از باردار شدن معجزه شدنتون تعریف کنید🥰😍

۱۲ پاسخ

یعنی وقتی فکرشوبکنی که یک روح یک نفس یک آدم زنده توشکمت باشه ۹ ماه تودرونته از غذات تغذیه میشه گریه میکنی ناراحت میشه میخندی میخنده خوشحالی خوشحاله بدون اینکه ببینیش چه شکله تمام سختیهاشو تحمل میکنی فقط برا دیدنش بخدا خودش معجزس خدایا برا همه چی شکرت ❤️
انشالله همه این احساسو تجربه کنن بحق این ماه پربرکت خدا🤲❤️🌹

من بگم واقعا غیر منتظره بود ، من رفتم آمپول آزاد سازی زدم سر خود 😐 خسته شدم آنقدر اقدام کردم و نشدم هیچی زدم و ۱ تومن شد دست بالمون خالی بود بعد یهو مریضی شدید گرفتم سرما خوردگی شدید و بد بعد امپولم یک روز قبل امپولم رابطع داشتم دیگ نتونستم رابطع داشته باشم آمپول بزنی باید رابطع داشته باشی آنقدر گریه کردم گفتم خدایا من تو کم پولی کلی رفتم دارو و قرص و آمپول زدم این حقم بود ؟ خدایا نگام نکردی چرا مریضی بد گرفتم کلا رابطع نتونستم داشته باشم داشتم میمردم از مریضی بد خیلی دلم شکسته بود دوباره میتونم آمپول بزنم ؟ شوهرم همکاری می‌کنه ؟ مریضیم چی چم شد یهو بخت بدم 😔 ولی یهو دیدم همون ماه باردار شدم 🥹😭 الهی شکر تااخر عمر شکر گذارشم امیدوارم تااخر تنهام نزاره انشالله ❤️

من اون ماهی که باردار شدم دیگه گفتم ولشکن بیخی و اقدام درست نداشتیم کلا دوبار چون نه قرصی خوردم نه چیزی ولی ماه های قبل لتروزل و ابواست و امگا می‌خوردم نمیشد اون ماه بدون هیچ قرصی باردار شدم تو بدترین شرایط مثل نور و معجزه رسید

من امسال اول اردیبهشت دوتا جنین انتقال دادن،یکیش گرفت مثبت شدم و تو ۶ هفته سقط شد دو ماه تمام خونریزی داشتم،بعدش دیگه کلن دکتر و ول کردم تا دی ماه که پریودم عقب افتاد رفتم دکتر گفت وضع تخمدانهات خیلی بده بعد دوباره اومدم اول بهمن ماه خودم حس کردم تخمک گذاری کردم دو بار اقدام کردم دیگه گذشت تا ۳۰ بهمن که بی بی چکم مثبت شد،واقعا برام معجزه بود روزی که قرار بود بچه اولم که سقط شد بدنیا بیاد و نشد این یکی نطفه اش بسته شد،خدارو شکر جایی به دادم رسید که دیگه واقعا نا امید شده بودم

منم کلا دوسه ماهی دکتروداروکنارگذاشتم یعنی همش این مریضی لعنتی دست ازسرم برنمی‌داشت تمام لثه دهنم زخم شده بودگلومم دندون دردشدیدسردرد کلا درگیرخوب شدن وخلاص شدن ازمریضی بودم کلی دارو وچرک خشکن خوردم پنی سیلین های قوی که بهترشدم اما شوهرم کارخودشومیکرد وامیدواربودمن نه اصن کلا دیگه به بچه فکرنمیکردم تودلمم ب شوهرم میخندیدم میگفتم چ دل خجسته ای داره من تنبلی دارم خودشم ضعیف هست کلا بیخیال بارداری بودم اما دیدم خیلی سوزش ولرزدارم یادبارداری قبلیم افتادم گفتم این عوارض این امپولاس توجه نکردم موعدمم گذشت چون سابقه داشتم اهمیت ندادم تا شدده روزگفتم شایدروزه بگیرحالا ی تست بزنم زدم خداروشکر بارداربودم 😊

من بعد ۷ سال طبیعی باردار شدم درست تو موقعی که تو فکرش نبودم سوپرایز شدم با درد واژن وتخمدان ولی متاسفانه تو ۶ هفته و ۳ روز رشد نکرد ضربان قلبش نزد ۱۷ روزه سقط کردم😔😭

بتا 16امکان داره بعدن منفی بشه

واسه من واقعا غیر منتظره بود قرار بود شوهرمو ببرم دکتر فرداش داروهای قوی تری بده و خودمم‌قرار بود برم آزمایش هورمون و‌عکس رنگی ی شب قبل اینکه شوهرمو ببریم داشتیم از بیرون میومدیم گفتم ی بی بی چک بزار بخریم من که میدونم نیستم ولی میزنم اومدم رفتم بی بی زدم اولش منفی شد درعرض یک دقیقه دیدم دوخط شد من اصلا باورم نمیشد که این ماه باردارشم خدا برام واقعا معجزه کرد انشالله از این معجزه ها قسمتت گلم

خانما اگه دوس داشتین توی نذر نمک به نیت نینی دارشدن شرکت کنید توی تاپیک قبلیم درموردش توضیح دادم

دعا کنیدم منم باردار بشم

واقعا معجزست

فعلا ک نشدم ☹️

سوال های مرتبط

فرشته🦚 فرشته🦚 قصد بارداری