ساعت هفت صبح روز جمعه بود
دست تو دست هم توی مسجد جمکران راه می‌رفتیم
هرکی از کنارمون رد میشد تبریک می‌گفت ...
اره ؛ ما به همین سادگی و قشنگی پیش امام مهدی جان
به هم دیگه محرم شدیم 🥰💍💎
اون روز باهم قرار گذاشتیم اگر روزی پسردار شدیم اسمش رو بذاریم حُـسـیـن و یه روز بیاریمش مسجد مقدس جمکران 🥺😍

خدا نعمتش رو به ما تموم کرد و یه پسر به ما داد
ماهم دستشو گرفتیم و این آخر هفته رفتیم پیش حضرت معصومه و امام زمانمون ✨🍃
از تجربه این سفر دوروزه بخوام بگم باید بگم که
توی ماشین یکم عوض کردن پوشک و آروغ گرفتن سخت بود خدایی مخصوصا وقتی پیپی کرد 😂
بخش قشنگش اونجایی بود که بردیمش توی حرم
همه خادمای حرم میومدن توی قنداقش شکلات یا پول میذاشتن 😍
موقع برگشت هم یه بارون قشنگی گرفت و هوا حسابی شاعرانه شد 😍🌨☔️
خلاصه که این لحظه های ساده اما قشنگ رو با هیچی توی دنیا عوض نمیکنم ...
این لحظات قشنگ و مقدس مادرشدنم رو ...
خدا کنه که لایقش باشم و بتونم مامان خوبی براش باشم ...

شما بگید حالا ؟؟ سفر رفتید با نی نی هاتون ؟؟ 😊

تصویر
۲۶ پاسخ

چرا تایپینگ های امروز دست به دست هم دادن منو گریه بندازن😭😭😭عزیزمم خداحفظش کنه حسین جانتون رو،التماس دعااا

من عاشق اسم حسین و امیرحسینم🥹❤️
خدا نکهدارش باشه الهیییی✨

ماهم امروز با دختری از صبح تا شب بیرون بودیم، خداییش با بچه بیرون سخته بیشتر برای مادر، ولی خب ارزش داره
خیلی دوست دارم اولین سفر ببرمش کربلا
تا ببینیم قسمت میشه یا نه

خداروشکر عزیزم
بپای هم پیر بشین
انشاالله اقا حسین هم سلامت باشه و سرباز آقا امام زمان

چقققققد قشنگ و لطیف....
لذت بردم...

یادم نمی رود که عزتم تویی
من پای سفره تو شدم محترم، حسیـــــــــن💚

عزیزممممم
حالا چقدی پول جمع شد🤪🤩🤩🤩🤩

عزیزمممم🥰 ان شاالله ما هم سال تحویل کنار امام رضا جانم

اتفاقا امروز من خیلی هوس رفتن به قم کردم🥹زیارتتون قبول

ای جانم خدا حفظتووون کنه برا هم♥️
منم اولین مسافرتم با دوقلوهام ب تبریز بود ک تا برسم ب معنای واقعی از کمر درد و از صدای گریه هاشون ب جنون رسیده بودیم🫡
بره ک برنگرده اون روزا

ان شاالله عاقبت بخیر بشه ما هم افراجانم یکماه و نیمه بود بردیمش حرم حضرت معصومه چون برای سلامتیش نذر داشتم همه خادما میگفتن خیلی کوچیکه قایمش کن به چشم میاد 😅❤️ برای اولین بار هم تو مسیر جوری شماره ۲ کرد که لباساشو ریختیم دور اصلا کار دیگه نمیشد کرد🤕😅

بغضی شدم🥹
الهی خدا حفظتون کنه و زیاد و زیادتر بشید😍
مام مشهد محرم شدیم ولی هنوز سعادت زیارت نداشتیم حاجیمونو مشهدی کنیم..

