۲ پاسخ

40 هفته رفتی؟

کیسه ابو پاره کردن درد داشت

سوال های مرتبط

مامان آیرا 🥹🩷 مامان آیرا 🥹🩷 ۲ ماهگی
تجربه زایمان
پارت سوم:

دیگه کم کم داشت شدید تر می‌شد
ریحانه هم رسید نوار قلب گرفت که گفت بچت افت ضربان داره
خود مامایی که تو بیمارستان بود میگفت نه نرماله خاک تو سرش
هی ریحانه میگفت این افت داره اونا میگفتن نه
این بین درد منم هی داشت شدید تر می‌شد
ریحانه هم اصلا ورزش و اینا نداد بهم گفت زورم نزن بچت افت ضربانه
دیگه کلی نوار قلب گرفت که به اونا. ثابت کنه افت ضربان داره
منم دردام خیلی بد شده بود اصلا تحمل نمیتونستم بکنم مثل اینکه بچه بد اومده بود تو لگن و داشت به مقعدم فشار میاورد همش حس دستشویی داشتم
میرفتم دستشویی آب میگرفتم یکم آروم تر می‌شدم
دیگه ریحانه دید ضربان قلبش اینجوریه گفت سه حالت بیشتر نداره یا بند ناف دور گردنشه
یا به سرش داره فشار میاد
یا هم اینکه برای جفت داره یه اتفاقاتی میوفته که خون رسانی نمیتونه بکنه
انقباض که داشتم ضربان قلبش میومد پایین انگارتحمل نمیتونست بکنه
منم تا سر حد مرگ التماس میکردم میگفتم منو ببرین سزارین من نمیتونم خیلی فشار روم بود
دیگه اونام دیدن ضربانش اینجوریه و ریسکیه
گفتن زنگ میزنیم اتاق عملی آماده کنن
ساعت فکر می‌کنم ۲ و خورده ای شده بود دیگه اینجا
خیلی شل شل داشتن میکردن من از درد به خودم میپیچیدم
اومدن برام سوند گذاشتن که اولش خیلی سوخت و حس اضافه بودن داشت برام
مامان یسنا مامان یسنا ۲ ماهگی
دیگه بعد ۱ساعت دیدم ن انگار ی دردایی داره میاد هی تحمل کردم چیزی نگفتم اوند گفت نزدیک ۵سانتی ولی دردام قابل تحمل بود ....سرم امپول فشار رو بیشتر کرد بعد نیم ساعت هی داشتم ناله میکردم خدا خدا میکردم اومد گفت چیه درد داری گفتم اره ولی تحمل میکنم جیغ نمیکشم گفت افرین بعد رفت ..ازتخت اومدم پایین رفتم دسشویی کیسه ام پاره شد ماما اومد حالم داشت بعدنیشد گفت بخاب نوارقلب بگیرم ...گرفت دید بچه ضربان قلبش افت داره ...سریع ب دکتر خبرداد اومد ماینه گرد همچنان ۵بودم ولی دردام بیشتر گفتم امپول بی دردی میخام برام زدن ...اروم شددردام بعد ۱ساعت ماینه شدم بازم ۶بودم دکترگفت دردت گرفت زور بزتی گفتم باشه ...هی دردام میومد زور میزدم ولی دکترمیگفت زور نمیزتی بیشتر بده ... همراه دردام دکترهی ماینه میکردتحریکی که عجیب وحشتناک بود هی جیغ زدم ...امپول بی دردی دوباره زدن ولی فایده تداشت زور میومد بهم زور میزدم ولی بچه نمیومد...قلب بچمم افت کرد دوباره گفتن سریع ببرین اتاق عمل من چنان خوشحال شدم انگار دنیارو دادن تا دردم رفت سریع بلندشدم گفتم بریم بریم ولی ماماها میگفتن ن حیفه ۷سانتع زور بزن بیاد گفتم ندارم ولی دغوام میکردن گفتن زور بده زور بده ولی من ب حرفشون گوش نکردم
مامان 🧸🩷Aylin مامان 🧸🩷Aylin ۳ ماهگی