بچه ها حالم خوب نیست میخام بدونم تقدیر ما دست خودمونه؟من چیکار کنم ک خدا دوقلو داده بهم بکشمشون بزنمشون بچه هاچیکارشون کنم چرا این دنیا داره ادماش پست میشه هرروز چرا انقد مردم بی لیاقتیشون توصورتشون موج میزنه دلم داغوووونه کدوم مادری میتونه یگه خدایا چرا دوتام دادی چقدرهستن ک دنبال بچن منم ک دوتاش دارم خدا داره هروز خارترم میکنه خدانمیکنه ها این بنده های بی لیاقتشن این بنده های حسودشن پدرشوهرم امروز بخاطر دودیقه گریه بچم ک کلافه کرده بود گفت کاش توعروس مانشده بودی بچه هاتو پورو کردی بچم میخاست ماست بخوره اونا میگفتن چرا ماست میخاد بخوره فقط برنج بخوره من چیکار کنم ک بچه چیزی ک دوست داره میخاد بخوره چقدر ی مادرمیشکنه وقتی ب جگرگوشش اینجوری پظلم میکنن بهم گفت لوسشون کردی گفتم بچن دیگه سن لجبازیشونه گفت گه میخوری ک لجبازن میرم ب بابات میگم تکلیفت روشن میکنم واسه چی؟تکلیف اینکه بچم چیزی ک دوست داشته بخوره نزاشتین؟دلم ❤️‍🩹

۱۵ پاسخ

بنظرم این روزا باید سلیطه باشی تا کسی جرئت نکنه بگه بالای چشمت ابروئه

دست بچه رو میگرفتی برمیداشتی میرفتی خونت
جاهایی که اذیت میشی نرو اون بچه چه گناهی داره زور بگن بهش
الهی شکر که میل داشته ماست بخوره .
کاش دست از سر ما بردارن

اگ مستقلی ک به هیچ عنوان نرو اونجا مگ مجبوری بری ک ایقد عذابت بدن

من ازاینا دارم ولی من جوابشون میدم باور کن خیلی جواب داد برا من تو کوتاه نیا اصلا

درخواست دادم عزیزم قبول کن

یکم قوی باش نزار هرکی از راه رسید ب خودت و بچه هات حرف بزنه همین

عزیزم دیگه خونه ی مدرشوهرت نبر اینقدر نرو تا بفهمن چیکار. کردن خوب بچن دیگه چیکار کنی چقدر نفهمن

چقدر بیشعوره پدرشوهرت

لیاقت دو تا بچه رو داشتی که خدا بهت داده منم دوقلو دارم همسن بچه های شما ......
خدا حفظ شون کنه و برای آرامش خودت دیگه نرو اونجا لیاقت نوه هاشو ندارن
اگرم مجبورت کردن بری باهاشون لام تا کام حرف نزن و با بچه هات سرگرم شو ...
فقط تو رو خدا سعی کن دیگه اونجا نرووووووو

واقعن اینجوری گفتن؟؟؟؟تو هم ساکت موندی

من جات بودم دهنشوبازمیکردم قشنگ میریدم دهنش بدش چسب یک دوسه میزدم

اخ برای دلت عزیزم
خیلی ناراحت شدم
اگه باهم باهاشون زندگی میکنی سعی کن زیاد بچه هاتو قاطیشون نکنی تا حریم بچه حفظ بشه خیلی مهمه همین الان از بچه دفاع بشه و نذاری عزت نفسش خورد بشه زیبا این ادما دیگه دوره فهمشون گذشته شما قوی باش در ضمن برای داشتن بچه دوقلو نباید ناراحت بود حتما خیری درش هست که دوتا دسته گل خدا گذاشته دامنت

شوهرت چیزی نگفت

قربون دل پر دردت بشم مامان گلی .... درکت میکنم چه حالی داری به شوهرت بگو تا پشت تو و بچه ها دربیاد
یه لطفی هم در حق خودت و بچه هات کن : مهمونی رفتن هاتون رو کمتر کن تا خودت و بچه هات آرامش داشته باشی 🌺🌺🌺