چه عشق پاکی
پایدار بمونید

روز به روز عاشق تر بشید😍

عزیزم چقدددر قشنگ انشالله زندگیتون پر از این حس و حال قشنگ و امام زمانی باشه 😍🥹❤️

منم اولین سفر دخترم 33روزش بود رفتیم کربلا واقعا خوب بود

عزیزم انشالله همیشه خوش و خرم‌در کنار هم‌زندگی کنید🌹🌹🌹

و حسین جان‌زیر سایه اقا امام‌زمان‌بزرگ بشه🌹🌹🌹

چه آرامشی داشت داستان زندگیت و حقیقتا لذت بردم عزیزم
خداروشکر که هنوزم انسان های خوبی مثل شما وجود دارن که انقدر زیبا زندگی میکنن

من نی نی رو خرید و بیرون و مهمونی و حرم امام رضا بردم ولی مسافرت نه
حقیقتا چون به شوهرم مرخصی نمیدن وگرنه به خاطر بچه نبوده

خداروشکر انشالله همیشه زندگیتون همیشه بوی عشق بده
نه‌ولله من نرفتم ومیترسم واقعیتش برم سفر با بچه

عزیزم انشالله به پای هم پیر بشید😍😍😍

ان شاالله گل پسرتون عاقبت به خیر بشه 🥰😍

ینی عاشقتم من دختر
این بچه رو همه جا میبری
فروشگاه سفر همه جا
چ شهامتی
من شوهرم میگه بریم سفر میگم ن سختمه

عشق تون مانا عزیزدلم❤️

من دختر دوماهه بود رفتیم سفر تجربه خوبی بود محدود شده بودم مثل قبل نمیتونستیم تو پاساژا بچرخیم تفریح بریم ولی فدای سر دخترم شکر بخاطر وجودش این روزا هم میگذره همه مثل قبل میشه ولی دخترم دیگه هیچوقت این سن نیست🥰

چقدر قشنگ
الهی درکنارهم عاقبت بخیر بشین🌹

ای جانم خوشبختیتون همیشگی عزیزم🤲🏻

مقالات مرتبط

دانه‌های سفید در مدفوع نوزاد
مدفوع سفید کودک | دانه‌های سفید در مدفوع نوزاد نشانه چیست؟
پوشک کردن نوزاد
پوشک کردن نوزاد | مراحل و روش صحیح تعویض پوشک
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن

سوال های مرتبط

مامان علیسان🩵حسان مامان علیسان🩵حسان ۲ ماهگی
🌸مواجهه با نوزاد ۲۸ هفته ایم🌸
قسمت آخر

پسرِ قوی من
غول نارس بودن رو شکست داد و
پیش مامانش موندگار شد
قلبِ من
با وزن ۱.۶۰ کیلو گرم
با چهار دوز آمپول ریه
چشم به این دنیا گذاشت و هنوز مهمون بیمارستانه

ما مامانایی که نینی نارس داشتیم
اون لحظات و استرس هایی که بخاطر خبر و جواب دکتر کشیدیم
با هیچ ترس و استرسی توی دنیا برابر نیست

با تمام سختیایی که داشت گذشت و چشم به روزی دارم که قلبم بیاد خونه

اینا رو نوشتم که ببینید لطف خدا همیشه روی سر ما بنده هاش هست و
معجزاتشو بهمون نشون میده

