هفته سی‌وهشتم بارداری
تو اینستاگرام خیلیارو میبینم با آمپول بی حسی بی حس نمیشن و درد برش شکم رو متوجه میشن کسی اینطوری بوده یه استرس دیگ ام اضافه شد🤦‍♀️🤦‍♀️
مشاهده ۹ پاسخ دیگر