با پدر شوهرت اینا با هم زندگی میکنین؟

سوال های مرتبط

مامان دوتا پسرام مامان دوتا پسرام ۲ سالگی
مامان amin مامان amin ۳ سالگی
سرم داره منفجر میشه دوس دارم یه دل سیر بشینم گریه کنم
پسرم خیلییییی شیطونه خیلییییی حرف میزنه مغز برام نذاشته اصلا حرف تو گوشش نمیره چ مصلحتی چ با خشونت اصلا نمیتونم خونه پدری خاهری دوستی جایی برم انقد ک نق میزنه و شیطونی میکنه خونه رو بهم میریزه یه شیرینی میوه ای چیزی برداره به هزار جا میماله اصلا نمیشینه ب هیچ وجه نمیشینه مبلمو فرشمو دیگه ریده یه فیلم میزارم گریه میکنه کانالو عوض کنم کارتون بذارم براش نگاه نمیکنه ها ولی حق عوض کردن کانال رو ندارم با تلفن حرف بزنم گریه جیغ ک گوشی بدم دسته اون گوشی دمه دستش باشه ب کل مخاطبام زنگ میزنه رمزم گذاشتم رو تلفن عصبی میشه نمیتونه باز کنه گوشیو میکوبه زمین یه غذا میخاد بخوره کل سفره و خودشو ب گند میزنه هرچی دمه دستش باشه میریزه تو غذاش مسخره بازی میکنه غذای منم بهم ریخته میکنه باباش براش وقت نمیزاره بهمون توجه نمیکنه برامون وقت نمیذاره همش میگه من سرکار میرم خستم حوصله ندارم فکرم مشغوله میگه من شبو روز خونه نشستم در حال استراحتم ولی اون داره کار میکنه خیلی زورم میاد انقد ک سر پام کل پاشنه پام ترک خورده نمیدونم این چ منطقیه ک آقایون دارن فک میکنن خونه و بچه داری راحت ترین کاره بخدا یه حموم نمیتونم برم درو مشت میزنه ک اونم بیاد باخودم میبرمش هم یه جا نمیشینه شیطونی میکنه اسباب بازی هم میبرم ک مشغول باشه ولی بی فایدس خیلییییییییی دلم گرفته خیلییییییییی ناشکری نمیکنم ولی خسته شدم بخدا منم آدمم نیاز ب استراحت دارم نیاز دارم یکی منو بفهمه حرفامو بشنوه درکم کنه نگه غر میزنی یه مدته تپش قلب و سرگیجه دارم همش حس میکنم همین روزا سکته میکنم
مامان دوتا پسرام مامان دوتا پسرام ۲ سالگی
سلام خوبین
میگم یه راهکارپیش پامن بزارین 🫠
ارسلان وقتی کسی میادخونمون یامامیریم خونه یکی انگار ی آدم دیگه میشه
اصلا دیوانه ب تمام معنا😐😐میشه میدونمم که کارش فقط واسه جلب توجه
ماتوخونه خیلی براش وقت میزاریم تاجایی ک بتونیم بازی می‌کنیم باهاش ب حرفاش گوش میکنیم
جوری نیست بگیم بی توجهیممم...
ولی یجا ک میریم یایکی میادخونمون ی کارای عجیب و یه اذیتهایی میکنه ن ماروهااااا بچه های مردم رو فرقیم نمیکنه بزرگن یا بچن هی باخنده اولا ک ادااصول در میاره نگاش کنن بعد ک ببینه باهاش بازی نمیکنن یا یسره میزنه یا چیزی بهشون پرت میکنه تا روشون میپره ینی یکی میاد ن طرف آرامش داره ن منه مادر
سعی میکنم حواسشو پرت کنم پرت نمیشه
ن با بازی ن با گوشی وقتی بچسبه دیگه ول نمیکنه ن با روی خوش میفهمه ن با دعوای تنبیه
کار الانشم نیست بگم چون داداشش اومده ن از ۲سالو۴ماه ب اینور اینجوری شده باخودم میگم بشینم تو خونه جایی نرم باز میگم شاید بازی بلد نیست بزار با دونفربازی کنه یاد بگیره
قبل و بعدشم توخونه همش بهش میگم زدن کارخوبی نیس ...زدن بازی نیست
بزنی دوست ندارن باهات بازی نمیکنن اول میگه چشم بعد دیگه نمیفهمه چی بهش میگی 😐😐😐