۱۴ پاسخ

عززیزم فقط بچه تو نیست بچه های ماهم هستند. همه بچه ها هستند.فیلم های طنز مادرای کلاس اول رو ببینی متوجه میشی بقیه بچه هام همینند‌.تا زمانی که اون سیناپسی که باید فعال نشه همینه.حالتو کاملا میفهمم.منم گاهی روانی میشم تو دلم میگم وای خیلی تعطیلی بچه ولی دقیقا فرداش میبینم گرفته موضوع رو .زمان میخواد یکم و صبر.ولی فکر نکن بقیه نیستند هرکی بگه بچه ام با یکبار گفتن میگیره یا اصلا از این سبک چیزا کار نمیکنه یا چاخان میبنده‌همشون تا روالو یادبگیرند یکم گیج میزنند.حتی ما ادم بزرگام همینیاما.حالا این مطالب بچکانه رو راحت میفهمیم مطالب سخت میشه ماهم گیج میزنیم

ی سوال چرا میرن مهد شما نیستی که خونه پیشت بمونن یعنی؟
اخه خیلی زوده که بعداینجوری ازالان درگیرشدن تا تمرین‌کنن

عزیزم منم فعلا فتم کتاب هوش وخلاقیت واسه دخترم خریدم.
گفتم یعنی لزلسون شروع کنم تابعدبرسم به کتاب‌های سطح بالاتر. دهنموسرویس کرده.
بعدش هرم میگه چون ت باهاش کارمیکنی بچه تاظهرمیخوابه. هوشش کم میشه. 🙄🙄🙄
درصورتیکه ازکوچیکی باهاش جورچین حیوانات ومیوهاکارنیکردم.
رنگها.
اعداد.
شعرواسش میخوندم.
سوره کوچیک رابهش آموزش دادم.
کلاس نقاشی می‌بردم. چون هواسردشد ومریض شدفعلامتوقفش کردم ایشالله تابعد.
الانم چندوقته خودم تودفترشکل مشابه میکشم میگم وصل کنه.
کتاب کارباهاش کارمیکنم.
اما دقت‌ش کمه. هلاک میکنه منو.
بعدش هرم میگه تقصیرتوعه.
درصورتیکه من یه دخترخاله دارم توروستازندگی میکنه اصلابااین بچه هیچی کارنکرد. صفرصفرفرستادش پیش دبستانی. الانم کلاس اوله. ولی ماشالله ا نقاشی کشیدن. ازدرسش.. حتی همین الان هم دخترخالم باهاش کارمیکنه ولی درکل هوش پسره خیلی خوبه عالیه.
به شوهرم میگم ایمان نگاه کن.
درسته مادرنبایدکوتاهی کنه.
امامنم کوتاهی نمیکنم
انقدی که من بابچم کارمیکنم.
واسه همه چیزش وقت میزارم.
نصف اطرافیانم این کار نمیکنن.
امانمیدونم چراشوهرت اینطورمیگه که من عذاب وجدان بگیرم.
یه چیزایی واقعاذاتیه.
ما رفق میتونه تقویت کنه.

شاید دو تا ک هستن چشمشون بهم میوفته شیطنت میکنن یبار تکی با هر کدوم کار کن ببین چطورن

عزیزم سری پیش بهتون پیام دادم ممیدونم خوندید یانه یسری توصیه بود ک اگه عمل کنید قطعا اینقدرحرص نمیخورین

حالا پسز من اصلا علاقه نداره چیزیو بش اموزش بدم منم بیخیال شدم گفتم بره مدرسه یادمیگیره چ اسراریه الان

بچه من که اصلا کتاب میبینه میره
شاید تا حالا یه صفحه هم کار نکردم
همین که مهد میرن کافیه بنظرم

دختر منم مثل دخترای شماس دیوانه شدم ازدستش شما خوبه باهاشون تمرین میکنی من همون تمرین هم نمیکنم ازروزی بچه ی دومم دنیا اومد دیگه نتونستم بادخترم حرف بزنم محبت کنم همش دعواش کردم الان نه درست حسابی حرف بلده نه متوجه حرفم میشه نه رنگارو میفهمه هزار بار تکرار میکنم رنگارو بلد نیست کوچک بود میگفت فلان رنگ وبدی میداد الان همونم نمیدونه از یک تاده بلد بود دیشب میپرسم تا ۳ بلده وای خدا این مغزمو خورد روز به روز بزرگ میشه ولی همه چی یادش میره

