دیگه دلم نمیخواد تو خونه ی شوهرم حتی یه لقمه ی کوچیک نون هم بخورم منتش رو میزاره سرم من قبل بارداری غذام کلا یه وعده بود الان بخاطر دخترم صبحونه و شام میخورم اخه گناه داره ازاول بارداری 3کیلو اضافه کردم بچمم وزنش خوب نیس شوهرم میگه تو مثل خر میخوری مجبورم بمونم اضافه کار درحالی که من حتی ازاول بارداری هرچیزی هوس کردم و بهش نگفتم چون میدونسم نمیخره یا بعدش مدتها منت میزاره
، ادم خسیسی نیس پولم داره ولی، برای خرج کردن به من خوشش نمیاد
دلم میخواد بقیه ی بارداریم رو برم بمونم خونه بابام که حداقل دخترمو سالم بدنیا بیارم و یه شهر دیگن چجوری برم تنها

چی بگم ، آخه با همچین شوهری چرا بچه آوردی 🥲

ببخشیدا عجب شوهر خری داری .
اینجوری که تو میکنی بدترم میشه .هر روز یه چیز جدید بخواه تا دهنشو ببنده

از همچین ادمی باردار شدن واجب بود؟؟

اینجوری شوهرت پرو میشه عزیزم وظیفشه منت یعنی چه ناراحت نشی بری خونه بابات دیگه شوهرت هیچ احساس مسعولیتی در قبالت نمیکنه ها ببین کی گفتم

مامان هانیه عزیز دلم چرا طلاق نمیگیری چرا خودتو اینقد کوچیک میکنی و عذاب میدی کنار این مرد نه.... نامررررد میدونم بخدا درکت میکنم ما ولی قرار نیست چون خودت انتخاب کردی تو.. رو عمو ت اینا موندی تا اخر عمر زجر بکشی مگه یکی دو روزه زندگی؟ قراره با این پیر شی پس خودتو راحت کن دیوانه نباش جسور باش تو اولین طلاق نیستی اخرین هم نیستی بخدا خانوادت هم اصلا سرشون پاین نمیره مگه این همه خونه پدرت بودی چی شده الانم بر میگردی انگار نه انگار بخدا چند روز اولش سخته ولی میگذره میگی خدارو شکر جدا شدم راحت شدم از اون عقده ای ...درضمن بره زن بگیره ولی انشالله اون زن تاوان تورو میگیره ازش

اتفاقا اشتباه میکنی که خجالت میکشی یا ازش چیزی نمیخوای ، پرو باش توقعتو ببر بالا ،یعنی چی اخه، از این راهی که پیشی گرفتی خیلی نتیجه گرفتی که هنوزم داری ادامش میدی؟ روشتو عوض کن ،پرو پرو بشین غذاتو بخور هرچیم میخواد بگه ،تو بخوری نخوری اون تیکشو میندازه پس حداقل کسر خودت نذار، درقبال اون طفل معصوم مسئولی، اصلا دلت میاد چندسال دیگه بچت چیزی بخواد و براش فراهم نباشه؟ پس محکم باش و یه تکونی به خودتو زندگیت بده بخاطر بچه ای که خودت خواستی بیاریش به این دنیا

پررو باش و درخواستهاتو هزار بار بگو.
زنی که خرج نداره ارج نداره

ی چیزی بگم عزیزم؟تقصیر خودته ..مظلوم نباش هرچقد‌مظلوم و ساکت باشی و خواسته هاتو نگی اون‌ظالمتر میشه و بی تفاوت تر.. اتفاقا همه‌خواسته هاتو بگو و همه‌چی ازش بخواه وظیفشه .. میفهمی؟وظیفه..اینو به خودت و شوهرت بقبولون

بگو رفتم دکتر ، دکتر گفته اگه تغذیه خوب نباشه بچه رشد نمیکنه .بترسونش

وای چقدر بی انصاف خدا کمکت کنه عزیزم خیلی سختی کشیدی

چرا از این مرد بچه دار شدی؟؟؟اصلا چرا زن گرفته؟؟؟اگه به بچه اشم اینو بگه چی؟پولاش برا چی میخواد حالا؟مگه از زن و بچه هم مهمتر هست؟؟؟؟اووووووف

باورنمیکنم همچین آدماییم وجوددارن خدالعنتش کنه

وظیفه اشه بابا بخور ببخشیدا ک. و ن. لقش بخور کیف کن اصلا ب منت گذشتاش توجه نکن بزار بگه بگو آره من پروام من گشنمه ازاین گوشت بشنو از اون گوشت درکن توجه نکن بیخیال باش بدتر میسوزه هرچی توجه کنی اون لذت میبره با دخترت کیف وحال دنیاروکن بگو کار می‌کنی باید بکنی باید خرج منو بچمم بکنی

