تجربه زایمان طبیعی
پارت یک

شنبه شب رابطه بدون جلوگیری داشتم و بعد از اون رفتم حموم توی حموم دلدرد و کمردرد شدیدی شدم ولی نه مثل پریودی
توجهب نکردم و رفتم خابیدم ساعت 4 نصف شب بود که احساس خیسی کردم و رفتم دستشویی و فهمیدم لکه بینی دارم
این لکه بینی ادامه پیدا کرد تا ساعت 7 صبح شد و نگران شدم رفتم بیمارستان معاینه شدم و نوار قلب گرفتن هیچ دردی هم اون موقع احساس نمیکردم
معاینه که کردگفت یک سانت و نیمی و دوتاهم تو بیست دقیقه نوار قلبت درد داشتی
برو خونه وقتی دردت شدید شد بیا
برگشتم خونه یه مقدار خونریزیم بیشتر شد تا شب کارای خونمو کردم و تو این مدت هی دردام بیشتر و منظم تر میشد
دیگه تحمل کردم تا ساعت 3 نصف شب
دوش گرفتم که دردم بهتر شه ولی تفاوتی نکرد و فاصله ی دردام شد هر پنج دقیقه و هربار سی ثانیه
من متوجه نشدم انقباض داشتم یا نه ولی دردش از پایین کمرم میگرفت تا زیر شکم و داخل واژنم ولی بیشتر از همه جا کمر درد داشتم شدیددد

۲ پاسخ

دردت مث درد من بوده از کمر تا زیرشکمو وواژن

چند هفته زایمان کرید

سوال های مرتبط

مامان امیرعلی مامان امیرعلی ۲ ماهگی
تجربه زایمان۱
اول از همه بگم چکار کردم دردام منظم شد. شنبه لکه بینی قهوه ای و خونی ام شروع شد. روزای بعدش دردای پراکنده و چند ساعته پریودی داشتمگ بعضی روزا هم هیچ دردی نداشتم. ورزش لگنی میکردم ولی. سه شنبه دکتر معاینه کرد و گفت هنوز بسته ای. اگر تا دوشنبه آینده دردت نگرفت با نامه برو بیمارستان. منم تصمیم گرفتم تلاش کنم تا دوشنبه دردام شروع بشه. شب اومدم خونه و یه دمنوش رقیق تخم شوید خوردم، فردا صبح بیدار شدم که شیاف گل مغربی استفاده کنم اما ترشح تخم مرغی خونی زیاد داشتم و نشد. حالم یجوری بود. با سختی زیاد کارای عقب مونده خونه رو انجام دادم، یکم ورزش کردم، حمام رفتم و داخل آبزن نشستم. یهو دیدم ا چه جالب من تقریبا هر یک ساعت یکبار درد دارم. یکم مطالعه کردم و تصمیم گرفتم از نقاط فشاری و تحریک نوک سینه برای نزدیک تر شدن و مرتب شدن دردام استفاده کنم. هر یک ساعت یک دقیقه نقطه هوگو و نقطه روی ساق پا رو تحریک کردم، نیم ساعت بعدش هم یک دقیقه تحریک نوک سینه. هر بار تحریک نیکردم انقباض و دردم میگرفت. تا ساعت ۶ فاصله ها رسید به هر نیم ساعت، ولی خیلی منظم نبود.
ادامه تاپیک بعدی
مامان دلوین مامان دلوین روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان طبیعی
پارت اول
دو روز بود سردرد داشتم رفتم زایشگاه ازم آزمایش خون، سونوگرافی، ضریان قلب گرفت گفت همه چی اوکیه معاینه ام کرد گفت یک سانت باز شده دهانه رحمت برو خونه اگه بهتر نشدی فردا باز بیا. تو راه ک داشتم برمیگشتم کمرم و زیر دلم شروع کرد درد گرفتن البته منظم نبود
منم خدا خدا میکردم ک ایشالله زودتر دردای زایمانم شروع بشه رسیدم خونه و دردام بیشتر و تایمش نزدیک تر بهم شد و هی دو دل بودم ک خدایا واسه معاینه اینجوری شدم یا واقعا دردام شروع شده
شب نتونستن درست بخوابم تا اینکه صبح شد و دیدم شدت دردام بیشترم شد جوری دردم میگرفت ک نمیتونستم اون لحظه تکون بخورم چون همه میگفتن بیشتر دردات رو خونه تحمل کن بعد برو بیمارستان منم هرجور بود سر کردم در کل دو شب درد رو تو خونه تحمل کردم ک فرداش تایم میگرفتم اول هر 20 دیقه بود بعدش شد هر 15 دقیقه و بعد هر 10 دقیقه
مانا همراه گرفته بودم بهش پیام دادم ک من دو شبه درد دارم امروزم بیشتر شده منظم هم شده دیگ نمیتونم تحمل کنم ک گفت بذار تایمت کمتر بشه زود نرو بیمارستان
مامان فندق مامان فندق روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان طبیعی
دوشنبه ۱۲/۶
۳۸هفته و ۳روز بودم رفتم دکتر، معاینه کرد دو سانت باز بودم. ان اس تی گرفت گفت حرکات بچه کمه بهتره بیای برای زایمان. گفت پس فردا بیا بیمارستان.
توی این دو روز حسابی ورزش کردم تا بلکه دردم بگیره ولی چهارشنبه صبح بدون درد راهی بیمارستان شدم. ساعت ۹.۳۰ بدون درد بستری شدم. اولین معاینه تحریکی رو که انجام دادن، دل دردای پریودی خیلی کم پیدا کردم. تا ساعت ۱۰ دکتر اومد معاینه کرد همون دو سانت بودم و برام سرم فشار با دوز کم تجویز کرد.
بعد از سرم فشار دل دردام کمی بیشتر شد ولی قابل تحمل بود. درخواست ماما همراه کردم. ماما همراه توی دردام بهم ورزش میداد که خیلی به کاهش دردم کمک میکرد. تا ساعت ۱به همین صورت گذشت. ساعت ۱ دوباره دکتر اومد برای معاینه که گفت ۳ سانت شده و کیسه آبمو زد. بعد از کیسه آب دردام خیلی بیشتر شد ولی یه کم که گذشت توی انقباض هام ضربان قلب بچه افت پیدا میکرد. که ماسک اکسیژن بهم وصل کردن تا شرایطم اوکی شد. یه ساعت بعد دوباره معاینه شدم که هنوز همون سه سانت بودم و هیچ پیشرفتی نداشتم. دردامم زیادتر شده بود.