سلام خانم های باسیاست من یه مشکلی دارم میشه بفرمایید راه حلتون چیه؟
شوهرم کارمنده وحقوقش بخور ونمیره دکتر رو به زور میریم تو بیمارستان ،مطب که اصلا...گوشت اصلا نمیخریم ،اجیل واینا در حد بچم ،نهارمم مامانم واسم میاره،لباس هم اگه باشه سالی یچی کفشی مانتویی چیزی فقط یکیش... آرایشگاه که مطلقا نمیرم حتی برا اصلاح چون پول نداریم شوهرم خودش که از ما دوره بنا به دلایلی خودش یه ماستی لوبیایی چیزی میخوره برا ماهم شیری ماستی ناگتی اینجور چیزا میگیره،ماهی یکی دوتومن هم میده بهم که پوشک وشیرخشک واین چیزا بگیرم واگه هدیه جایی خواستم ببرم یا خورد وخوراکی لازم داشدم با همین باشه واقعا تحت فشارم وبا بچه کوچک نمیتونم کار کنم،لباسای بقییه رو هم بعضی وقتا مبپوشم بعد به شوهرم میگم برو کار کن میگه خودت کار کن میگه که من بیشتر از این نمیتونم وحوصله کار کردن ندارم چیزی لازم ندارم...چیکارش کنم که یکم بیشتر واسه زندگیمون تلاش کنه ؟اون روز میگفت قطره های بچه رو یه ماه درمیون بده که نخوایم هزینه کنیم

۱۶ پاسخ

زیادی کم توقع هستی الانم نمیشه کا ریش کرد حالاببین چقد میگیره چقد بابت وام میده اینجوری شاید بشه باز خاستش کنی

مگ حقوقش چقدر هست ؟

ویتامین ها رو بده حتما.
الان سهام عدالت میریزن هفته دیگه کلا نگه دار واسه ویتامین ها.
پسر من همه چیشو میخورد به موقع تو آزمایش یک سالگی فهمیدیم کم خونی شدید داره

عزیزم بگو‌حداقل بره اسنپ

عزیزم من خوندم کامنت هارو
شما هم با خانوادت صحبت کن حمایتش نکنن
اون چون خیالش راحته یکی هست دستشو بگیره نشسته تو خونه
اشتباه نه تنها از خودتون بلکه از خانوادتون هم بوده
شماهم یه مدت درست و حسابی آشپزی نکن
غذای ساده و آماده بزار جلوش
خونه خانوادش نرو بگو لباس ندارم بیام بیرون
بی احترامی نکن
بی احترامی کرد بی محلی کن
خیلی هم حرف زد بگو در شان و شخصیت خودم نمیبینمت که جوابتو بدم
بهتون هم میگه لیاقت نداری بگو آره راست میگی لیاقتم بیشتر از توان و وجودته نمیتونی تامین کنی
ببخشید همچین حرفی میزنم
ولی شماهم نیازش رو تامین نکن
شما الان به راحتی میتونی شکایت کنی از همسرت

تو تنها نیستی باید بگم بیشتر مشکلاتت رو من دارم تازه شوهر من کارگر ساختمان هس ی روز کار ۱۰ روز بیکار با ی مادر شوهر که دارم نگهش میدارم با دوتا بچه ۱۷و۱۶ ماهه اصلا ی وضعی داریم ولی دگه باید ساخت همیشه هم بحث داریم سر نداشتن

من قبلا همش درکش میکردم وازآرایشگاهم ازهمه چیزم زدم ولی آقاپروتر وطلبکارترشده منم چندروزه گفتم هرچی لازم دارم بایدتهیه کنی چون نه تنهاقدرندونسته بلکه طلبکارم هست

حقوق شوهرمن 10ملیونه ولی ازبعدظهر تاده شب میره تواسنپ ماهم تحت فشاریم ولی نه دراین حد.

وضعیت ماهم همینه ولی ما چون زمین خریدیم اقساط میدیم و پولمون تموم میشه یه ذره قناعت کنین از لباس و این چیزا بزنید خودت هم میتونی کار درمنزل بیاری انجام بدی ولی حقوق کارمندی انقدرا هم زود تموم نمیشه که قطره نخرین قطره و تغذیه واجبه

حقوق شوهرم خیلی کمه که پول بنزین زدن ماشینش نداره چه برسه به خورد خوراک چون بیمار هست هیچی نمیگم

وام هارو چیکار کرده بعد؟

چی بگم واقعا...خدا لعنتشون کنه با مملکتشون...ولی خب چیزی هست عزیزم اینه که زنی که خرج داره ارج داره ابدا منظورم این نیست که ولخرجی کنیم مردا هم گناه دارن ولی خب از اول اشتباه کردی این حجم بی توقعی از مرد واقعا اشتباهه

