مال منم برعکس بابام این مدلیه انگاربامن دشمنه نمیدونم چرا میخام برم پیش روانشناس ببینم چی میگه چرااینجوریه
منم امروز خیلییی داغون بودم از طرف خونوادم ولی مامانم تا فهمید من دارم گریه میکنم حالش بد شد همش زنگم میزنه میگه گریه نکنیا
من یساله ک ب این نتیجه رسیدم هیچکس ب اندازه زندگیمو بچم برام مهم نیس حتی پدرو مادر خواهر تعصب هیشکیو نمیکشم دگ چون اوناهم همین حسوداشتن ودارن
منم خیلی حرف تودلمه اما هیچوقت جرأت نکردم و نتونستم مادرمه ولی خیلی ظلم درحقم کرد ولی بالاخره مادره نمیشه کاری کرد به حرمت مقامی که خدا بهش داده سکوت کردم 18 سال یا بیشتر دیگ حسابش ازدستم دررفته
عزیز حرف هاتو زدی اما برای مامانت چند روزی خراب کردی هم خواب هم فکرش برو از دلش دربیار
سلام هم زبون
اصلا ناراحتی نداره
از نظر من هر کسی اذیتت کرد حتی فکر کردن بهش باعث عذاب شد باید بذاری کنار یا ازخودت دفاع کنی
منم همچین شرایطی داشتم الان خودشون میان طرفم منم مثل قبل خودشون سرد سرد برخورد میکنم
آخی عزیزم فکر میکنم کار خوبی کردی بعضی وقتها ی سری ناراحتی ها از روی سوءتفاهم پیش میاد و به مرور میشه ی عقده بزرگ ایشالله که خیره
آفرین خوب کردی، چی گفت
منم یبار همین کارو کردم انقد خودشو به غش و ضعف زد جلو خاله هاش منم از خونشون اومدم بیرون
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.