دوستان لطفا بدون سرزنش بگید چیکار کنم خیلی فشار رومه از زایمان سخت بگیر تا الان وحشتناک عصبی شدمه بچه م خیلی اذیت می‌کنه گذاشتم جلو در حموم رفتم حموم کاری کرد زدم بیرون سرش داد زدم
کلا خیلی داد میزنم این روزا دست تنهام کارای خونه به کناز بچه یه طرف کلا اذیتم خیلی و عصبی دست خودم نیست شوهرمم کمک نمیکنه زیادبیشتر شوهر عصبیم میکنه

برو مشاوره

دقیقا مثل منی.بچه ای دارم که ذره ای با خودش تنها نمیمونه و بغلی شده به شدت.دارم از کمردرد و زانو درد داغون میشم اما فقط امیدم به آینده ست که روزای سخت میگذره و بچه اینطوری نمیمونه.دائم با خودم زمزمه میکنم دوماه دیگه تحمل کن تا بتونه بشینه اسباب بازی بذارم جلوش

عزیزم اینو از من بپذیر هر طور که شده آرامش خودتو حفظ کن اول بخاطر خودت دوم این که فریاد زدن عادات میشه و ...
ماه دیگه که بچه چهارماهش بشه خیلی اوضاع بهتر میشه بچه آروم تر میشه می‌تونه علت بزنه و ...بیشتر میتونی سرگرمش کنی
از گریش کلافه نشو منم الان با یک وضعی از حموم دراومدم که بچه رو آروم کنم چون همسرم شبکاره و اون بچه دیگم هم خواب بود

میدونم سخته به خصوص اگر مادر اولی باشی از شوهرت کمک بگیر سر نوزاد داد نزن چه میشه کرد اون که چیزی‌نمیفهمه اگه‌میدونی مشکلی داره کولیک رفلاکس یا هر مشکلی داره ببر دکتر پرستار بگیر کمکی واسه خودت روی خودت کار کن چیزایی یا کارایی آرومت میکنه انجام بده

هرروز خونه تمیز نکن یا هرروز غذای آنچنانی نپز.. الان فقط بچه داری کن تا قلق دستت بیاد

مگه کجا میشینی ک اب قطع میشه

سلام عزیزم
اول اینکه بچه تا ۴ ماهگی خیلیییی سخته،بعدش به تدریج راحت تر میشه .
دوم اینکه به این فکر کن این روزا مثل برق و باد میگذره و دلتنگ بوی نی نیت ،بغل کردنش کاراش میشی
سوم اینکه اصلا نگران نباش تنهایی،منم از ۴ روزگی نی نیم تنهای تنها بودم و خودم از پسش بر اومدم تو هم مثل خیلی های دیگه
چهارم اینکه، وقتی گریه میکنه به این فکر کن اون الان جز تو کسی رو نداره، نمیتونه منظورش رو بفهمونه که چشه،و تو مسئول به دنیا اوردنشی پس ریلکس باش
پنجم، یک سری مسئولیت ها بسپار به باباش،قرار نیس فقط بچه بخوان و هیچ کمکی نکنن
ششم سعی کن وقتایی که بچه ارومه یک سری کارا واسه دل خودت بکنی حتی شده یک روتین پوستی ساده، خوردن یک چایی با بیسکوییت،که حس نکنی از وقتی بچه اومده تو وقف بچه شدی و گم کردی خودت
هفتم ،عزیزم داد زدن عادیه،اتفاقی هست که افتاده عذاب وجدان نگیر ،ولی تمرین کن ریلکس باشی

تو همه ی مراحل به این توجه کن که یکی یه دونه ات عمدا کاری نمیکنه تو اذیت بشی
به نظر من الان با بچه کوچک چشمت روی کار های خونه ببند و کار های خونه جز اولویت‌هات نباشه
امیدوارم ارامش به زندگی ات و حالت سرازیر بشع

اخه عزیزم منم دست تنهاهستم خیلی سخته ولی دیگه چاره ای نیست بایدکناربیام

عزیزم یه تاب بگیر براش روژا بزار داخلش هم به کارات میرسی هم شبا راحت میخوابه توش منم مثل تو دست تنها بودم الان راحت شدم

یه خورده بزرگ شه بچه خوب میشی تا ۴ و ۵ ماهگی یه خورده کارات رو روال میشه به خاطر دست تنها بودنه درکت میکنم

سلام عزیزم میدونم الان شرایط خیلی سختی داری ولی بدون میگذره
اول بگم تو یه قهرمانی پس خودت سرزنش نکن
بدون که یکی یه دونه ات زبان حرف زدنش گریه کردن و اصلا قصد اذیت کردن تو رو نداره
وقتی گریه میکنه یه نفس عمیق بکش فکر کن ببین چه مشکلی ممکن داشته باشه
گرسنه است؟خودش کثیف کرده ؟خوابش میاد؟یا نیاز به آغوش و همربانی تو داره یا دلش درد میکنه
یکی یکی امتحان کن تا ببینی مشکل از کجاست یکم که توجه کنی برنامه اش دستت میاد
ب

بذار پیش شوهرت و برو حموم
مگه حتما باید بدی بغلش؟
بذار کنارش زمین و برو
گریه هم کنه مجبوره ساکتش کنه

بذار پیش شوهرت برو دستشویی مجبوره نگهش داره

تو خودت باعث شدی کمکت نکنه چون همه جا حضور داشتی
از گریه ی بچه نترس
هیچ بچه ای با گریه چیزیش نشده

کسیو نداری کمکت کنه