منم زایمان اولم همینطوری بودم مامانم از شهرستان اومد تازه واسه من 20روز پیشم واستاد میخواست بره اینقدر گریه کردم آخرش شوهرم منو فرستاد با مامانم رفتم خونشون بعد دوماه دوباره با مامانم اومدم خونمون مامانم یکم واستاد دیگه رفت دیگه کم کم عادت کردم بعد اون دوتا زایمان دیگه داشتم دیگه تنهایی از پسش بر اومدم
خب ی ده روزم تو برو خونه مادرت تا قشنگ قلق بچه ات دستت بیاد
منم مثل شما بودم روز عروسیم گریه نکردم ولی بعد زایمانم از پیشم رفت گریه میکردم .ولی خودم از پس بچه برآمدم هر جا میموندم به مامانم زنگ میزدم
منم بعد ده روز که مامانم رفت خونشون اینقد گریه کردم و هق هق کردم که خدا میدونه😂الان خندم میگیره به اون روزا...منم تجربه اولم بود،ولی اصلا سخت نیست عزیزم،خدا خودش کمکت میکنه.....
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.