یعنی یدبخت تر از من خود منم. بایام فوت کرده مامانم میگه تو سهمتو کمتر یردار داداشات ناراحت نشن. میگم برای چهلم چهارتا ادم بزرگ تر رو دعوت کنین میگن نه زشته همه رو خونوادگی دعوت میکنن میگم اونایی که نیومدن رو اصلا دعوت نکنین میگن نهههه فلانی ناراحت میشه. میگم اشپز داره امار بالا برای غذا میده بهشون برمیخوره میگن ما چی بگیم طرف اشپزه دیگه. واسه 250 نفر دعوتی 250 تا رون مرغ و 50 کیلو گوشت میخواد و 50 کیلو برنج و.... میگم فلان وسیله رو طرف میخواد برداره بخره 60 میلیون شما به اون بفزوشین میگن نه چون داداشت گفته بدیم به یکب دیگه به 40 میلیون ندیم ناراحت میشه. تهشم میگن پریسا تو همه چی دخالت میکنه و همه حرف اونو میشنون و طبق نظر اون کار انجام میدن. جالبه هیشکی حرفمم ادم حساب نمیکنه. اگه بابام بود حرفای منو گوش میداد چون میگفت تو عاقلی. ولی اینا دارن کلی پول و سرمایه و همه چی رو هدر میدن تهشم میگن تو کمتر بخواه

ولشون کن ولی رو سهمت اصلا یه قرونم کوتاه نیا

از حقت اصلا نگذر

داداشات ناراحت میشن که میشن تو حقت رو بگیر حق خودت و بچت مثلا از حق خودت بگذری سپاسگزار میخان باشن نه بدتر خودش یا زن و بچش طلبکار تر میشن

وای یعنی چی ناراحت میشن چرا باید بشن حقت بگیر

چقد براشون حرف دیگران و ناراحت نشدنه دیگران مهمه . مهمه ک فلانی ناراحت نشه اما خودشون ملی ضرر کنن؟ اما تو ضرر کن و کمتر بخاه و ناراحتم نشو؟ مگه میشه. کوتاه نیا

بنظرم بذار هرکار میخوان بکنن
ولی از حق سهمت کوتاه نیا هر چی که حقته رو بگیر
بدرک که ناراحت شدن مگه تو ناراحت بشی برای اونا مهمه؟