کارمندی حقوقش انقدر کم نیست که بخوایید از قطره و...بچه بزنید که

کارمنده آموزش و پرورش ؟

کارمند چیه

حقوقش برا وام میره

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق ۱ سالگی
کمکم کنین لطفا عذاب وجدان گرفتم 😢
بچم خداروشکر خیلی آرومه کلا نسبت به بچه های دور و اطرافم که میببنم شر نیست ولی کار ها خطر ناک انجام میده بعضی وقت ها مثلا میره رو مبل ها راه میره اگه یه وقتت واسه این که باهاش حرف بزنیم کلا میرفت روی مبل حالت انداختن میگرفتن خودشو انگار میخواست بندازه یه بار هم هیجان زده شد یهو انداخت خودشو یکی دو بار هم که ناخواسته افتاده
یا این که چیز های سنگین رو پر میکنه هر طرفی شد
به مادر شوهرم گفتم اینجوری میکنه دو روزه مادر شوهرم گفت دعواش کن که متوجه بشه نباید این کار هارو بکنه من کلا تا جایی که میتونم اصلا دعواش نمیکنم دو روزه دارم دعواش میکنم که شاید بهتر بشه بعد میزنه زیر گریه و میخواد بغلش کنم ازم انتظار نداره دعواش کنم خیلی ناراحت میشم خودم از این کار و این که هیچ تأثیری هم نداشته دعوا کردن بیشتر لج میکنه اگه بهش بگیم نکن تورو خدا راهنماییم کنین چیکار باید بکنم من دارم از جذاب وجدان دیوونه میشم آخه این بچه ی کوچیک چی میدونه که دعواش کنم
مادر شوهرم میگه چون لوسش کردین اینجوری میکنه باید دعواش کنین تا بفهمه
مامان فندق مامان فندق ۱ سالگی
سلام عزیزان
مامانا کمکم میکنید
پسرم ۵ سالشه
خیلی لجباز و یک دنده هست
تقریبا کل روزش رو با لجبازی و غر زدن و ناله کردن میگذرونه،با برادرش که یک سال و نیمش هست اصلا بازی نمیکنه،بیشتر ازش دور میشه و یا میزنتش
یعنی سر هر موضوعی بهانه میگیره،گاهی فکر میکنم این همه بهانه از کجا میاره🥺🥺
حتی میریم بیرون باز هم انگار هیچی به میلش نیست،مدام ناله،گریه،بهانه
کلا خودم همیشه خییییلی تحت فشار قرار میگیرم و سر درد میشم
و اینکه تا به خواستش نرسه کلا ول کن ماجرا نیست
از طرفی پسر کوچیکم نمی‌ذاره زیاد برم سمتش،خیلی بهم حساس و وابسته هست،مثلا تا می‌خوایم با هم حتی یه کاردستی درست کنیم قشقرق راه میندازه و گریه می‌کنه😭
انگار من باید کل روز رو کل حواس و فکرم رو بذارم رو این دوتا
یعنی بعضی وقتا مغزم میخواد منفجر بشه،
خیلی تلویزیون میبینه،و همین که فاصله میگیره دوباره بهانه خاش شروع میشه
حتی با هم پارک هم بریم بازم یه چیزی هست که بخواد به خاطرش بهانه بگیره
نمی‌دونم من کم طاقتم
پسرم خیلی بهانه گیره
کلا تحت فشارم🥲🥲
مامان گندم🌾👼🏻 مامان گندم🌾👼🏻 ۱ سالگی
سلام به همه
مامانا یه سوال داشتم گندم الان ۲ ماهه یادگرفته راه بره یعنی ۱سال و ۳ ماهش شد یادگرفت راه بره یعنی ۱۵ ماهگی
دیر راه افتاد الان ۳/۴ روزه یاد گرفته بدوعه
یعنی این بچه هنوز روند راه رفتنش کامل نشده
مثلا ممکنه بعضی اوقات بچه موقع راه رفتن زمین بخوره یا….
با اینکه هیچ مشکلی نداره
حالا خواهر شوهرم اکروز گفت مامانم ترسیده بهت بگه
میگه گندم پای راستش و بد برمیداره
مثلا یه پا رو عادی برمیداره اون یکی پا رو بیشتر بلند میکنه
اول گفت میکشونه پاشو
دوباره گفت موقعی که میخواد قدم برداره پای راستش و بیشتر بالا میاره🥲
مث خوره افتاده به جونم تروخدا من و همسرم که متوجه نمیشیم ولی مادر شوهرم مصممه که پای راستشو برمیداره اخه اگه مشکل داشت اصلا راه نمیوفتاد
بابت دیر راه افتادم بگم
گندم دستشو به همه چی میگرفت راه میرفت ولی دیرتر مستقل راه رفت
کسی تجربه اشو داشته؟!
نمیدونم چکار کنم اصلا کجا باید ببرم تروخدا اگه چیزی میدونید بهم بگید🥺