فقط استرس نداشته باش
وای چقدر سخت میگیرین
توکل کنین به خدا مادر اون بچه شمایین و باید بزرگش کنین و مسئولیتش با شماست نه مادرتون
من خودم پسرم 18 روزش بود از مشهد برگشتم خونه خودم
پسرم 5 ماهش شد دوباره فهمیدم حامله ام
الان مسئولیت دوتا بچه کوچیک گردنم میفته و خیلی سخت میشه
یکی راحت تره
عزیزم من پنچ روز مامانم پیشم بود پنچ روزم مادر شوهرم بعدش که رفتن من و شوهرم بهتر به بچه و کارا میرسیدم یاد میگیری کم کم
منم زایمان اولم همینطوری بودم مامانم از شهرستان اومد تازه واسه من 20روز پیشم واستاد میخواست بره اینقدر گریه کردم آخرش شوهرم منو فرستاد با مامانم رفتم خونشون بعد دوماه دوباره با مامانم اومدم خونمون مامانم یکم واستاد دیگه رفت دیگه کم کم عادت کردم بعد اون دوتا زایمان دیگه داشتم دیگه تنهایی از پسش بر اومدم
خب ی ده روزم تو برو خونه مادرت تا قشنگ قلق بچه ات دستت بیاد
منم مثل شما بودم روز عروسیم گریه نکردم ولی بعد زایمانم از پیشم رفت گریه میکردم .ولی خودم از پس بچه برآمدم هر جا میموندم به مامانم زنگ میزدم
منم بعد ده روز که مامانم رفت خونشون اینقد گریه کردم و هق هق کردم که خدا میدونه😂الان خندم میگیره به اون روزا...منم تجربه اولم بود،ولی اصلا سخت نیست عزیزم،خدا خودش کمکت میکنه.....
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.