انشاالله توی این شب و ماه عزیز
تمام مادرایی که خطر زایمان زودرس دارن
بچه بستری دارن
و تمام مادرای منتظر به آغوش کشیدن میوه دلشونن
به سلامتی و دل خوش اون روز رو تجربه کنن❤️
مشاهده ۳۵ پاسخ دیگر
مامان دخترگلی مامان دخترگلی ۳ ماهگی
دو روزه هیچ‌چیز نفخ داری نخوردم، اروغش هم گرفتم، پ این بچه این همه گوز رو از کجا میاره، یه پا شو میاره بالا راپ، اون پاشو میاره بالا ریپ🫠🤣
داشتم‌تلفنی صحبت میکردم، اینم توی خواب یه گوز بزرگی خارج کرد که مخاطبم یه لحظه ساکت شد، فکر کرد من بودم🫠 جرات نمیکنم وقتی پیشمه با کسی تلفنی حرف بزنم.. فکر میکنم یه گوز بود بعد دست و پا دراورد
ایا بچه ها شما هم اینطورن؟
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان بهراد ❤️ مامان بهراد ❤️ ۲ ماهگی
یه سوال
بهراد امروز خیلی خوابیده
سرجمع شاید هفت ساعت بیدار بود
از نظر پی پی و چیزای دیگه هم اوکی بود . کولیک و رفلاکس هم اذیتش نکرد . حالا منو شوهرم نگران شدیم که ایا امروز این مقدار خواب براش طبیعی بوده؟ شما بچه هاتون توی دوماهگی چقدر میخوابن؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان عیدانه خداامیرم مامان عیدانه خداامیرم ۲ ماهگی
بماند به یادگار دو ماه و۴ روز کولیک ورفلاکس پنهان پسرم که خیلی سخت گذشت،چه شبا تا روز نخوابیدم،همه روز هم بیقرار بود🥺
هزار بار به مو رسید ولی پاره نشد،خدا همیشه همراه بود،ولی با همه این بی خوابی وسختی از پا افتاده بودم،خدا روشکر که گذشت هر چند سخت🥺
من همه این داروها رو امتحان کردم نسخه آخری برا بچه بهتر بود،تازه داروهای قبلی رو ریختم دور،خدا بچه رو میدی صبر رو هم به همه مادرها بده🙏چون واقعا سخت هست مسئولیت وبزرگ کردن،خدا یارویاور همه مادرهای زحمت کش سرزمینم❤️
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان آراز و دنیز🫀 مامان آراز و دنیز🫀 ۵ ماهگی
پارت آخر

تو ریکاوری دستگاه اکسیژن به پسرم وصل بود خداروشکر فقط همون بود و با خودم به بخش رفتن
پرستاریم که تو ریکاوری بچه هارو گذاشتن رو سینم شیر داد خیلی مهربون بود خدا خیرش بده 🫠
خلاصه اینگونه شد روز دوشنبه ۱۶مهر تو ۳۶هفته و۵ روز ک دنیز کوچولو ساعت ۱۱:۳۵ با وزن ۲۷۰۰و آراز کوچولو۱۱:۳۶با وزن ۲۵۰۰به دنیا اومدن و ثابت کردن کل استرس های که کشیدم ارزش داشت 🥹امیدوارم این حس قشنگ رو همه چشم انتظارا تجربه کنن از ته دلم دعا میکنم 💚😍
و مامانای باردار به خوبی و خوشی و سر وقتش بچه هاشونو بغل کنن🫠♥️
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان 🩵آیهان🩵 مامان 🩵آیهان🩵 ۳ ماهگی
مامانا، از تجربم بگم براتون: پسر من خیلی دیر به دیر مدفوع میکرد، ده روز یکبار، هفته ای یکبار، تازه بعد از سه روز که به دلش میپیچید و‌درد میکشید و تازه، ما باید کمکش میکردیم، هر روز شکمش چرب میکردیم،‌و دکترش‌گفته بود اگر مدفوع نکرد با گوش پاک کن رو چرب کن و یکم ببر داخل مقعدش تا چرب بشه و کمکش کنه دفع کنه، خیلی سر مدفوعش اذیت بودم، ولی الان دو هفته است، به صورت اتفاقی سمنو میخورم، و دیدم چقدر تاثیر داره، تنها ماده غذایی که اضافه شده و میخورم سمنوعه، و هفته گذشته سر یک هفته خودش یکهو راحت دوتا زور زد و مدفوعش رو کرد، بدون چرب کردن و گوش واک کن و هیچی، این دفعه هم سر پنج روز به راحتی مدفوع کرد، گفتم از تجربم بگم برای مامانایی که بچشون این مشکل رو داره.
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان مهدیس خانوم مامان مهدیس خانوم ۴ ماهگی
کیا تجربه سفر با بچه دوماهه رو دارن؟
از مشهدبا ماشین دارم میرم تهران. لباس چی توی راه تنش کنم که برای پوشک عوض‌کردن هم اذیت نشه؟
نکته ای اگه دارین بگین لطفا
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان علیسان🩵حسان مامان علیسان🩵حسان ۲ ماهگی
قند روز های تلخم
موجودی که باورم نمیشد قراره توی این دنیا بمونه حالا یکماهه شده
معجزه خدا توی زندگیم اول علیسان بود بعد حسان
نقل و نبات من با هر سختیی بود پیشرفت کرده و امروزش رو با روزای اول تولدش مقایسه میکنم
روزی هزار مرتبه خدا رو شکر میکنم که پسرمو برام حفظ کرد

