عزیزم نگران نباش آبجی من ۳۴ هفته دنیا اومد وزنش هم ۱۸۰۰ بود خیلی کوچیک بود میمیترسیدیم بقلش کنیم مامانم بهش شیر میداد زیرشو عوض میکرد فقط در هد همین اصلا بهش دست نمیزدیم چون کوچیک بود ولی بعدش خوب شد ماشالله الان یه وروجکی شده که
عزیزم چند کیلو پسرت
کاملا عادیه اصلا نگران نباش من هنوزم حساسم ولی بهتر شدم
منم از اینکه کسی بخاد بغلش کنه میترسم وبدم میاد
منم همینطوری بودم ده روز اول فقط کارم شده بود گریه انقد که حساس شده بودم تا سرویس میرفتم صدای گریش تو گوشم بود منم مینشستم گریه میکردم بخاطر تغییر هورمونا هست درست میشه
مادر که زایمان میکنه همه گناهاش پاک میشع،بچه ام که فرشته بیگناهه،بنظرم این بیشتر اذیتت میکنه،قرآن بزار بالا سرت گلم
خدا ۱۲۰ سال برام نگهتون داره
سر بچه اول همه اینجورن
نترس عزیزم،قربون دلت بشم،بالا سرش قرآن بزار،خدا مراقب جفتتونه دورت بگردم قشنگم
منم سر بچه اولم همین بودم نمیذاشتم هرکی بغلش کنه، نزدیک بهش بشه کلی جرو بحث و دعوا داشتم ، خوب میشی
نه اینجوری فکرنکن خداخودش هواتونوداره اینجوری اعصابتوبهم میریزی بعدشیرجوش میدی بچه گناه داره،بچه اولته
نترس جانم طبیعیه کم کم از پسش برمیای تو یه مادر قهرمانی گلم منم فکر میکردم نمیتونم ولی الان بهتر از هرکس دیگه ایی مراقب پسرمم و تنهایی باهاش ترجیح میدم
همه همینطوریم دیگه عادیه من الانم یکی بغلش میکنه موذبم دوس ندارم کسی بغل کنه
عادیع گلم منم همش استرس داشتم نفساشو چک میکردم
منم مثل شمابودم حالاکه سه ماه شده بهت م
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.