بعد چند روز امشب دارم میرم خونمون🫠
تنها مزیت خونه مامانم بودن این بود که غذا و همه چیز حاضر بود و من فقط به بچه میرسیدم
الان باز غصه گرفتم برم خونمون همه کار باید بکنم🥲و میترسم وقت نکنم..
بچه داری خدایی سخته شماها چجوری کاراتون و هندل میکنین؟؟

عزیزم اوایلش فقط خودت مهمی و بچت کارهای خونه همیشه هست الان سعی کن خوب به تغذیه ات برسی و بچت اگه ظرف موند اشکال نداره لباس رو بند بمونه ایراد نداره خونه بهم ریخته باشه ایراد نداره تا یکم بگذره و بچه آروم تر بشه بعدش میتونی همه. رو مدیریت بکنی الان فقط به تغذیت و بچت فکر کن

من شبا که حسین بیداره ناهارم درست میکنم که روز وقتی کمی می خوابه منم بتونم استراحت کنم...

من همون اول شوهرم کنارم بود خونه خودمم بودم نرفتم خونه مامانم چون بنده خدا مادرم مریضه نخواستم مزاحمش بشم شوهرم زود از سرکار میاد بچه رو میگیره من کارا رو میکنم

من روزای اول خونه خودم مینشستم زار زار گریه میکردم الان یکم برام عادی شده
ولی باز دلم میگیره

من سر پسرم دوماه خونه مامانم بودم الانم سر این یکی باز میام

هیچی عزیزم منم هیچی نمی‌خورم🤭رژیمم استخوانام مونده چون دقیقا وقت ناهار و شام شلوغ می‌کنه کلا هیچی آب بدن ویتامین غذا همه چی فعلا کنسله تا وقتی بزرگ بشه چون هیجوره نمیتونم

من از روز هفتم مامانم رفت خونه ش 🤣

من که بعد از ده روزگی تنها بودم سخته

من یه بچه مدرسه ای هم دارم وبچم ۱۰روزش بود تنهاشدم دیگه،هندل کردم خواب خودم شده۳-۴ساعت در شبانه روز

عادت میکنی کم کم

عادت میکنی عزیزم یکم سخته ولی شما میتونی

واسه منم همینجور بود تا یک ماه خونه مامانم بودم الان اومدم خونه خودم همسر کمک میکنه خیلی راحتم

منم از خونه خودمون رفتن میترسم🥲😂