ببین من یبار بچه ی خواهرم سرماخورده بود و هر کاری کردم بهش بگم به بچه ی من نزدیک نشو دلم نیومد بعد که اومدم خونه برای شوهرم تعریف کردم یه حرف خوبی بهم زد …گفت تو هر وقت سلامت و ارامش بچه ی خودتو به ناراحتی و خوشیه بقیه برتر دیدی اونوقت میتونی بگی من مادر خوبی هستم یا من بچمو دوس دارم…ولی تا وقتی که بخاطر ناراحتی بقیه بچتو فدا میکنی نمیتونی بگی من مادر خوبی هستم…منم از همون روز تعارف رو گذاشتم کنار و به همه حرف دلمو میزنم حتی شده با خنده و شوخی…
من اگه جات بودم تا میومد سمت بچم سریع بغلش میکردم و میگفتم به بچه ی من دست بزنی کشتمت با خنده😉
۱۷ سالشه خرس گنده ۷سالش که نیست
یبار قشنگ بهش بگو رودربایسی رو بذار کنار
بچه ی دوساله ی پسر خاله ام دیشب بهش میگفتم نی نی خوابه نباید بهش دست بزنی دیگه دست نزد
دلم میخواد یکبار ب روش بیارم بگم بچه یک ساله یادوساله نمیشه ادب کرد یادته حرف ب من زدی حتما میگم اگه دنیا یک روز باشه توگلوم مونده بغض شده😭😭😭😭
دلم بغض ام خیلی گرفته ازبس ساکتم انگار لالم .
پسراولم ۷ساله اشه.
۲ساله بود خواهرشوهرم بچه نداشت خیلی بداخلاق بچه ام تقریبا ۲سال شایدم یک سال نیم داشت اذیت میکرد تاجایی ک بچه ام موهاش کشیده بود باهمه عالم ادم حتی رفتگر غریبه ها لبخند میزد بعدش باعصبانی ب من گفت ناراحت نشی ها توبچه ات خوب ادب نکردی ادب بچه دست مادره من اونجایی ک تواتاق شریک مادرشوهرم اینا زندگی میکردم گریه کردم یواشکی هیچ نگفتم .
الان بچه دومم بدنیاامده خونه ام جداست خواهرشوهره بعد ۷سال بچه دارشده بچه اش یک سال نیم داره وای خدا چشم تون ب دور بچه اش چندین بار امده خونمون .
دفعه اول بچه ام بیقراری میکرد ۲ساعت کامل گریه بغلم ایستاده رامیرفتم .
خودم گریه بخاطربچه ام.
بچه اش تموم سطل زباله ریخت کف اتاق مادره هیچ نگفت سرش توگوشی رفت انباری کل اچار ریخت اشپزخونه مادرش هیچ نگفت اتاق خوابمون کل لباس هاریخت کف اتاق .
اشپزخونه ظرف ها میریخت اصلاوضعی شده بود میوها ک خورده بودن پوست هاش ریخت وسط پذیرایی .
مادرشوهرم امدگفت بچه ات نگه دار میگه من خونمون اسایش ندارم امدم اینجاراحت باشم خودم وبچه.
رفت گلاب روتون دمپایی دسشویی میرخت پذیرایی کل اساب بازی ها پرت میکرد سمت بچه ام نتونستم بچه بزارم زمین ۴ساعت ایستاده راه رفتم بعدش بچه ام بردم دکتر.
شب بود امدم ساعت ۱۰شب بچه خوابید تا۱۲شب فقط جمع کردم .
حالا کارفرماببین پسرهمون خواهرشوهرک ب من میگفت بچه ات ادب نداره.
بچه اش ب همه حتی من مادرشوهرم میزنه اگه کسی بخوابه هرچی دستش باشه پرت میکنه سرش.
ی بار دخترم ۴ماه خوابیده بود یک لحظه شیشه شیرش شستم میزد سردخترم .
بچه ام خواب بود
ب شوهرم گفتم انگارنه انگار اگه بچه ابجیم بودن منو دعوامیکرد ب رو خواهرش نیاورد
من خانواده شوهرم جرعت ندارن بیان سمت بچم یبارخواهزشوهرم ۳۸ سالشه لپ بچموکشید ۲۰ روزش بود ی دادی زدم سرش دیگه جرعت ندارن بیان
والا اون خوبه بچست اینکارا میکنه مادر شوهر من۵۰سالشه پدر یچه رو در میاره از لب بوس میکنه و پرتاب میکنه بالا با بچه ورزش میکنه بچم بمیرم براش از لج من بوس میکنه میدونه بدم میاد
رو دروایسی نمیخواد سلامت بچه مهم تره بهش ی بار محکم بگو تا متوجه بشه
اصلا بچه زیر ۶ماه نباید حتی پدر مادر بوس کنن چه برسه حالا اطرافیان
والا ادم سر بچه نبابد رودربایستی داشته باشه خیر سرش بزرگ این کارا چیه الان پسر من از این کارا میکنه میگم ی مقدارش مال حسادت ی مقدارش دوس داشتن و بازی کردن
بذار ناراحت بشن یا هر چی جدی تذکر بده
ای خواهر اینو میگی پسر بچس نمیفهمه مادرشوهر گاوه من که بچه خوابه فشارش میده شیر میخوره پاهاشو قلقک میده یا میگه شیر نده بزار گریه کنه ببینم چجوریه من میگم قلقلک نده عوضی توجه نمیکنه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.