عصری پسرم خواب بود به دخترم گفتم تو بشین تو خونه من برم یکم چیزمیز بخرم
قبول نمیکرد منم اخر سر گفتم اگه بشینی نقاشی بکشی برات جایزه میخرم(منظورم تنقلات بود) برگشت بهم گفت تازه کادوی تولد برام خریدین من جایزه نمیخوام 😐😬
آخرسر باهم رفتیم بیرون و تنقلات هم مجبور شدم واسه هرکدوم یه ژله خریدم 😮‍💨
حالا یهو پرید گفت مامان من میخوام نقاشی بکشم وایییی چقدر خوشحال شدم چون علاقه ای ب نقاشی نداره متاسفانه😮‍💨
نگو خانم نقشه داشته زودی با عجله کرد گفت مامان تو رو کشیدم گفتم افرین فلان گفت حالا جایزمو بده گفتم مامان من عصر گفته بودم جایزه میدم اگه بشینی تو خونه ک اونم تو دیگه قبول نکردی
حالا گیر داده برو بیرون من نقاشی بکشم تا تو برام جایزه بگیری😩😩😩😩😩

😅😅این قسمت دختر باهوش

آخی ننه😍
خدا حفظش کنه😁

چه دامن کوتاهی هم پوشیده برااات.
اوکالا نصب کن سفارش بده. هی نری بیرون.

زمانه اوشاخلاری🤣🤣🤣

بخدا این بچه ها ماهرو گول میزنن

پ.ن من همیشه حس میکنم یکم چهارشونم و از این مدل بودنم متنفرم
حالا دخترمم نامرد منو چهارشونه کشیده😩😩😩😩😩😩

گریه داد بیداد ک برو بیرون 😖😖😖😖