۱۵ پاسخ

این دیگه چه جور دوست داشتن مریضیه؟؟؟ با شوهرت دعوا کن توام ..یعنی چی الکی از اشتباه مادرش دفاع میکنه؟ سکوت نکن ..من سر بچم با ننه بابای خودمم شوهی ندارم

مادرشوهر من بچمو ندیده اصلا
هیچوقتم حق نداره ببیندش

من یه بار گریه کردم به شوهرم گفتم نگاه کن من یک ساعته به زور بچه خوابوندم به همین راحتی بیدارش می‌کنه دلت برا من نمیسوزه
دیگه بیشتر حواسشو جمع کرد

فوت شده

ب جرات میتونم بگم دخترم چهار سالش شده پنج بار مادر شوهرم بغلش نکرده

بشدت خطرناکه بچه رو پرت کنی هوا اونم بچه انقدی
من به بقیش کار ندارم اما بچه هنوز ملاجش و سرش سفت نیست خدای نکرده باعث عقب موندگی بچه میشه کارش بزن تو گوگل یا هر چی به شوهرت نشون بده اگه هم انقد شعورش کمه ک نمیفهمه حتمااا خودت نزار مادرشوهرت اینکارو کنه من بچه خواهرم یک سالش بود باز مامانم نمیزاشت میگفت سرشم که خوب باشه چشماش کج میشه خیلی جدی بگیر این قضیه رو

من اگه مادرشوهرم اینجوری کنه پیش شوهرمم میگم برام فرقی نداره مادر بچه منم من زاییدم به هیچکس اجازه نمیدم دخالت کنن.امشب دعوت خونه مادرشوهر بودیم غذا درست کرد کار پیش آمد واسه شوهرم منم نرفتم 😂

مادر شوهر من هنوز نیومده دیدن پسر من

مریضهههه

مرض داره مگه؟😐

روانیه 😐

چرا انقدر پیش مادرشوهراتونید ؟!؟!؟! خوب کمتر ببینیدشون

مادرشوهرمه منم همینطوره آنقدر اعصابم بهم میریزه به هزار بدبختی می‌خوابونمش بعد میاد بیدارش می‌کنه

واقعا سالمه؟

وا مگه عقل نداره؟؟؟

سوال های مرتبط

مامان فلفل🌶(متین) مامان فلفل🌶(متین) ۳ ماهگی
دلم پره ...قبلا با شوهرم رفیق تر بودم دردو دلام رو با اون میکردم...دوران بارداریم ک خیلی ارتباط خوبی داشتیم واقعا حس خوشبختی داشتم...بعد زایمان خیلی ازش دور شدم سرد شدم عصبانی میشم ازش بدم میاد همش فک میکنم چرا باهاش ازدواج کردم...اونم همش میخاد مادر بودنم رو زیر سوال ببره هی ایراد میگیره یا دخالتای بیجا میکنه بچه خوابه بیدارش میکنه داره شیر میخوره میاد ازم میگیرتش اونوقت وقتی گریه میکنه میاد ب من میده...یا میگم بگیر یه کم سرگرم کن من ب فلان کارا برسم بچه ک گریه میکنه اونم ادای گریه شو با صدای بلند در میاره نمیگه این بچه اس نازکه انقد با صدای بلند تو گوشش ادا درمیاره کر میشه ...مهمون میاد یا مهمونی میریم همش بچه رو ازم میگیره میبره جلو بقیه انگار میخاد نمایشش بده گریه ک کنه نمیده من شیرش بدم میگه شیر خشک درست کن ک خودش جلو بقیه شیر بده🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️تو کارای خونه کمک نمیکنه و بدتر هی ریخت و پاش میکنه ...البته کمرش هم درد میکنه نمیدونم شایدم من انتظارات بیش از حد دارم...روز تولدم یه هفته بعد زایمانم بود یه تبریک خشک و خالی هم نگفت البته از اول کلا اهل کادو و این چیزا نبود ولی وقتی بهش گفتم تبریک بگو هم گفت نمیگم💔روز مادر ک رفتیم خونه مادرش اصلا هم ب روی خودش نیاورد...من اولین سالی هست ک مادر شدم یه جمله ی روزت مبارک حقم بود💔همش هم ب تغییرات بدنم عکس العمل بد نشون میده هر چند به شوخی..اما بدم میاد میگه شکمت چرا آویزونه فلان جات چرا سیاهه سینه هات آویزونه 💔خب اینا تغییراتی هستن ک من برای به دنیا آوردن بچه ی تو به جون خریدم💔میدونم باید قوی باشم و الان ک بچه اومده صبور تر باشم ...