چقدر حق🥲💔
ادامش تو یه عکس دیگس پایین میزارم

.....

دقیقا همینجوره

خداروشکر شوهر من اینجوری نیست
خیلی کمکمه
اصلا اگه نباشه فلج میشم از خستگی
از سرکار میاد لباساشو عوض میکنه کلا وقتشو با پسرم میگذرونه تا وقتی ک بخوابیم،باهاش کلی بازی میکنه غذا میده لباساشو عوض میکنه،واقعا مثل مادر دومه براش.

خیلی درست بود. ولی نمیدونم چطوری شده که وقت کم میاریم، خسته میشیم همش. فکر کن قدیم پوشک هم نبوده تازه باید کهنه میشستن، مامانم میگه آب گرم نداشتن، باید با آب سرد کهنه و لباس میشستن، تازه یسریاشون کار هم میکردن، مامان من قالی بافی میکرده. چطوری بوده اونا میتونستن ولی من الان کارای روزمره ی خودم رو بزور میرسم انجام بدم

دقیقن🗿🗿🗿 از شدت بی حوصلگی حوصله بچه طفل معصومم ندارم

😔 امشب دلم خیلی پر بود همینطور اشکام میومد دلم میخواست یه دل سیر گریه کنم تا خالی شم

تازه خونه تکونی هم اضاف شده من دیگ دیوانه شدم😂😂😂

از ته ته ته دل حق بود خیلی زیادم حق بود