مامان دورت بگرده ۱ ماهگیت مبارک
انشاالله موفقیتات بچهاتو ببینم مادر🥲❤️
مشاهده ۴۱ پاسخ دیگر
مامان کاکل زری مامان کاکل زری ۴ ماهگی
۱۵ روز پیش همسرم سرماخورد دکترم رفت خوب شد توی این ۱۵ روز اصلا پیش هم نبودیم پری روز دیگه کنار هم موندیم حالا من مریض شدم چیکار کنم نی نی از من نگیره ،؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان دو مرد کوچک مامان دو مرد کوچک ۵ ماهگی
دوستان بچه‌های شما هم توی دو ماهگی الگوی دفعات دفعشون عوض شد؟ پسر من چند روزه هر بار که پوشکش رو باز میکنم مدفوع کرده. ولی مریض هم نیست و شکل مدفوعش عوض نشده که بگم اسهاله
مامان هستی خانم مامان هستی خانم ۳ ماهگی
سلام مامان گلیا امیدوارم حال خودتون و نی نی هاتون عالی باشه😍❤️
اومدم تجربه ام از واکسن دوماهگی هستی خانم رو بگم شاید بدردتون بخوره...
قبل از هر کاری من هستی رو میبرم پیش پزشکش و با مشورت اون هر کاری لازم باشه انجام میدم ، طبق معمول قبل از زدن واکسن یک ویزت رفتم پیش دکتر که کامل معاینه بشه که اگر مشکلی بود بهم بگه و واکسن رو فعلا نزنم چون هستی روز قبلش یکم عطسه هم میکرد و از طرفی یکی از چشماش یکم قرمز بود دکتر گفت فعلا ۴،۵ روزی صبر کن و عجله نکن برا زدن واکسن که اگر علائم دیگه داره مشخص بشه (اینو حتما در نظر بگیرید هر موقع خواستید واکسن بزنید کاملا بچه رو چک کنید که مهم ترینش تبه)
از دکتر در مورد استامینوفن پرسیدم که چطور باید بهش بدم :
۱:قبل واکسن اصلا استامینوفن به نی نی نباید داد چون باعث میشه اون تاثیری که واکسن باید داشته باشه نصف بشه
۲: بعد از واکسن اصلا ۴ ساعت یا ۶ ساعت یک بار نیازی به دادن استامینوفن نیست چون این دارو برای بچه ها مضره و از کبد عبور می‌کنه و باعث آسیب به کبد نوزاد میشه پس هر ساعت تب نوزاد باید چک بشه اگر تب داشت اون موقع است که باید استامینوفن داد
۳: روز اول کمپرس سرد و روز دوم کمپرس گرم
اینا رو دکتر گفت و من کامل انجام دادم خداروشکر دخترم تب نکرد اصلا هم بی قراری نداشت
این رو هم اضافه کنم به خاطر این که دخترم تب نکنه یه دونه لباس سرهمی که یه ذره هم گشاده براش گرفتم داخل خونه فقط همون رو تنش کردم که فاق سرهمی کامل دکمه میخوره و موقع تعویض پوشک هم نیازی نیست پای بچه رو زیاد تکون داد و خیلی راحته و بچه اذیت نمیشه و یه دونه پتو دور پیچ خیلی خیلی نازک رو هم وقتی می‌خوابید می‌انداختم روش که سردش نشه
امیدوارم سرتون رو درد نیاورده باشم ، باتشکر😁❤️
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان لیام مامان لیام ۳ ماهگی
مامانا شما آبجوشی که توی فلاسکه توی شیشه شیر نی نی میریزین؟یا اول ابجوش رو میریزین توی یه طرف دیگه که ولرم بشه بعد میریزین توی شیشه شیر؟
منظورم اینه مشکلی نداره اب توی فلاسکو توی شیشه شیر بریزی؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان نها🫧🤍 مامان نها🫧🤍 ۲ ماهگی
