۱۲ پاسخ

من از بیمارستان تا خونه تنها بودم هیچی صلوات بفرس یا علی بگو از خدا بخواه کمک کنه همه چی خودش درست میشه

عزیزم اولین شبت با بچه چطور گذشت

منم چند روزه تنهام نگران نباش از پسش برمیام

چرا میترسی،البته حق داری استرس داره ولی نگران نباش از پسش برمیای حتما سخت نیست فقط ارامش خودتو حفظ کن که هول نشی بعد دیگه برات راحت میشه،در هر صورت بچه گریه میکنه دیگه تو هم باید بفهمی برای چیه حالا استرس بگیری نگیری تاثیری رو گریه هاش نداره

من از اول تنها بودم خودم وخودم الانم توی بیمارستان برا زردی بستری شده بچم تنهام خودمم 🥲

من شب دهم مامانم رفت زنگ زدم همون شب برگشت دوباره خودم اومدم خونه مامانم درکت می کنم بچه اول باشی استرس می گیری

نترس عزیزم فکرش برای آدم بیشتر از واقعیت سخت به نظر میرسه
منم از ۱۴ همین روز اومدم خونه خودم و از پس کارام بر اومدم فقط اوایلش شاید احساس دلتنگی و گیجی کنی که به مرور درست میشه

شبی ک مامانم رف دخترم داش گریه میکرد من ب هوای اینکه مامانم اینجاست بلند نشدم تادخترم یهو شروع کرد ب جیغ کشیدن پاشدم دیدم مامانم نیس ک تا خود صبح گریه کردم

من از شب اول خودم میکردم همه کاری
چند روزی اومد پیشم
دیگه هم نیومده
کلا وقتی خودت باشی بیشتر دستت میاد که چیکار بکنی

منم فردا شب میرم خونمون،خیلی میترسم که نتونم🥲💔

بچم 8 روز بیمارستان بود
روز هشتم تو بیمارستان فقط پیشش بودم
فرداش که اومدیم مامانم تا سه روز موند پیشم ولی اصلا لازم نشد خودمم اصلا ازش کمک نخواستم اونم در طول شب یه بار مثلا میومد تو اتاقمون بهمون سر می‌زد
چرا اینقدر سخت میگیرین؟

سینتو راحت قبول میکنه؟

سوال های مرتبط