فقط اینو بگم شانس اوردی بچت دختره حداقل یه همدم داری

ذره ذره آب شدنه خودت خوبه یا حرفو حدیث مردم؟ب این چیزافک نکن اگ دیدی دیگ نمیتونی تموم کن این زندگیو تهش چن ماه اذیت میشی ولی ی عمر راحت،نصف بیشتر دنیا جداشدن حتی بابچه های خیلی بزرگتررر..جوونی سنی نداری خودتو ازدرون بکشی ک چی بشه..برای حرف مردمو داییو زنداداش!اونام میگن ی مدت بعدا همه چی عادی میشه،شکستم برای آدمیزاده خلاف نکردی که خودت انتخاب کردی تاالانم چندین سال تحملش کردی و صدات درنیومده فقط محض اینک انتخابت بوده..ولی بعداین ب جوونیتو آینده اون بچه فک کن ک نیومده پدرش اصن براش مهم نیس..مطمعن باش بعدا خدا ی در خیلی خوبی ب روت وامیکنه صاحب ی زندگی خوش میشی..بعدهرسختی آسانی هم هست

واقعا از پدرشدنه خودش خجالت نمیکشه آه ی مادربادارو دربیاره مطمعن باش جوابشو خیلی زود میگیره

من هنوز تو شوکم....

پسر میخواست تا تاج پادشاهی که اقاش سر خود عنش کرده رو کنه سر پسرش واسه همین زورش اومده دختره

الانم نمیگم چرا گذاشتی بچه دار شی و فلان نه چون گذشته ..ولی برا خودت و جونیت دلت بسوزه سوختن و ساختن هنر نیست مگه تو قراره چند بار زندگی کنی پس بخاطر حرف دیگران خودتو عذاب نده الان دیگه طلاق اونقد چیز عجیبی نیست مثل قدیم پس رها شو از این شوهری که دوست نداره معلوم نی چه مرگشه

وااابذار هرچی میخاد بگه فدای سرت، تو کار خودتو بکن، یوقت خودتو اذیت نکنی

عزیزم چقد درکت میکنم....از اول بارداری دلم خیلی چیزا خاسته مثل یه بستنی یخی که 5 هزار پولشه ولی نگفتم🥲🥲توف تو این زندگی

عزیزم منم بچه سومیم توراهه مشکلم همین بود از اولین بچم مادرم هرچی واسه خونشون میخرید به منم میداد شوهرم الان پرو شده زورش میاد خرج کنه هروزم بحثمون میشه

واای عصبی میشم اینارو میخونم نگو ک بچه ام با میل خودت اوردی اگر اون گفته بچه میخوام تووم‌منت بچه رو بزار روش بگو من از خودم و هیکلم و همه چیز گذاشتم برای بچه تو بعد بجای رسیدگی طلبکارم هستی

بگو دکتر گفته کم وزن اضافه کردی بچه ضعیفه ممکنه خدای نکرده براش مشکلی پیش بیاد،گفته به تغذیه ات برس هوش و سلامتی بچه همه به تغذیه تو بستگی داره،بمون بخور و دهنش رو سرویس کن

جات بودم جرش میدادم
بابامو میگفتم بیاد تکلیفمو معلوم کنه

اه اه چ کثافتیه ها
از همچین ادمایی عزیزم چرا باردار میشین اون بچه گناه داره عاخه همچین پدری داشته باشه🤦🏻‍♀️💔

همچین مردایی باید بگیری جررشون بدی

اینطور نمیشه که تاکی میخوای بری خونه بابات بنظرم بخور هرچقد میخوای
اگه پول داره هم چیزی دلت خواست بگو تا بخره چندبار بگو اینقد نگفتی بد عادت شده

مثل همیم

پیامتو خوندم احساس خفگی اومد سراغم من جات بودم اصلا بچه دار نمیشدم و جدا میشدم یعنی چی اخه؟ پس زندگیت چه ارزشی داره؟ براچی موندی باهاش؟ بخاطر کدوم خوبیش؟

چجوری تحمل میکنی همچین ادمیو

قصدت ااز بچه اوردن برای همچین آدمی چی بود

چه شوهر بی غیرت و بی انصافی حتما تاوان این طفل معصوم رو میده

این دیگه چطور شوهری برا تو بچش خرج نمیکنه برا کی میخواد خرج کنه بعدشم منتش سر خودش بزار وقتی زن میخواست بچه میخواست دیگه باید فکر همه جاش میکرد

بسم الله این دیگه چه مدلیه بگو بچهی تو تغذیه می خواد ضعیف و مریض به دنیا بیاد خوبه

چقدر سخته واست😓

چقدر بی انصافه

عجب این دیگه چ مدلیه 😑