عزیزم هی نگو هوششون پایینه برچسب نزن بگو شما هوشتون خوبه تلاش کنید تا یاد بگیرید

حرص که نمیدن گلم واقعا متوجه نمیشن

اصلااا نباید داد بزنی زده میشن
ولی بهت حق میدم کاش میتونستی تمرین باهاشون رو به باباشون بسپاری

عزیزم زیاد بهشون فشار نیار برن مدرسه باز زده نشن از درس

منم صبح با علی دعوام شد 😅 عیب نداره طبیعیه
اعصاب فولادی میخواد با این بچه ها

خب چهارسالشونه بزار بازی کنن مگه مجبوری میرن پیش دبستانی یاد میگیرن یه مدت آزاد بزار خودشون میان میگن از فلان کار یا کتاب خوشمون میاد

نباید داغ کنی قاطی کنی زده میشن برن مدرسه دچار استرس میشن برای تکلیف نوشتن چاره ای جز صبوری نداری سخته ولی چه میشع کرد

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
مامانای گل روزی چند ساعت به بچه هاتون آمدزش میدید و کتاب کار می کنید؟؟من خودم روزی یکساعت تا یکساعت و نیم باهاشون کار می کنم بیشتر هم کتاب های حواستو جمع کن و مجموعه کتاب های کودک باهوش من تا الانم رنگ های کامل یاد گرفتن که ۹۰ درصدشو خودم یاد دادم بقیشو تو میش دبستانیشون یاد گرفتن شمردن هم تا ۱۰ بلدن مثلا ۱۰ تا مداد رو بشمارن که هم مهد یادشون داده هم خودم از ۱ تا ۱۰ رو کامل بلدن از حفظ بگن حیواناتی که تو خشکی زندگی می کنند هم تو مهد یاد گرفتن و خودمم امروز موجودات زنده رو یادشون دادم و چی مربدط به چیه رو هم امروز یادشون دادم یه خوراه هم خودشون بلد بودن در کنازش روزی یک ساعت کارتون می بینند و یکی دوساعت با گوشی بازی می کنند و مابقیش هم با هم دیگه مشغول میشن اینم بگم روزی ۴ ساعت هم مهدن اونجا هم کلی شعر و سوره و اینا یادشون میدن که بچه های من فقط بسم الله رحمان و رحیم فقط یاد گرفتن 😂😂شعر هم دو سه تا بلدن به نظرتون پیشرفتشون خوب بوده تا الان ؟؟بعد اینکه بچه هام بیشتر از یک ساعت نهایتا یکساعت و نیم نمیشینند پا تمرین و کارهاشون زود میگن خسته شدیم بیاین بگید شما چقدر وقت میزارید و چیا یادشون دادیدتا الان؟
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
بچه ها من خیلی امروز دپرس شدم ماهلینو بردم پیش دکترش بهم گفت ضریب هوشیش از ۱۰۰ درصد ۵۸ درصده و خیلی پایینه حتی گفت هوش کلامیش خم خیلی پایینه و زیر ۷۰ استثنایی حساب میشه گفت باید یکسال دیرتر بره مدرسه این الان نمی تونه بره موندم واقعا چی کار کنم من الان دلوینم داره نمیشه که آخه یکی بفرستم یکی دیگه رو نفرستم ولی خانوم دکتر گفت این حرفارو بریز دور این بچه نمی تونه کشش رو نداره و فلانه در حقش ظلم نکن خیلی خیلی ناراحت بچمم 🥺🥺🥺گفتم تو روحیه اش تاثیر میزاره ببینه خواهرش یه پله بالاتره به نظرتون چی کار کنم ؟؟میگه این تو سنجش هم رد میشه من جاتو باشه فعلا پیش ۲ هم نمی فرستم کلا با نیمه دومی ها بفرستش شما جای من باشید چی کار می کنید؟؟من رو دلوین که شک ندارم اون هوشش خوبه ولی دلم می خواد از دلوینم تست بگیرم که اگه اونم پایینه اونم نفرستمش فعلا از اون طرف جیگرم کباب میشه اینجوری براشون مشاوره ی خودشون خیلی زنه دلسوزیه گفتم خوبه دلی رو ببرم پیش اون تست آی کیو بگیرم شما جای من باشید چی کار می کنید
دکتر پی گفت ماهلین خیلی خیلی ضعیفه و هوش کلامیش هم خیلی پایینه نیاز به گفتار درمانی هم داره ادامش بده
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