🌿تجربه زایمان سزارین
پارت سوم
هروقت درد داشتم فقط دست مامانم رو با تموم وجود فشار میدادم احساس میکردم استخون دستش دیگه داره می‌شکنه آنقدر زور میزدم 🥺
ساعت۷ صبح شد و همچنان داشتم دردها رو که بیشتر میشدن تحمل میکردم که خداروشکر شیفت هم ماماها هم دکترم عوض شدن 😮‍💨
موقعی که ماما ها داشتن شیفت عوض میکردم و بالا سرم بودن شنیدم که به هم میگفتن این دختر رو دیروز بستری کردیم حتی یه سانتم باز نبوده و خانم دکتر بهمون گفته من کاری به این ندارم که باز هست یا نه تو شیفت من یعنی همون ساعت ۷روز پنجشنبه باید زایمان کنه😑
خود ماما ها به هم میگفتن اصلا این چیزی که خانم دکتر گفته امکان نداره 😶هیچی دیگه خدارو شکر یعنی هزار بار خدارو شکر که شیفت عوض شد
خلاصه دردهام نزدیک ساعت۸صبح به اندازه زیاد بود که هروقت درد داشتم طوری داد میزدم که انگاری می‌خوام زایمان کنم🥺
هر وقت درد داشتم داد ماما ها رو صدا میکردم میگفتم تورو خدا منو ببرید سزارین وگرنه خودمو از این تخت پرت میکنم پایین یه کاری دست خودم و خودتون میدم 😅🥲تا اینکه ماما اومد از بچه که نوار قلب گرفت گفت ضربان قلب بچه‌ت نرمال نیست 🥺
منم میگفتم خب منتظر چی هستی باید سزارین بشم جونش در خطره
می‌گفت من که نمیتونم بگم بری واسه سزارین باید دکتر بگه
هیچی دیگه دکترم که اومد نوار قلب رو که دید گفت نه طبیعی واسه پاره شدن کیسه آبه 🫤گفت یه نوار دیگه بگیر که مطمئن بشیم
نوار قلب بعدی رو که گرفتن همون جور بود ضربان قلبه نرمال نبود😥
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان سید کوچولو مامان سید کوچولو ۲ ماهگی
مامانا جوش زیاد توی صورت و مو می‌تونه نشونه حساسیت به پروتئین گاوی باشه؟! چون توی مدفوعش هیچ خونی نبوده تا حالا خدا رو شکر. هفته پیش هم دکتر متخصص دیدش، اون موقع هم جوش صورت و سر داشت. ولی دکتر چیزی نگفت. اگه مشکوک بود احتمالا می‌گفت نه؟!
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آتریسا💗آتیلا💙 مامان آتریسا💗آتیلا💙 روزهای ابتدایی تولد
آیا طبیعیه که دلم برای وقتی توی دلم بود تنگ شد به این زودی...یا طبیعی هست که با اینکه ۲۴ ساعت طول کشید تا فسقل دنیا اومد ولی دلم برای روز زایمان تنگ شده و میگم کاش تازه اون‌روز که میخواستم بستری بشم بود... همش میگم کاش میشد گاهی بزارمش توی دلم گاهی بیارمش بیرون,🤣🤣
دوروزه مامانم رفته و‌با دوتا بچه تنهام. خداروشکر تا اینجاش که خوب بوده و راضی ام از زندگی با عضو‌جدید خونمون🤣
شوهرمم خداروشکر سر این بچه خیلی بیشتر دست به کمکمه و نگه‌ میداره بچه رو....
ولی ۱۲ روز که مامانم پیشم بود بد جوری به بودنش عادت کرده بودیم و گاهی هی یه بغضی میاد راه گلومو میگیره ولی حواس خودمو پرت میکنم ...
خب شما چه خبر در چه حالین🥴
مشاهده ۵ پاسخ دیگر