۴ پاسخ

دقیقا👍

دقیقا من به این نقطه رسیدم که دیگه هیچکس برام اهمیت ندارع

آخرش چیکار کردی ؟ آروم شد دیشب ؟

آره واقعا

سوال های مرتبط

مامان وروجک مامان وروجک ۱ سالگی
با بچه ای که دائم گریه میکنه چیکار باید کرد؟ اوردمش تو تخت نیم ساعت نخوابید گفت بیام پیش شما اوردمش
لالایی گذاشتم گیر داد بره بیرون واسه اولین بار گریه ک کرد گفتم هرررچقدر گریه کنی نمیذارم بری ده دقیقه کامل هق زد توضیح دادم میدونم میخوای بری ولی شبه تاریکه همه خوابیدن و... اخرش ب زور حواسشو پرت کردم یک لحطه اروم شد بعد باز جای دستمال دید خواست گفتم نمیشه ده دقه ام ب اون هق زده بدجوور
گفتم گریه کنی ام نمیدم میدونم میخوای و ناراحتی و هزارتا دلیل مثل کتابا اخرش با چیزای دیگه مشغول کردم ولی ی لحطه اروم نشد عصبانی شدم صورتشو گرفتم گفتم بسه چقدر گریه میکنی خسته شدم و دستمو گذاشتم دهنش😭😭😭
خدایا خستم ازش چرا انقدر گریه میکنههه😭 شبا از تختش و خواب فراریه
روزا میریم جایی نمیخواد برگرده فراریه
خونه مامانمم از من فراریه با هرکی جز من اروم میشه😭 من چیکاار کنم چرا انقدر گریه میکنهههه منم با گریه عصبی میشم دست خودم نیست
اونروز داد زدم کاش ب دنیا نمیاوردمت ازم فراری ای بقیه رو میخوای😭😭😭واقعا کم اوردم
مامان آتنا مامان آتنا ۱ سالگی
زنگ زدم به مادر شوهرم باهاش حرف زدم اول ی ربع فقط گریه پشت گریه نفرین کرد پسرشو پسرم بی مادر بشه پسرم ال بشه ننش بمیره ایشالا
بعد کلی باهم حرف زدیم گف اره من ازت ناراحتم چرا ب پسرم گفتی من از دست اتنا پولو کشیدم گفتم اره ناراحتم غیر از اینم نیست گرفتی از دستش کشیدی حتی اونجا هی میگف اره بشمرید ببینید چقدره ۵۰۰باید باشه ۵۰۰میخواستم بدم
کلی بهم برخورده بود
بعد گفت اره اگر ب اونه توام روزی ک داشتی میرفتی دندون پزشکی دخترتو نزاشتی پیش من بمونه گفتم من یکسالو نیمه دارم درد میکشم نمیتونم برم چون نمیتونم دهترم بدون من نمیمونه گفتم بیدار میشه گریه میکنه بردمش گفت اره اگ ب حرفه منم بلدم حرف بزنم ب پسرم ولی نمیزنم
خلاصه گف اره اشتباه از من بود کاش اون زمان میگفتم بجای عروسی خونه بگیره برات من اشتباه کردم همه چیو مرور کردم اشتباه از خودم بود پسرم غلط کرده پسرم گ و ه خورده با دهن جد و ابادش ک ماییم
گفتم پسرت تو‌زندگبمون فضولی میکنه همرو گفتم گف بیجا کرده کلی حرف زدیم گریه کرد حرفای تو دلمو همرو گفتم 😏 همرم زد زیرش ن اینحوری نبوده ن فلان
مامان Deniz🌊🌎 مامان Deniz🌊🌎 ۱ سالگی
برا مامانایی ک زود اعصبی میشن باید بگم ک:
مامانم همیشه میگه: الان میبنی این بچه سرشو گذاشته رو شونه تو؟ ی روزی این جاها برعکس میشه و تو پیر میشی و باید سرتو بزاری رو شونه های این بچه🥺🌿و تموم رفتارای اونموقعش برمیگرده ب اسایش و امنیتی ک توی خونه تو داشته 🥹🫂و هر چقد عشق و محبت و بهش یاد بدی در اینده ب تو اونو برمیگردونه🫠🤍
همین الانشم وقتی کلافم سرمو میزارم رو پاهاش و دست میکشه رو سرم میگه: نانی نانی نانی 🥺🌻🌼
باور کنید این کوچولوها نهایت تا ۴ سالگی خیلی ب ما نیاز داشته باشن و برای کارای روزمره اشون خیلی مارو درگیر خودشون بکنن❤️بعد از اون خیلی مستقل تر از قبل میشن و روز ب روز از ماها دور تر میشن🥹❤️از لحظه ب لحظه این سن استفاده کنید بزارید ارامش رو توو بغل شما پیدا کنن🥲🤍🥺کاملا قابل درکه ک خیلی وقتا خسته بشین و دیگه فک کنین نمیتونین از پسش بربیاین برای همه ما پیش اومدع این حس ولی خسته ک شدی گریع کن زاری کن ولی سر کوچولوت داد نزن🥹🌼