امروز دخترم دوتا دستشو مشت کرده بود جلو من گرفت گفت مامان کدومشه ؟؟می خواست گل یا پوچ بازی کنه باهام زدم رو دست رچپش گفتم اینه خندید گفت نیست 😀دست راستشو باز کرد گفت اینه و خندید باباش گل یا پوچ یادش داده من خبر نداشتم ای بگردم برات مادر آخه چرا میگن تو هوشت ضعیفه آخه چرا 😭😭😭دختر من باهوش ترین بچه ی دنیاست دختر من تو این دنیا با این سن کمش خیلی درد کشیده درسته به قول مامان رایان خیلی هم نباید به نتیجه ی تست اهمیت داد ولی از اون طرف میبینم دیگه چیزیه که دیدم و شنیدم و این دکتر نفر ۵ و ۶امه که بهم میگه بچت ضعیفه نفر اول نیست که بگم از خودش در میاره یا در و دکانه به قول معروف من خودمم متوجه شدم تا حدودی ولی مادرم چه کنم نمی تونم قبول کنم نگاش می کنم قلبم جیگرم آتیش میگیره 😭😭با این سن کمش چه چیزا که تجربه نکرد این بچه 🥺😥یواشکی گریه می کنم که نه شوهرم بفهمه نه بچه هام راه خیلی سختی رو در پیش دارم باید یه نذری براش بکنم بلکه معجزه بشه 😥امروز با مشاورش که استادش همین دکتر ماهاینه صحبت کردم گفت دو به دو سریع درمانش رو شروع می کنیم خانوم دکتر رفتاردرمانی و کاردرمانی ذهنی و منم رو دقت و تمرکزش کار می کنم گفت یه تست نبوده ۴ و ۵ نوع تست بوده ببخشید شمارو هم با تاپیک هام اذیت می کنم چون به هیچکس نگفتم هیچکس خبر نداره فقط من و شوهرم البته شوهرمم میگه خرجش می کنیم درمانش می کنیم ناراحت نباش ولی من بازم نگرانم دست خودم نیست گفتن سالی یه بارم تست گرفته میشه ببینند ضریب هوشیش چقدر بالا رفته قرار شد از دلوینم پیش مشاورش تست بگیرم خدا کنه اون دیگه موردی نداشته باشه که من دیگه میمیرم 😭😭
درسته خداروسکر که ۴ ستون تنشون هم سالمه جلو چشمم دارن بزرگ میشه مثل همه ی بچه های دیگه ولی اینم کم مشکلی نیست
مامان نازدونه مامان نازدونه ۴ سالگی
سلام مامانم میاد صبح دخترمو نگه می داره تا ظهر من میرم سر کار میخواستم بزارم مهد امسال چون اصلا اخلاقم با مامانم نمی سازه همش بحث داریم نزاشت گف بچه فلان میشه مریض میشه دیوونه شدی بزاری مهد و...دخترمم خیلی دوست داشت بره چون مامانم بلد نیس بازی کنه از صبرتا ظهر بچه حوصلش سر می‌ره تا من میرسم بی حوصله و گرسنه هست شروع به بهانه آوردن و گریه می کنه مامانم هم دایم میگه از صبح گریه نکرده همش تورو می بینه بچه را باعث گریش می شی شوهرم بعد من میاد خونه رو مبل دراز کش به اون تیکه میندازه پاشه کار کنه نمی دونه که بیشتر باعث میشه شوهرم لج کنه و اصلا کمک نکنه چون مادرم بهش میگه همش سرت گو شیه و فلان بعد غذا هم اکثرا خودم میام می پزم اما مامانم تا عصر خونه ماهست پدرم چند ساله فوت کرده بعد مامانم تو خونه کل حرفا و حرکتهای منو می پاد یه دفعه هم نشده ها ازم تعریف کنه همش غر زدن و طعنه زدن و سرزنش کردن که تو غذات بد شد با بچه حرف زدی بعد میگه به شوهرم پاسو با بچه بازی کن خلاصه اعصابم خرد میشه امروز دخترم گریه می کرد که مامان نخواب منم خیلی خسته بودم گفتم بزار نیم ساعت بخوابم گوشی دادم نگرف هرچی گفتم قبول نکرد همش ظهرا میگه نخواب بقیه روزا حرفش گوش میدم امروز اما حرصم گرفت گفتم برو بازی کن عصر باهات بازی می کنم همش زر زر گریه کرد محل ندادم مامانم از اتاق اومد سر کن غر زد که پاشو بچه هرچی گف بکن چرا اذیت می کنی منم عصبی شدم گفتم مامان خواهشاً تو ظهر ا برو خونت منم بفهمم چی کار کنم با بچم شوهرم گف درست حرف بزن اسیر شدم به خدا خسته شدم دیگه الان هم عذاب وجدان گرفتم که مامانم ناراحت شد تو کل زندگیم همش منو سرزنش کرده یه بار نگف فلان کار کردی خوب شد