۱۶ پاسخ

وای منم بچه برادر شوهرم دیروز اومده خونمون
دقیقا پدرمو در آورد تا شب که رفتن خونشون دوست داشتم گریه کنم

دختر خواهرشوهر من که هروز همین اوضاع رو داریم. کاش با پسرمم باهم خوب بودن

همسایه هستین با مادرشوهرت ؟! 🤕 خدا نصیب نکنه 😫

پررو هستن خب شما هم همون موقع ک درو باز کردی دیدی پسر خواهرشوهرته بهش بگو عزیزم برو پیش مامانت آیهان خوابه یا ک میخواد بخوابه دیگه باید زورت به یه ذره بچه برسه چند بار ک اومد اینجوری تو نیومده برگردوندی پیش مامانش دیگه یا نمیاد یا نمیفرستنش

چه مامانی بگو یکم بچتو بگیر،من خواهرشوهرم فوش بد داد بهم شوهرم خابوند تو گوشش، تو این حین دعوا پا شوهرم اتفاقی میره رو پا بچش،با این که شوهرم خیلی بچه خواهرشو دوس داره چیزیم نشده بود،بعد خواهر شوهرم پیام داده بچمو کبود کردین،ما قطع رابطه کردیم.
حالا به گوشمون رسوندن دخترش دلش برا دخترم تنگ شده میخاد ببینتش،گفتم به شوهرم برو به خواهرت بگو دخترتو بچسبون به خودت سمت ما نیادآخه ما بدن بچه کبود و سیاه میکنیم🤣

چقد بی درکن اووووف حرص خوردما

اینقدر بدم میاد با مادرشوهر تویه ساختمون که خدا میدونه همش عذابه مادرشوهرم چندبارخاسته خونه دوطبقه بگیره مابریم پیشش شوهرم میگه حوصله ندارم اجاره نشینی راحتم خودش میدونه مادرش دخالت میکنه

در رو باز کن راهش نده پیام هم بده مادرشوهر ت که پسرم خوابه یا دارم میرم حمام با آیهان

خودت بگو وقتی حرف شوهرتو گوش نمیدن من اعصابم نمیکشه اینطور رفتارارو ....الان توگفتی من کلی حرص خوردم درو بازنکن بگو بچه خوابیده طوری بگو که بقیه هم بشنون .اونا عمدا میفرستن بالا که تورو اذیت کنن

هوووف خدا صبرت بده.من نمیتونم تصور کنم که با خانواده شوهر تو به ساختمون زندگی کنم
یک ماهی یبار که میبینمشون تا چندروز انرژی منفی که بهم وارد کردن آزارم میده

چرا درو باز میکنی ؟

چرا درتو قفل نمیکنی. بری تو اتاق

حالاچرا بلاکت کردن چقد بی فرهنگن والا بلاک خیلی حرکت زشتیه شماهم چون بچه کوچیک داری نباید بفرستن بالا به بچه تذکر بده وقتی خونه رو میریزه بهم شاید دیگه نیاد

من باشم با توجه به بلاک کردنشون راهش نمیدم بچه رو در اتاق رو باز کن بچم خوابه برو پیش مامانت...یا اینکه اصلا در رو باز نمیکردم

عزیزم اینا حالشون خوب نیست لطفا درست و حسابی بشونشون سر جا تا بفهمن دنیا دست کیه
بخاطر بچت هم شده با هیچ کس تعارف نکن

وای منم یه بنده خدایی همینطور
بچشو میومد خونمون دست به وسیله های پسرم میزد تو همه چی میگشت
تو بخچال کابینت هر چی میدید میخواست
گاهیم بدون اجازه یه کش موی چیزی میکرد تو جیبش میبرد

سوال های مرتبط

مامان نازم مامان نازم ۱۲ ماهگی
بچه بیشاین بگین بچه های شما هم اینطوری هستن.
دختر من ۷ یا ۸ صبح بیدار میشه بیدار که شد شیر میخوره بعد من بلند میشم کار های خونرو انجام میدوم اونم پیشم من بازی میکنه بعد ۹ صبحانه میخوریم بهش یا تخم مرغ آب پز میدم یا فرنی یا ماست ونون اگه بخوره نخردهم هیچی بعد باز من کار خونه اونم بازی وگریه تا ساعت ۲که ناهار میخوریم بهش غذای سفره میدم اگه هم چیزی بود که اون نمیتونه بخوره براش یه چیز دیگه درست میکنم بعد ناهار یک ساعت نیم یا دوساعت میخوابیم بعد که بیدار میشه باز بازی میکنه منم کار خونه شام تا ۷ شب که باباش بیاد راستی قطره ها رو هم عصر با هم میدوم آهن و ویتامین با فاصله از شیر بعد ساعت ۹ شامپو میدوم حالا هر چی باشه ساعت ۱۰ میخوابه ماهم ساعت ۱۱ میخوابیم ولی دخترم کل روز خوبه جز شب که ۱/۵ بیدار میشه شیر میخوره می خوابه بعد یک ساعت دیگه باز بیدار میشه وتا صبح همینجوری هی بیدار میشه اونم با گریه شیر میخوره میخوابه تو طول روز هر وقت شیر بخواد بهش میدوم ولی متأسفانه یکی از سینه هام خشک شده و شیر نداره وفقط یه سینم شیر داره که اونم خوبه شیرش ولی نمیدونم باز شیرم کمه که دخترم هی شب بیدا میشه یا چی شیر خشک هم نمیخوره حتا شیر گاو هم گرفتم نمیخوره به نظر شما من الان چی کار کنم شب ها خوب بخوبه؟؟؟
مامان بێریوان مامان بێریوان ۱۵ ماهگی
واقعا موندم چه طوری بعضیا بچشون از درو دیوار بالا میره هیچی نمیگن بهشون دروز خونه رو مثل دست گل کردم که فرداش برم خونه مامانم یهو دیشب زنگ زدن پسر عموی شوهرم میاد با خونوادش که چه امدنی😑
اگه وارد خونم شدن یه بو گندی یهو امد بو عرق🤢یعنی یهو حالت تهوع گرفتم به حدی که کل خونه بو گرفت این که یه طرف بچه هاش اصلا نشستن بلد نبود زود رفتن سراغ اسباب بازیاش کلشو اوردن تو پذیرایی جیغ میزدن دخترم تا میرفت کنارشون میزدن تو سرش یا هلش میدادن یعنی کفرم در امده بود میرفتن اتاقش میگفتن نباید بیاد دخترم جیغ میزدن😑 خاک بر سر مادر پدرشون که یک کلمه هم نمیگفتن نکن یا بشین سرجات
منو شوهرم در حال حرص خوردن بودیم یعنی کل خونه رو به گند کشیدن تخمه و پوفیلا برده بودن تو تخت منو تخت دخترم کل اتاق تخمه و پوفیلا کل پذیرایی اسباب بازی تخمه میوه همش رو فرش بود به حدیکه جارو برقی رو از کمد کشیده بودن بیرون😤 تموم لباسای دخترم پخش شده بود رفته بودن سراغه کمداش تا رفتن یعنی مردمو زنده شدم از دیشب فقط دارم فحش میدم بهشون اخه چرا یه پدرو مادر اینقدرررر شعور ندارن یکی بزنن دهن بچشون که بشینن سرجات از دیشب من دارم تمیز میکنم 😤🤦🏻‍♀️
و فحش میدم😐